به گزارش جوان «روی دیوار دفتر جان بولتون در «وست وینگ» یادگاری از افتخارآمیزترین دستاوردهای او در سمت مشاور امنیت ملی نصب شده است؛ کپی قابشدهای از فرمان پرزیدنت دونالد ترامپ برای خروج امریکا از توافق هستهای با ایران. کنار آن هم کاریکاتوری نصب شده که این توافق را مسخره میکند.» این بخشی از گزارش دیروز رویترز درباره ضدایرانیترین چهره سیاست خارجی کاخ سفید و شاید هم امریکا است، کسی که رویترز او را دارای «وسواس فکری» در مورد ایران میداند. رویترز دکوراسیون دفتر بولتون را نشانگر تنفر او از برجام میداند. او مثل دیگر سیاستمداران میانهروتر امریکایی ابایی از سخنرانی برای میتینگهای تروریستهای مجاهدین خلق ندارد، پای ثابت نشستهای لابی اسرائیلی آیپک است و مثل آب خوردن برای جمهوری اسلامی از الفاظی مثل «رژیم آدمکش»، «رژیم یاغی» و اصطلاحاتی از این دست استفاده میکند.
بولتون جزو آن دسته سیاستمداران امریکایی است که نه در خفا بلکه علنی میگوید: «تغییر رژیم در ایران تنها راهحل بلند مدت است»، کسانی که رهبری انقلاب در سخنرانی روز پنج شنبه خود خطاب به آنها از ضربالمثل معروف «شتر در خواب بیند پنبهدانه» استفاده کرد. البته بولتون بعد از ورود به کاخ سفید در گفتگو با شبکه تلویزیونی «ایبیسی» گفت که تغییر رژیم ایران در دستور کار دولت ترامپ نیست و تغییر رژیم در تهران را نظری شخصی، مربوط به خودش خواند: «موقعیتی که اکنون من در آن قرار دارم این است که مشاور امنیت ملی رئیسجمهور هستم. من تصمیمگیرنده امنیت ملی نیستم. ایشان [ترامپ]تصمیمگیرنده است و مشورتی که من به ایشان میدهم بین ماست.»
این دیگر آن بولتون نیست؟!
دونالد ترامپ که تا همین چند ماه قبل گفته میشد شکل سبیلهای بولتون، عمده دلیل وارد نکردن او به کاخ سفید است، معتقد است که بولتون، همان بولتونی نیست که دیگران او را میشناسند: «او فرد فوقالعادهای است و واقعاً سخت کار میکند. من [در گذشته، در تلویزیون]میدیدم که او میخواست با همه بجنگد و اگر شد، همزمان با پنج کشور. آیا عقاید او اکنون هم همان چیزی است که در ۲۰ سال گذشته بوده؟ نه. دیدگاههای او دیگر آنطور نیست.»ترامپ میگوید: «او استدلالهایش را بسیار خوب مطرح میکند و رئیسجمهور هم همیشه به حرفهایش گوش میکند، اما الزاماً آنچه را که میگوید انجام نمیدهد.» با این حال در تهران، کمتر کسی است که قبول کند، دولت ترامپ با گرد آوردن افرادی مانند بولتون و پمپئو، دنبال تغییر رژیم در ایران نیست. کمترین کاری که بولتون در دولت ترامپ انجام میدهد، چیزی است که خود او به صراحت به زبان میآورد: «پیام من به ایران و دیگران این است، ما دولت اوباما نیستیم.» مشاور امنیت ملی ترامپ به تازگی استراتژی جدید امریکا با عنوان «راهبرد ملی برای مقابله با تروریسم» را تشریح کرد؛ استراتژی که ظاهراً بایستی روی گروههایی مانند داعش و القاعده متمرکز باشد، ولی او ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ را «بانک مرکزی جهانی برای تروریسم بینالمللی» خوانده و گفته که تمرکز این راهبرد علاوه بر داعش و القاعده، روی ایران هم هست. ظاهراً بولتون طوری کار میکند که از هر رویکردی در سیاست خارجی امریکا، پلی به سمت روبهرو شدن با ایران بسازد و البته این همان چیزی است که یک مقام ارشد در دولت فرانسه درباره آن به رویترز گفته است: «بولتون درباره ایران وسواس فکری دارد و هر چیز دیگری برای او در رده دوم اهمیت است.» بولتون بیش از پیش به ترامپ نزدیک شده و موجب شده «فضای کافی برای تدوین و اجرای یک راهبرد سختگیرانه در قبال ایران داشته باشد.» او با ابراز خرسندی از نقشی که در خروج امریکا از توافق هستهای داشته، میگوید: «فکر میکنم بازگشت تحریمها آثار ویرانگری بر اقتصاد آنها داشته و فکر میکنم که از این هم بدتر میشود.» مشاور امنیت ملی ترامپ میگوید: «هدف ما این است که هیچ استثنایی در زمینه خرید نفت و گاز و میعانات از ایران قائل نشویم، تا فروش آنها را به صفر برسانیم.»
