عباس شاکری در نشست خبری با حضور فرشاد مؤمنی و حسین راغفر از استادان اقتصاد دانشگاه درباره نامه اقتصاددانان به سران سه قوه گفت: بخش شبه دولتی اقتصاد در سایه نبود شفافیت مسئلهای است که از برنامه اول توسعه تاکنون با آن درگیر هستیم و روز به روز تقویت میشود و ممکن است خیلیها از این رویه منتفع شوند و دارند سود میبرند.
به گزارش صداوسیما وی اضافه کرد: در شرایط کنونی برای کشور اتفاق خاصی نیفتاده و منابع خوبی در زمینه تولیدات کشاورزی و صنعتی مانند وضع قبل داریم، اما چه شده است که این اتفاق ارزی و به تبع آن عوارض اقتصادی به وجود آمده است، شاید بعضیها بگویند یکی از دلایلش آن است که خارجیها به ویژه آمریکا مطرح کرده است که میخواهد از برجام خارج شود و تحریمها را برگرداند، باید گفت این فقط حرفش بود، اما هنوز اجرایی نشده بود، عده ای هم در برنامههای توسعه مدام میگفتند صادرات اقتضا میکند که قیمت ارز افزایش یابد، حرفی که صدها بار زده شد.
شاکری افزود: اگر این عوامل در شکل گیری وضع بازار ارز و اقتصاد مؤثر نبوده، چرا از آزمون و خطا استفاده نکردند.
وی خطاب به دولتیها گفت: شما که بارها گفتید با افزایش نرخ ارز، صادرات افزایش مییابد، پس چرا صادرات افزایش نیافت و واردات خودرو و قطعات خودرو افزایش یافت، این در حالی بود که شما و عده تولید خودروی ملی را داده بودید. برای صدور کارت دانشجویی ۶ برابر پول طلب میکنند، زیرا ادعا میکنند مواد اولیه وارداتی است.
این استاد اقتصاد گفت: کره جنوبی که از سال ۱۹۶۲ روند صنعتی شدن را آغاز کرد، باید پرسید چه زمانی صادرات صنعتیاش آغاز شد که ما بعد از شش برنامه توسعه هنوز به این سطح نرسیده ایم؟
شاکری افزود: صادرات نیازمند رقابت فنی و تولید قوی است، فقط روند تسهیلات مربوط به بخش تولید و کشاورزی را با تسهیلات بخش خدمات و مستغلات مقایسه کنید، میبینید در بخش مربوط به تولید و کشاورزی به ندرت این تسهیلات در یکسال مثبت میشود و سپس در تراز منفی میماند.
استاد اقتصاد کلان دانشگاه علامه طباطبایی افزود: رقابتپذیری نهادی، گمرک شفاف، پاک و آسان، قوانین و مقررات تسهیل کننده و رقابت آسان و شفاف از ضروریات وارد شدن به عرصه صادرات است.
وی گفت: همه موارد را رها کردید و فقط به ارز چسبیدید که برای عدهای خاص موقتاً عایدی هم دارد، جابه جاییهایی صورت میگیرد و عدهای صاحب منافع میشوند.
این استاد اقتصاد گفت: اگرچه اعلام شد با افزایش قیمت ارز ، صادرات افزایش و واردات کاهش مییابد، اما برعکس شد، حتی مواد اولیه کارخانجات به علت وارداتی بودن با نوسان نرخ ارز گران شد و در عمل به افزایش قیمت تمام شده محصول منجر شد.
شاکری افزود: در دو دهه گذشته ۱۳ تا ۱۴ میلیارد دلار ارز را در بودجه برای فروش میگذاشتند که در مواقعی فروش نمیرفت و رئیس وقت بانک مرکزی ۳ تا ۴ میلیارد دلار را در دبی به فروش میرساند، اما اکنون ۸۰ میلیارد دلار ارز در بودجه برای فروش گذاشته میشود، باز هم کم میآید.
وی گفت: در جواب اینکه چرا با افزایش قیمت ارز و نیز بالا بودن درآمدهای ارزی سال گذشته، صادرات افزایش و واردات کاهش نیافت باید گفت صادرات به اسم رمزی برای بیثباتی در سالهای گذشته تبدیل شده از طرفی هم عده ای خارج شدن آمریکا از برجام را بهانه کردند به فعالیتهای سوداگرانه وارد شدند.
وی با بیان اینکه در سال ۷۴ نیز قیمت ارز به ۷۰۰ تومان افزایش یافت گفت: در آن موقع در بازهای از زمان همه چیز به هم ریخت، اما متولیان شرایط را تثبیت کردند و تورم آن مختص اردیبهشت ۷۴ بود و بعد از آن فروکش کرد، اما کسانی که ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند، بلد نبودند و بیش از ۲۰ میلیارد دلار را در مرحله اول برای نیازهای غیر ضروری اختصاص دادند، بعضیها هم از مراکزی مانند اتاقها و تشکلها حرفهایی زدند که این به اقتصاد کشور ضربه میزند که دولت آمد این بساط را جمع کرد و بازار ثانویه را درست کرد، بازار ثانویه ای که به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی از ۲۴ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی فقط ۴ میلیارد دلار به کشور برگشته است.
این استاد اقتصاد افزود: خیلیها به بهانه نرخ تورم ادعا میکند که باید نرخ ارز افزایش یابد، میگویم نرخ تورم از سال ۵۶ را به عنوان پایه در نظر بگیرید و این تورم تا سال ۹۷ حساب کنید، تورم سالانه منهای آمریکا را لحاظ کنید ببینید آیا ما چند برابر این تورم در سالهای گذشته افزایش نرخ ارز داشتیم یا نه. حتی بانک جهانی نیز بر اساس گزارش ppp در ردیف ۱۱۵ گزارش سال ۲۰۱۷ با احتساب درآمد سرانه و جمعیت ۸۰ میلیونی ایران نرخ ارزی را که حساب کرد، این میزان نبود.
