نفیسه روشن بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان روز سهشنبه راهی ورزشگاه آزادی شد و کنار سایر تماشاگران بانو به تماشای دیدار ایران و بولیوی نشست.
به گزارش خبر ورزشی او در مورد این تجربه با خبرنگار ما به صحبت پرداخت که میخوانید.
*شما جزو اولین بانوانی بودید که به ورزشگاه رفتید و یک بازی فوتبال را از نزدیک تماشا کردید. شرایط را چطور دیدید؟
حس و حال بسیار خوبی بود و تجربه شیرینی داشتم. ما در کشوری هستیم که بانوانش از حضور در یک محیط ورزشی منع شدهاند و این موضوع کمی ناراحتکننده است. ما دنبال پاسخ این سؤال هستیم که چرا درهای ورزشگاه آزادی روی تماشاگران بانو بسته است.
*چطور متوجه شدید که میتوانید به ورزشگاه بروید؟
ساعاتی قبل از شروع بازی یکی از دوستانم که از اعضای خانواده یکی از بازیکنان تیم ملی بود، تماس گرفت و مرا به ورزشگاه دعوت کرد. در ابتدا میخواستم ببینم حضور در ورزشگاه چه اتفاق ویژهای است که تا این حد بابتش، فضا را بستهاند. برای من، یک کنجکاوی و ذوق بود که برای بار اول میتوانم این محیط را ببینم. میخواستم بدانم چرا اجازه ورود خانمها به ورزشگاه داده نمیشود؟ و در واقع فضایی ایجاد شد که بروم و استادیوم را از نزدیک ببینم. واقعاً خوب است که در کشور خودت که دور تا دور ورزشگاه، همزبانت هستند، بتوانی یک فوتبال را از نزدیک ببینی.
*حال و هوای این بازی را چگونه دیدید؟
شرایط خوبی را تجربه کردم. ساعت ۱۵ سهشنبه که روز بارانی هم بود ما عزممان را جزم کردیم و راهی استادیوم شدیم. خیلیها میگفتند به خاطر بارش باران، نمیتوانیم به ورزشگاه برویم، چون خیس میشویم. جالب است بدانید یک عده پشت در بودند که آنها را نیز به ورزشگاه راه دادند. برای همه ما که به ورزشگاه رفتیم، یک محیط پرهیجان و جذاب بود و به عنوان یک هوادار از حضور در ورزشگاه لذت بردم. تمام کسانی که به ورزشگاه آمده بودند، یک حس و تجربه شیرین را پشت سر گذاشتند. خیلی خوشحالم که توانستم به ورزشگاه بروم و مثلاً سرِ کار نبودم تا فرصت کافی برای حضور در استادیوم را به دست بیاورم. خوشحالم که این حس را تجربه کردم و به حس کنجکاوی خودم بابت منع ورود خانمها پاسخ بدهم. حداقل برای خودم این موضوع حل شد. حسی است که باید همه زنان ایرانی تجربه کنند، نه فقط من.
*چرا اینطور فکر میکنید؟
چون فوتبال یک ورزش دستهجمعی است و در خانه، همه اعضای یک خانواده دور هم مینشینند و میبینند. حالا چرا نباید خانمها راهی به ورزشگاه داشته باشند؟ البته یکسری شرایط باید ایجاد شود مثلاً اینکه ورودی خانمها و آقایان جدا باشد و جایگاهها جدا شود. این موضوع ایرادی ندارد. من دیدم در کمال آرامش و مراقبت از تماشاگران، همه بانوان توانستند فوتبال ببینند. حتی در پایان بازی، بانوان دست به کار بزرگی زدند و آشغالهای روی صندلیها را جم آوری کردند. این نه تنها ایراد نیست بلکه حضور بانوان میتواند فرهنگسازی باشد. هیچ لیستی بابت حضور بانوان هم در کار نبود حتی از من هم دعوت ویژه و VIP نشده بود و... میتوانم بگویم فقط قسمت بود که به استادیوم بروم. این موضوع یکی از دغدغههای من بود و وقتی به این دغدغه نزدیک شدم، با کمال میل پذیرفتم و رفتم تا ببینم آن فضا چطور است.