عکس یادگاری با تهران یا عکس یادگاری در تهران؟
با اینکه بولتون تا حد زیادی توانسته ایران را به کانون سیاست خارجی ترامپ تبدیل کند، اما اینکه کسانی مانند او قادر به تغییر رژیم در ایران باشند، خندهدار به نظر میرسد. استراتژی دولت ترامپ در مورد ایران، چیزی بیشتر از یک بند دو گزینهای نیست: «تشدید فشارها تا حدی که ایران وادار به ورود به میز مذاکره شود یا آنکه، به سمت فروپاشی پیش برود.»ظاهراً رئیسجمهور امریکا برای عملیاتی کردن گزینه اول، یعنی وادار کردن ایران به دور جدیدی از مذاکره تمایل بیشتری از خود بروز داده است، سناریویی که یک عکس یادگاری دیگر با مقامهای ایرانی را برای سیاست خارجی او به ارمغان خواهد آورد. ولی برای کسانی مانند جان بولتون که سابقه طولانی در همنشینی با تروریستهای مجاهدین خلق را دارند، گرفتن عکس یادگاری در تهران، اولویت کلیدی است. تیم سیاست خارجی ترامپ دست به هر کاری خواهد زد تا او را متقاعد کند که از گزینه مذاکره با تهران صرفنظر کند و گام در مسیر تغییر رژیم بردارد. این، به معنی یک استراتژی یک بندی تک گزینهای است: «افزایش فشار تحریمها برای کاهش حداکثری صادرات نفت که در نهایت منجر به فروپاشی سیاسی در تهران میشود.»ناظران در حالی که ورود به یک دور جدید مذاکره بین تهران –واشنگتن را حداقل در کوتاه مدت منتفی میبینند، موفقیت امریکا را در اینکه بتواند از فشارهای اقتصادی، به نتیجه سیاسی تغییر رژیم برسد، ابراز تردید میکنند. بلومبرگ دیروز نوشت که کارکنان وزارت خارجه و خزانهداری امریکا در ماههای گذشته برای متقاعد کردن دولتها و شرکتهای خارجی به خروج از بازار ایران به صورت بیسر و صدا به کشورهای سراسر جهان سفر کردهاند. آنتونی راپا، حقوقدان «کرکلند و الیس»، شرکتی که در زمینه پایبندی به تحریمها خدمات مشاوره ارائه میدهد، ادعا کرده دولت ترامپ تاکنون در پیشبرد هدف خود برای متقاعد کردن شرکتها به دوری از بازار ایران موفق عمل کرده است. به نوشته بلومبرگ، اعضای گروه اقدام ایران تاکنون به بیش از ۳۰ کشور سفر کرده و با مقامهای ارشد دولتها و نمایندگان شرکتها دیدار کردهاند. به نوشته بلومبرگ «این خطر وجود دارد که ترامپ، درباره ایران تغییر رویه دهد، یعنی همان اتفاقی که درباره کرهشمالی رخ داد و او مواضعش را از مبارزهطلبی به سمت تمایل به معامله چرخش داد.» دیگر کارشناسان نیز با اشاره به سرپیچی کشورهایی مانند چین و هند از تحریمهای نفتی امریکا و همچنین مکانیسمی که اروپاییان برای خرید نفت از ایران طراحی میکنند، درباره موفقیت تحریمهای امریکا ابراز تردید میکنند. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه روز پنج شنبه پیشبینی کرد که تصمیم احتمالی چین مبنی بر افزایش واردات نفت ایران ممکن است تأثیر منفی تحریمهای امریکا علیه صنایع نفت ایران را کاهش دهد. نواک میگوید: «ما به طور کامل نمیدانیم مشتریان منطقه آسیا اقیانوسیه چگونه واکنش نشان خواهند داد و آیا چین واردات نفت از ایران را افزایش میدهد یا خیر. اگر جریان نفت ایران دوباره برقرار شود هیچ تغییری در بازار ایجاد نخواهد شد. مسائل مبهم زیادی وجود دارد که ما امروز آنها را به طور کامل نمیدانیم.» تحت چنین شرایطی، احتمال اینکه استرتراتژی تک گزینه اطرافیان ترامپ نیز کارایی داشته باشد، با ترددید روبهرو میشود. ۵۳ دیپلمات، مقام سابق و چهره سرشناس سیاست خارجی امریکا که نامهایی مانند مادلین آلبرایت، نیکلاس برنز، رابرت اینهورن و جان لیمبرت دیده میشد، چند هفته قبل در بیانیهای با اشاره به دیدگاههایی که داخل دولت ترامپ در مورد امکان تغیییر رژیم در ایران وجود دارد، هشدار دادهاند: «سیاست پیشنهاد شده به دولت امریکا برای تغییر رژیم در ایران منعکسکننده تفکری آرزوپردازانه و تفسیری غلط از [گزارش های]اطلاعاتی درباره ایران است.»