وطن امروز: زنعموی یک دختر وقتی دید وی به خواستگاری برادرش جواب منفی داد دست به اسیدپاشی مرگباری زد. مادر و دختر در خواب بودند که عمو و همسرش بالای سرشان رفته و اسید روی صورتشان پاشیدند.
ساعت 2 نیمهشب 18 تیرماه سالجاری در پی وقوع یک سوختگی با اسید پلیس سرابله در جریان قرار گرفت و مأموران در محل حادثه با صحنه دلخراشی مواجه شدند. زن 35 ساله به همراه دختر جوانش از شدت سوزش و درد با دستانشان روی صورت خود را گرفته بودند. ابتدا چیزی مشخص نبود و کسی نمیدانست که چه حادثه شومی رخ داده است و چرا مادر و دختر دست روی صورت گذاشته و مینالند.
آنها چند سال بود به علت مرگ پدر خانواده با عموی دختر به صورت مشترک در یک خانه زندگی میکردند. با توجه به اظهارات دختر جوان به ماموران و کارآگاهان پلیس و به خاطر حساسیت موضوع و فشار افکار عمومی پرونده به طور ویژه و خاص در دستور کار قرار گرفت. وی بیان داشت: من و مادرم در داخل اتاق خوابیده بودیم، نیمهشب بود که ناگهان از خواب پریدیم و در سرو صورت خود احساس درد و سوزش کردیم و از شدت درد صورت به خود میپیچیدیم. چند لحظه که چشمم را باز کردم که جلوی پایم را نگاه کنم، زن عمویم را که چیزی در دست داشت به همراه عمویم دیدم.
مادر و دختر از طرف بیمارستان ایلام جهت مداوا به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شدند اما دختر چند روز بیشتر دوام نیاورد و شدت سوختگی باعث مرگ او شد. تحقیقات نشان داد عموی 43 ساله این خانواده اعتیاد شدیدی دارد و زن عمویشان که با یکدیگر همخانه هستند نقشه این اسیدپاشی را طراحی کرده است. این زن در بازجوییها گفت: 17 ساله بودم که ازدواج کردم و 2 بچه دارم وقتی برادرشوهرم از دنیا رفت که البته پسرعمو هم بودیم من و همسرم از زن و دخترش خواستیم نزد ما بیایند. ما همخانه شدیم تا اینکه برادرم از دختر جوان خواستگاری کرد و بارها جواب منفی شنید، عقده به دل گرفتم. موضوع را به شوهرم که اعتیاد داشت و از او بارها طلاق گرفته بودم گفتم و وقتی شنید که میخواهم انتقام بگیرم همراهم شد تا اینکه نیمهشب بالای سر این مادر و دختر رفتیم و روی صورتشان اسیدپاشیدیم.
بنابه این گزارش با توجه به مرگ دختر جوان، این زن و شوهر در برابر انتقام اسیدپاشی و قتل قرار دارند و بزودی در سبزوار محاکمه خواهند شد.
اسیدپاشی مرگبار زنعمو به دخترجوان
زنعموی یک دختر وقتی دید وی به خواستگاری برادرش جواب منفی داد دست به اسیدپاشی مرگباری زد. مادر و دختر در خواب بودند که عمو و همسرش بالای سرشان رفته و اسید روی صورتشان پاشیدند.