*قبلاً هم سابقه حضور در ورزشگاه را داشتید؟
نه، اولین بار بود که فوتبال را در فضای استادیوم و به صورت زنده، نه از طریق تلویزیون میدیدم. آن شور و هیجان و تلاشی که بازیکنان در زمین داشتند کنار تشویقهایی که خانمها و سایر تماشاگران بروز دادند، واقعاً هیجانانگیز بود. خیلیها با اعضای خانواده و دوستانشان به ورزشگاه آمده بودند. شاید بگویید بازی دوستانه بود، اما این مسائل برای ما جذاب بود. چقدر خوب است که مثل همه جای دنیا، ما بتوانیم به استادیوم برویم و ورزشکارانمان را تشویق کنیم. چه ایرادی دارد؟ باور کنید وقتی یک ورزشکار بداند اعضای خانواده و عزیزترین افراد زندگی اش در جایگاه هستند، شاید انرژی و حس خوبی بگیرد و تلاش بیشتری داشته باشد. حس حضور در استادیوم حس قابل توصیفی نیست. هیجانی که اطرافیان به تو منتقل میکنند، باعث میشود شوق خودت هم دو برابر شود. فکر میکنم این هم یک نوع تخلیه کردن انرژی با همان داد زدن یا تشویق کردن بازیکنان است.
*فکر میکنید از چه زمانی، بانوانِ دیگر میتوانند راهی ورزشگاه شوند؟ آیا این زمان به آنها هم داده خواهد شد؟
در جواب این سؤال باید بگویم از همین حالا هم میتوانند چنین کاری انجام دهند زیرا در جریان بازی با بولیوی نیز ثابت شد بانوان میتوانند به ورزشگاه بروند، چون ورودیها و جایگاهها جدا بود و کاملاً ورود و خروج بانوان مراقبت شده بود. هیچ هرج و مرجی ندیدیم و اتفاقی هم رخ نداد. واقعاً یک محیط امن را تجربه کردم.
*شما میدانید دقیقاً چرا ورود بانوان به ورزشگاهها منع شده؟
واقعاً جواب این سؤال را نمیدانم، اما امیدوارم همه چیز سر و سامان بگیرد. ما در کشوری هستیم که فرهنگ دارد و البته دین اسلام این طور است. این موضوع واقعاً دردناک است که میشنویم عربستان سعودی ورود بانوان به ورزشگاهها را آزاد کرده، اما در ایران هنوز اندر خم یک کوچهایم.
*واقعاً یکسری افراد خاص راهی استادیوم شده بودند؟
نه این موضوع صحت ندارد. هر کس که ساعت ۱۵ متوجه مجوز دادن به ورود خانمها شده بود، به ورزشگاه رفت. شاید فرصت و زمانی برای اطلاعرسانی عمومی ایجاد نشد و شاید ممکن بود یک هرج و مرج به وجود بیاید، چون تا دقایقی قبل از شروع بازی نیز مشخص نبود که آیا خانمها میتوانند وارد ورزشگاه شوند یا نه. چیزی که من دیدم، زیرساختها و شرایط برای ورود خانمها کاملاً آماده است. یکسری قوانین هم وجود دارد که به نظر من میتوانیم با احترام به آن، به ورزشگاه برویم. این موضوع را هم فراموش نکنید که هر وقت چیزی منع شود، آدمها برای رسیدن به آن حریصتر میشوند. اگر حضور در ورزشگاه برای همه آزاد باشد، شاید تنها به عنوان تجربه بار اول، شیرین باشد و برخی اصلاً دوست نداشته باشند آن را تکرار کنند و دیگر به استادیوم نیایند. شاید هم بانوان بیایند و محیط ورزشگاه را به محیطی فرهنگی تبدیل کنند.
