یکتا ناصر و خبرنگار هنری
ناصر در سریال با من بمان در نقش دختری به نام نرگس مینایی ظاهر شد که خبرنگار هنری یک مجله بود و ظاهر بسیار آرامی داشت. تا اینکه با یک نقاش گفتوگو میکند و همین آشنایی منجر به ازدواجشان میشود و او مسیر تازهای را در زندگیاش آغاز میکند و همین مسیر باعث میشود که او از روزنامهنگاری فاصله بگیرد. در مجموع در این سریال مخاطب خیلی شناختی نسبت به حرفه خبرنگار پیدا نمیکند و بیشتر درگیر زندگی شخصیت نرگس میشود تا حرفه خبرنگاریاش. به همین دلیل ناصر هم نتوانسته بود یک خبرنگار تمام قد را نشان بدهد، چون قصه چیز دیگری از او خواسته بود.
زیبا بروفه و یک خبرنگار پر سر و صدا
بروفه هم از آن دست بازیگرانی است که یک بار لباس خبرنگاری را پوشیده است. او در سریال هاتف نقش ریحانه فیاض را بازی میکرد که خبرنگار بود؛ البته نه یک خبرنگار معمولی، بلکه یک خبرنگار بزن بهادر! در این مجموعه بروفه تلاش کرد تا نقش یک خبرنگار پر شر و شور را بازی کند که سرش برای سوژههای داغ درد میکند که البته موفق هم بود، اما اغراق نویسنده در شخصیتپردازی ریحانه باعث شده بود که روحیه خشن این شخصیت بیشتر پررنگ شود و خبرنگار به گونهای نشان داده شود که زندگی شخصیاش را فدای کار میکند.
مونا فرجاد و خبرنگاری شاد
فرجاد در سریال سلام نقش هانیه، دختر سرهنگ کلانتری را بازی میکرد که نقش پدرش را محمود پاکنیت به عهده داشت. شغل هانیه در این سریال خبرنگاری بود، به همین دلیل یک دختر جسور و شاد بود. سلام جزو سریالهای متوسط بود و فرجاد هم به همین میزان توانسته بود از عهده نقش خبرنگار برآید و بهواسطه این نقش تا حدودی با روحیه خبرنگاران آشنا شود.
مریلا زارعی و یک خبرنگار اجتماعی
زارعی که تا به امروز نقشهای متعددی را در سینما و تلویزیون بازی کرده، در سریال پلیس جوان به کارگردانی سیروس مقدم نقش یک خبرنگار اجتماعی را داشت که همراه پلیسهای داستان بهدنبال کشف حقیقت بود. گرچه در برخی صحنهها برای این نقش اغراق شده بود، اما با این حال زارعی توانست این نقش را بخوبی بازی کند و برای مخاطب هم باورپذیر باشد.
ستاره اسکندری و خبرنگاری با دنیای جدید
موضوع سریال شوق پرواز اختصاص به زندگی شهید بابایی داشت و ستاره اسکندری در این سریال نقش لیلی را بازی میکرد که حرفه اصلیاش خبرنگاری بود و قصد داشت کتابی درباره زندگی شهید بابایی بنویسد. موضوع تحقیق او را با آدمهای متفاوتی از جنس دیگر آشنا میکند و همین آدمها زندگی و دنیای جدیدی را به لیلی نشان میدهد. البته این نقش خیلی بلند نبود که اسکندری جای کار داشته باشد.
سیامک انصاری و یک سردبیر خیالی
انصاری در سریال شبهای برره نقش کیانوش استقرارزاده را باز ی کرد که سردبیر یک روزنامه در دهههای گذشته بود. وی با نوشتن مقالهای انتقادی به یکی از نقاط دوردست ایران تبعید میشود. در بین راه اتفاقاتی پیشآمده و پای او را به روستایی به نام برره باز میکند. او که از رفتارهای عجیب و گاه مضحک اهالی روستا شگفتزده شده تلاش میکند با چاپ روزنامهای هر چند کوچک و کم محتوا در آموزش عامه و بالابردن سطح سواد و فهم و درکشان از مسائل زندگی گام بردارد. استقرارزاده حتی سعی در تربیت دو خبرنگار برای روزنامه خود هم میکند که البته به مرور زمان متوجه میشود کار سختی در پیش دارد. انصاری هم با لباس خبرنگاری تا حدودی با مصائب این شغل آشنا شد.