وی گفت: نرخ ارز افزایش مییابد، نه صادراتی زیاد میشود و نه واردات کم برعکس اگر صادرات زیاد میشود، فقط مختص گوجهفرنگی و مواد کشاورزی است، یا مثلاً پیاز را به داخل اختصاص ندادیم و صادر کردیم، در حالی که صادرات باید فناورانه باشد، اگر موردی هم باشد، اما در سریهای زمانی مربوط به صادرات این گونه نیست که صادرات فناورانه باشد بلکه فقط به همین موارد خاص اختصاص دارد یا فقط برخی صادرکنندگان مشتقات نفتی که واقعاً در این قیمتهای ارزی باید دید، چه درآمد هنگفت عاید آنها میشود، به عبارتی از بودجه دولت، صندوقهای بازنشستگی و از جیب کارمند این مبالغ درمی آید و صرف عایدی آنها میشود.
شاکری با بیان اینکه خارجیها از اول انقلاب تاکنون با ما درگیر بودند و طرفی نبستند، گفت: فرض کنیم تحریمها شدید شود، ما که برای کالاهای اساسی منابع به اندازه کافی داریم، یعنی اگر برای کل کالاهای اساسی و دارو ارز اختصاص دهیم به ۳۵ میلیارد دلار نمیرسد، اگر هم خواستند فشار بیاورند این مقدار را تخصیص میدهید، بقیه را اگر داشتید، تخصیص میدهید، وگرنه که خیر. نه اینکه این همه سوداگر بیایند از این وضع حمایت کنند، نابرابری عجیب درآمدی رخ دهد و نیروی انسانی تضعیف شود این چه صادراتی است که نیروی انسانی را تضعیف میکند، اگر هم خارجیها فشار نیاوردند، ما میتوانیم ارز برای اولویتهای دیگر اختصاص دهیم.
شاکری ادامه داد: فردی که در انبارش کالا دارد و سه سال پیش آن را وارد کرده، حالا که شما دولتیها این بلا را بر سر ارز آوردید و آهن هزار تومانی را ۵ هزار تومان کردید، معلوم است که وی به بازار عرضه نمیکند و میخواهد سود بیشتری کسب کند، اصلاً چه جوری سازنده مسکن با این قیمت آهن مسکن بسازد، آن وقت ادعا دارید چرا ازدواج صورت نمیگیرد و جوانان صاحب خانه نمیشوند.
در عین انتقاد ، معتقد به اصلاح ساختاری از درون هستیم
استاد اقتصاد دانشگاه گفت: در عین اینکه به برخی از رویهها در اداره امور کشور انتقاد داریم، اما معتقدیم اصلاحات ساختاری باید در درون کشور صورت گیرد، زیرا بیگانگان را دلسوز کشور نمیدانیم.
عباس شاکری درباره نامه اقتصاددانان به سران قوا افزود: اینکه فکر کنیم کسانی از بیرون بیایند و امور ما را اصلاح کنند، خیالی خام است، زیرا اینها خیرخواه ما نیستند و نمونه آن این است که هیلاری کلینتون قبلاً گفته بود، ما داعش را که ایجاد کردیم، احساس میکردیم، بیش از 160 کشور از آن حمایت میکنند و براین اساس میخواستیم تغییرات مورد نظر خود را در دنیا به ویژه خاورمیانه اعمال کنیم.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: برای عملیاتی شدن نظریههای اقتصادی از جمله دیدگاههایی که ازجانب اقتصاددانان ارائه شده باید تشکلهای اجتماعی و دانشگاهی ما به سطح حداقلی از تحلیلها دست پیدا کنند تا وارد حوزه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی شویم و در این باره به دانشهای مدنظر ولو حداقل مجهز باشیم.
شاکری همچنین گفت: برخیها می گویند فرار سرمایه انسانی، نقدینگی و از این قبیل موارد همه از نرخ ارز نشأت میگیرد، اما باید گفت این سوداگران هستند که تولید را به چالش کشاندهاند و اقتصاد را متضرر کردهاند.
وی با اشاره به تورم ایجاد شده در نتیجه نوسان نرخ ارز گفت: تولیدکنندهای که با دلار 3 هزار و 700 تومانی مواد اولیه را وارد میکرد، امابه یکباره باید با دلار 12 هزار تومانی تأمین مواد اولیه کند، معلوم است که او هم سود متناسب با قیمت تمام شده تولیدش را میخواهد.
وی اضافه کرد: اینکه چرا مردم عادی به سمت خرید ارز رفتهاند، باید گفت آنها هم ادعایشان از بین نرفتن ارزش سرمایه و داراییهایشان است و کار به جایی رسیده که هم اکنون سرمایه گذاری صنعتی منفی شده است، اما با وجود همه این مشکلات با تدبیر میتوان این مشکلات را به گونهای حل کرد که کشور دچار آسیب نشود و اقتصاد ما هم روی ثبات را به خود ببیند.
شاکری در پاسخ به پرسشی در این باره که کدام نهاد بیشترین سهم را در رانت جویی از تنشهای ارزی داشته است، گفت: وظیفه ما مشخص کردن رانت خواران نیست، بلکه می گوییم، دولت چرا اجازه داد یک نهاد یا گروههایی پنهان و آشکار، بیشترین نفع را ببرند، دولتها به مردم تعهد دادند که از امانت مردم به گونهای استفاده کنند که رانت در اختیار گروه و یا نهادی خاص نیفتد، بنابراین دولتها باید پاسخگو باشند.