*اما نگرانی اینجاست که شاید محیط استادیومها با توجه به یکسری شعارها که داده میشود، برای بانوان مناسب نباشد. نظرتان در این مورد چیست؟
از دید من ورزش یک امر مقدس است و پیامبرانمان هم ورزش میکردند. شنا، سوارکاری، شمشیربازی، تیراندازی و... نمیتوانیم به ورزشگاه با دیدی منفی نگاه کنیم. این یک فرهنگ است که ناخودآگاه جا افتاده و میگویند ورزشگاه محیط وحشتناکی است در حالی که خودم در استادیوم آزادی حتی یک بار فحاشی نشنیدم. همه در کمال آرامش، تیم محبوبشان را تشویق میکردند و حس خوبی را تجربه کردم. متأسفانه من با بازتابهای منفی از سوی یک عده «مغز فندقی یا جاروبرقی و بیفرهنگ» مواجه شدم که راه افتادهاند و به کسانی که در بازی تیم ملی راهی ورزشگاه شدند، توهین میکنند. باید به آنها بگوییم در دقیقه ۹۰ بود که حضور در ورزشگاه آزاد شد و هر کسی که «جنم» داشت، به ورزشگاه رفت و بازی را از روی سکوها تماشا کرد. یک عده حرفهای منفی زدند و فحاشی کردند که برایشان متأسفم. این ۱۰۰ یا ۱۵۰ تماشاگر خانم که در ورزشگاه بودند، شاید اولین آدمهایی باشند که نخستین قدمها را برای حضور بانوان در ورزشگاهها برداشتند و بعد از اتمام بازی، سکو و جایگاهشان را تمیز کردند. آنها یک فرهنگ را ایجاد کردند، در کمال آرامش آمدند و یک بازی را دیدند. آنها نشان دادند اگر خانمها هم به استادیوم بروند، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
*صحبت دیگری هم باقی مانده؟
خواهش میکنم از همه مسئولان امر که این قانون منع ورود بانوان به ورزشگاهها را بردارند. محروم کردن زنها از دیدن تماشای فوتبال به خصوص دیدارهای تیم ملی در ورزشگاه باعث میشود کسانی که عاشق فوتبال هستند، اما نمیتوانند در ایران فوتبال ببینند، چندین میلیون هزینه میکنند و در کشورهای دیگر این کار را انجام میدهند. با این قانون، در واقع ما مشغول کمک ارزی، فرهنگی و اقتصادی به کشورهای دیگر هستیم. امیدوارم این راه باز شود و همه خانمها بتوانند بیایند. از هنرمندان و ورزشکاران بانو، از همه زنانی که فوتبالی دوآتشه هستند دعوت شود به ورزشگاه بروند و به عنوان یک زن باشخصیت و مستقل ایرانی فوتبال ببینند. یادتان نرود وقتی خیلی از کشورها هویت فردی نداشتند، در ایران، مردم کشورمان صاحب شناسنامه بودند. ما باید زودتر از این کشورها مجوز ورود به ورزشگاه برای بانوان را صادر کنیم.
*شما جزو اولین بانوانی بودید که به ورزشگاه رفتید و یک بازی فوتبال را از نزدیک تماشا کردید. شرایط را چطور دیدید؟
حس و حال بسیار خوبی بود و تجربه شیرینی داشتم. ما در کشوری هستیم که بانوانش از حضور در یک محیط ورزشی منع شدهاند و این موضوع کمی ناراحتکننده است. ما دنبال پاسخ این سؤال هستیم که چرا درهای ورزشگاه آزادی روی تماشاگران بانو بسته است.
*چطور متوجه شدید که میتوانید به ورزشگاه بروید؟
ساعاتی قبل از شروع بازی یکی از دوستانم که از اعضای خانواده یکی از بازیکنان تیم ملی بود، تماس گرفت و مرا به ورزشگاه دعوت کرد. در ابتدا میخواستم ببینم حضور در ورزشگاه چه اتفاق ویژهای است که تا این حد بابتش، فضا را بستهاند. برای من، یک کنجکاوی و ذوق بود که برای بار اول میتوانم این محیط را ببینم. میخواستم بدانم چرا اجازه ورود خانمها به ورزشگاه داده نمیشود؟ و در واقع فضایی ایجاد شد که بروم و استادیوم را از نزدیک ببینم. واقعاً خوب است که در کشور خودت که دور تا دور ورزشگاه، همزبانت هستند، بتوانی یک فوتبال را از نزدیک ببینی.
