حالا که دیگر واقعیت روشن شد و مشخص شد آقای جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده همه حدث و گمان ها بر آن است که ایالات متحده چگونه می خواهد گاو شیرده خود را از این مخمصه نجات دهد.
به گزارش جام نیـوز، تا همین چند روز پیش که سعودی ها به هیچ وجه کشته شدن خاشقجی را گردن نمی گرفتند و مدعی بودند که وی پس از بیست دقیقه از کنسولگری عربستان خارج شده ورئیس جمهوری ایالات متحده مدعی بود روایت خریدار 110 ملیارد دلاری اسلحه اش صحیح است.
امروز دیگر مشخص شد که خاشقجی در کنسولگری به قتل رسیده و قاتلان از نزدیکان دربار و ولیعهد عربستان می باشند.
شاید بتوان گفت سرشناس ترین این قاتلان همانان آقای سرتیپ عسیری بود که تا همین دیروز مدافع قتل عام مردم یمن بود و هر آنچه شاهزاده محمد بن سلمان می خواست به زبان می آورد. همه شواهد نشان می دهد که امکان ندارد ماجرا بدون اطلاع ودستور مقامات بسیار عالیرتبه عربستان سعودی، علی الخصوص ولیعهد که در حال حاضر همه کاره این کشور به حساب می آید، انجام شده باشد و قطعا تصمیم برای انجام چنین کاری از مقاماتی چنین عالی گرفته شده که حاضر شده اند شخصی عالیرتبه در سطح سرتیپ عسیری را قربانی ماجرا کنند.
سوالی که بسیاری امروزه مطرح می کنند این است که چه کسانی در این زمینه به ولیعهد عربستان مشورت داده اند و نقشه چنین کار احمقانه ای را کشیده اند؟
حتی یک قاتل پیش پا افتاده هم شاید حرفه ای تر از اینان عمل می کرد.
برخی باور دارند هدف این مشاوران این بوده که شاهزاده محمد بن سلمان را درگیر ماجرا کنند تا ایالات متحده بتواند بیش از پیش بر او تسلط یابد و پادشاه عربستان سعودی نتواند از مشت ایالات متحده خارج شود.
چون هیچ منطق سالمی قبول نمی کند که یک بچه دبستانی هم چنین نقشه ای را بکشد. شاید برخی فراموش کرده باشند که همین چند صباح پیش بود که عربستانی ها برای آمریکا شاخ و شانه کشیدند و احتمالا عوامل اطلاعاتی ایالات متحده خواستند حکومت عربستان را درگیر ماجرایی کنند تا سران سعودی متوجه شوند که بدون ایالات متحده کارشان تمام است، یعنی در واقع همان حرف هایی که آقای ترامپ چندین بار تکرار کرد و اظهار داشت که سران عربستان سعودی یک هفته هم بدون حمایت آمریکا دوام نمی آورند.
این ماجرا می تواند به نوعی در این شرایط به نفع ایران باشد و به نوعی دیگر خطری برای ایران و حتی دیگر کشورهای منطقه تلقی گردد.
دو هفته تا 13 آبان بیشتر نمانده وهمه شواهد و قرائن نشان می دهد که نقشه آقای ترامپ برای رساندن صادرات نفت ایران به صفر با شکست مفتضحانه ای مواجه خواهد شد.
می توان گفت 13 آبان امسال می تواند نقطه عطفی در زور آزمایی سیاسی میان ایران و ایالات متحده تلقی گردد.
اینکه برخی به دنبال رفع تحریم ها به عنوان یک موفقیت برای ایران بخواهند باشند امری است که حد اقل در بعد کوتاه قابل وصول نخواهد بود اما روز 13 آبان می تواند منجر شود که سیاست خارجی ترامپیسم با یک شکست سنگین زمین بخورد.
اینجا باید میان سیاست های ایالات متحده و ترامپیسم تفاوت قائل شد و توجه داشت که ترامپیسم به معنای ایالات متحده نمی باشد و رویارویی سیاست مداران جهان با ترامپیسم به معنای رویارویی با ایالات متحده نیست تا برخی اظهار نمایند که مثلا کشورهای اروپایی حاضر نخواهند بود در مقابل آمریکا بایستند.
امروزه اکثر سیاست مداران جهان با ترامپیسم مخالف هستند و نه با ایالات متحده و دیپلماسی خارجی ایران بخوبی توانسته از این ماجرا بهره ببرد و جامعه جهانی را بر علیه ترامپیسم بسیج کند.
همانگونه که قبلا مطرح کردم، اگر احیانا اتفاق غیر منتظره ای طی دو هفته آتی پیش نیاید قطعا ترامپیسم متحمل شکست مفتضحانه ای خواهد شد و این می تواند به شکست طرفداران ترامپ در انتخابات آتی میاندوره ای کنگره منجر گردد.
برخی ممکن است مدعی باشند که ماجرای ایران مورد توجه داخل ایالات متحده نیست تا این ماجرا بتواند روی سیاست داخلی آمریکا تاثیر بگذارد، که بنده نیز با آنها به نوعی هم عقیده هستم اما در صورتی که سیاست های ترامپیسم در مقابل ایران با شکست مواجه شود و رئیس جمهوری آمریکا اصرار بر ادامه روند مقابله با ایران داشته باشد قیمت نفت می تواند بصورت سرسام آور در بازار جهانی بالا برود و افزایش قیمت سوخت و انرژی در داخل آمریکا قطعا روی سیاست داخلی این کشور تاثیر گذار خواهد بود.
به همین دلیل هم ترامپ نیاز دارد عربستان سعودی را وادار کند تا به هر ترتیبی شده حتی، به قیمت مصرف کل ذخایر استراتژیک نفتی آن، بازار را با نفت غرق آب کند تا قیمت ها کاهش یابد و نه افزایش.
با توجه به ضرر هایی که این ماجرا می تواند بر اقتصاد و بنیان عربستان وارد کند تا به حال مقامات عربستانی از انجام این دستور آمریکا سر باز می زدند و به عقیده بسیاری حتی توان آن را نداشتند که چنین کاری انجام دهند اما به هر حال فعلا ایالات متحده گلوی سیستم حاکمه عربستان را چسبیده و تا آنها هر آنچه می گوید انجام ندهند ول کن آنها نخواهد بود.
شاید حتی ترامپ عربستان را وادار کند برای قیمت سوخت در داخل آمریکا سوبسید بدهد.
قتل فجیع آقای خاشقجی منجر به آن شده که یک فضای بسیار سنگین بین المللی هم بر علیه عربستان سعودی و هم بر علیه ایالات متحده بوجود آید که قطعا این فضا در شرایط فعلی به نفع ایران به حساب می آید، اما احتمال دارد که سعودی ها برای فرار به جلو بخواهند با پشتیبانی ایالات متحده دست به ماجراجویی جدیدی بزنند تا فضای بین المللی را از ماجرای خاشقجی منحرف کنند.
با این شرایط می توان گفت طی دو هفته آینده همانگونه که ماجرای قتل آقای خاشقجی می تواند پیامد های مثبتی برای ایران در فضای بین المللی داشته باشد، و نشان دهند که دشمنان ایران چه افرادی هستند، همین ماجرا می تواند منجر به آن شود که عربستان سعودی و ایالات متحده و در کنار آنها اسرائیل دست به قماری جدید بر علیه ایران و یا همپیمانان ایران در منطقه بزنند تا صورت مساله قبلی را از اذهان پاک کنند.