*حال و هوای این بازی را چگونه دیدید؟
شرایط خوبی را تجربه کردم. ساعت ۱۵ سهشنبه که روز بارانی هم بود ما عزممان را جزم کردیم و راهی استادیوم شدیم. خیلیها میگفتند به خاطر بارش باران، نمیتوانیم به ورزشگاه برویم، چون خیس میشویم. جالب است بدانید یک عده پشت در بودند که آنها را نیز به ورزشگاه راه دادند. برای همه ما که به ورزشگاه رفتیم، یک محیط پرهیجان و جذاب بود و به عنوان یک هوادار از حضور در ورزشگاه لذت بردم. تمام کسانی که به ورزشگاه آمده بودند، یک حس و تجربه شیرین را پشت سر گذاشتند. خیلی خوشحالم که توانستم به ورزشگاه بروم و مثلاً سرِ کار نبودم تا فرصت کافی برای حضور در استادیوم را به دست بیاورم. خوشحالم که این حس را تجربه کردم و به حس کنجکاوی خودم بابت منع ورود خانمها پاسخ بدهم. حداقل برای خودم این موضوع حل شد. حسی است که باید همه زنان ایرانی تجربه کنند، نه فقط من.
*چرا اینطور فکر میکنید؟
چون فوتبال یک ورزش دستهجمعی است و در خانه، همه اعضای یک خانواده دور هم مینشینند و میبینند. حالا چرا نباید خانمها راهی به ورزشگاه داشته باشند؟ البته یکسری شرایط باید ایجاد شود مثلاً اینکه ورودی خانمها و آقایان جدا باشد و جایگاهها جدا شود. این موضوع ایرادی ندارد. من دیدم در کمال آرامش و مراقبت از تماشاگران، همه بانوان توانستند فوتبال ببینند. حتی در پایان بازی، بانوان دست به کار بزرگی زدند و آشغالهای روی صندلیها را جم آوری کردند. این نه تنها ایراد نیست بلکه حضور بانوان میتواند فرهنگسازی باشد. هیچ لیستی بابت حضور بانوان هم در کار نبود حتی از من هم دعوت ویژه و VIP نشده بود و... میتوانم بگویم فقط قسمت بود که به استادیوم بروم. این موضوع یکی از دغدغههای من بود و وقتی به این دغدغه نزدیک شدم، با کمال میل پذیرفتم و رفتم تا ببینم آن فضا چطور است.
*قبلاً هم سابقه حضور در ورزشگاه را داشتید؟
نه، اولین بار بود که فوتبال را در فضای استادیوم و به صورت زنده، نه از طریق تلویزیون میدیدم. آن شور و هیجان و تلاشی که بازیکنان در زمین داشتند کنار تشویقهایی که خانمها و سایر تماشاگران بروز دادند، واقعاً هیجانانگیز بود. خیلیها با اعضای خانواده و دوستانشان به ورزشگاه آمده بودند. شاید بگویید بازی دوستانه بود، اما این مسائل برای ما جذاب بود. چقدر خوب است که مثل همه جای دنیا، ما بتوانیم به استادیوم برویم و ورزشکارانمان را تشویق کنیم. چه ایرادی دارد؟ باور کنید وقتی یک ورزشکار بداند اعضای خانواده و عزیزترین افراد زندگی اش در جایگاه هستند، شاید انرژی و حس خوبی بگیرد و تلاش بیشتری داشته باشد. حس حضور در استادیوم حس قابل توصیفی نیست. هیجانی که اطرافیان به تو منتقل میکنند، باعث میشود شوق خودت هم دو برابر شود. فکر میکنم این هم یک نوع تخلیه کردن انرژی با همان داد زدن یا تشویق کردن بازیکنان است.
*فکر میکنید از چه زمانی، بانوانِ دیگر میتوانند راهی ورزشگاه شوند؟ آیا این زمان به آنها هم داده خواهد شد؟
در جواب این سؤال باید بگویم از همین حالا هم میتوانند چنین کاری انجام دهند زیرا در جریان بازی با بولیوی نیز ثابت شد بانوان میتوانند به ورزشگاه بروند، چون ورودیها و جایگاهها جدا بود و کاملاً ورود و خروج بانوان مراقبت شده بود. هیچ هرج و مرجی ندیدیم و اتفاقی هم رخ نداد. واقعاً یک محیط امن را تجربه کردم.
*شما میدانید دقیقاً چرا ورود بانوان به ورزشگاهها منع شده؟
واقعاً جواب این سؤال را نمیدانم، اما امیدوارم همه چیز سر و سامان بگیرد. ما در کشوری هستیم که فرهنگ دارد و البته دین اسلام این طور است. این موضوع واقعاً دردناک است که میشنویم عربستان سعودی ورود بانوان به ورزشگاهها را آزاد کرده، اما در ایران هنوز اندر خم یک کوچهایم.
*واقعاً یکسری افراد خاص راهی استادیوم شده بودند؟
نه این موضوع صحت ندارد. هر کس که ساعت ۱۵ متوجه مجوز دادن به ورود خانمها شده بود، به ورزشگاه رفت. شاید فرصت و زمانی برای اطلاعرسانی عمومی ایجاد نشد و شاید ممکن بود یک هرج و مرج به وجود بیاید، چون تا دقایقی قبل از شروع بازی نیز مشخص نبود که آیا خانمها میتوانند وارد ورزشگاه شوند یا نه. چیزی که من دیدم، زیرساختها و شرایط برای ورود خانمها کاملاً آماده است. یکسری قوانین هم وجود دارد که به نظر من میتوانیم با احترام به آن، به ورزشگاه برویم. این موضوع را هم فراموش نکنید که هر وقت چیزی منع شود، آدمها برای رسیدن به آن حریصتر میشوند. اگر حضور در ورزشگاه برای همه آزاد باشد، شاید تنها به عنوان تجربه بار اول، شیرین باشد و برخی اصلاً دوست نداشته باشند آن را تکرار کنند و دیگر به استادیوم نیایند. شاید هم بانوان بیایند و محیط ورزشگاه را به محیطی فرهنگی تبدیل کنند.
*اما نگرانی اینجاست که شاید محیط استادیومها با توجه به یکسری شعارها که داده میشود، برای بانوان مناسب نباشد. نظرتان در این مورد چیست؟
از دید من ورزش یک امر مقدس است و پیامبرانمان هم ورزش میکردند. شنا، سوارکاری، شمشیربازی، تیراندازی و... نمیتوانیم به ورزشگاه با دیدی منفی نگاه کنیم. این یک فرهنگ است که ناخودآگاه جا افتاده و میگویند ورزشگاه محیط وحشتناکی است در حالی که خودم در استادیوم آزادی حتی یک بار فحاشی نشنیدم. همه در کمال آرامش، تیم محبوبشان را تشویق میکردند و حس خوبی را تجربه کردم. متأسفانه من با بازتابهای منفی از سوی یک عده «مغز فندقی یا جاروبرقی و بیفرهنگ» مواجه شدم که راه افتادهاند و به کسانی که در بازی تیم ملی راهی ورزشگاه شدند، توهین میکنند. باید به آنها بگوییم در دقیقه ۹۰ بود که حضور در ورزشگاه آزاد شد و هر کسی که «جنم» داشت، به ورزشگاه رفت و بازی را از روی سکوها تماشا کرد. یک عده حرفهای منفی زدند و فحاشی کردند که برایشان متأسفم. این ۱۰۰ یا ۱۵۰ تماشاگر خانم که در ورزشگاه بودند، شاید اولین آدمهایی باشند که نخستین قدمها را برای حضور بانوان در ورزشگاهها برداشتند و بعد از اتمام بازی، سکو و جایگاهشان را تمیز کردند. آنها یک فرهنگ را ایجاد کردند، در کمال آرامش آمدند و یک بازی را دیدند. آنها نشان دادند اگر خانمها هم به استادیوم بروند، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
*صحبت دیگری هم باقی مانده؟
خواهش میکنم از همه مسئولان امر که این قانون منع ورود بانوان به ورزشگاهها را بردارند. محروم کردن زنها از دیدن تماشای فوتبال به خصوص دیدارهای تیم ملی در ورزشگاه باعث میشود کسانی که عاشق فوتبال هستند، اما نمیتوانند در ایران فوتبال ببینند، چندین میلیون هزینه میکنند و در کشورهای دیگر این کار را انجام میدهند. با این قانون، در واقع ما مشغول کمک ارزی، فرهنگی و اقتصادی به کشورهای دیگر هستیم. امیدوارم این راه باز شود و همه خانمها بتوانند بیایند. از هنرمندان و ورزشکاران بانو، از همه زنانی که فوتبالی دوآتشه هستند دعوت شود به ورزشگاه بروند و به عنوان یک زن باشخصیت و مستقل ایرانی فوتبال ببینند. یادتان نرود وقتی خیلی از کشورها هویت فردی نداشتند، در ایران، مردم کشورمان صاحب شناسنامه بودند. ما باید زودتر از این کشورها مجوز ورود به ورزشگاه برای بانوان را صادر کنیم.
اگر جرأت داری تو دربی برو ورزشگاه ببین چه خبره