اشکان خطیبی و متحول شدن یک خبرنگار
خطیبی در سریال از نفس افتاده به کارگردانی قاسم جعفری نقش یک خبرنگار و عکاس فعالی را بازی میکرد که با ساواک همکاری داشت، اما به مرور زمان و پیوسته تغییر مسیر میدهد و متحول میشود و به جرگه انقلابیون میپیوندد. خطیبی هم در این سریال با حرفه خبرنگاری آشنا شد.
لیلا اوتادی و یک خبرنگار خنثی
اوتادی در سریال حوالی پاییز نقش شیرین را بازی میکند که خبرنگار خبرگزاری است. او این نقش را مانند دیگر بازیگرانی که ایفاگر این نقش بودند سرد و خنثی بازی کرده، در حالی که اطلاع ندارد که شور و هیجان در میان خبرنگاران خبرگزاری در مقایسه با روزنامهها بالاست. در یکی از صحنهها وقتی یک نفر علیه گزارش اش شکایت میکند با یک لحن بسیار سرد میگوید که عجب اشتباهی کرده گزارش نوشته، حتی در یکی از قسمتها خطاب به همکارش میگوید که چرا هنوز روی گزارش زنان سرپرست خانوار کار نکرده و همکارش هم در پاسخ به او میگوید که مدیر مسؤول اجازه نداده! حال این سوال مطرح میشود این سوژه چه مشکل بوداری دارد که مدیرمسؤول اجازه نداده است؟! و برای پاسخ به این سوال فقط به بیاطلاعی نویسنده میرسیم که تفاوت بین سوژههای داغ و معمولی را نمیداند! ترکیب بیاطلاعی نویسنده و بازیگر منجر به این مساله شده که خبرنگار قصه شخصیتپردازی درستی نداشته باشد.
امیر جعفری و اولین خبرنگار
امیر جعفری بازیگر محبوب مردمی که تا به امروز ایفای نقشهای رنگارنگ را در کارنامه دارد برای بازی در سریال بدون شرح که داستان آن درباره مطبوعاتیها بود، لباس خبرنگاری را پوشید. جعفری در این سریال نقش فرید را در هفتهنامه زرد بازی کرد که کاملاً طنز بود. گرچه او دیالوگهایش را در این سریال خوب ادا میکرد، اما گاهی هم با انتقادهایی رو به رو شد. در این سریال مهدی صبایی هم در نقش خبرنگاری بود که بیاجازه سر کارها میرفت و بعد به ازای آوردن خبرهای کذب از سوی آقای کاووسی مدیر مسؤول (فتحعلی اویسی) تشویقی میگرفت. این مجموعه بهدلیل پرداخت درستی که نسبت به مطبوعاتیها نداشت در زمان پخش با انتقاد روزنامهنگاران
روبهرو شد.
علی مصفا و نقش منصور ادیبان
سریال کیف انگلیسی جزو سریالهای
به یادماندنی رسانه ملی و ساخته زندهیاد ضیاالدین دری است که در این سریال مصفا نقش جوانی به نام منصور ادیبان را بازی میکرد که برآمده از خانوادهای متوسط و فارغالتحصیل رشته حقوق از فرانسه بود که پس از راهیابیاش به مجلس شورای ملی بهعنوان نماینده، درصدد چاپ روزنامهای با عنوان «ایران آزاد» برمیآید. در این سریال مصفا به زیبایی نقش ادیبان را ایفا کرد، گرچه در پایان سریال عاقبت بهخیر نمیشود و میرود زیر یوغ انگلیسیها، اما در این سریال بیننده عام تا حدودی با مصائب و مشکلات کار روزنامهنگاری آشنا میشود.
زهیر یاری و روزنامهنگار مدافع ستارخان
یاری بهواسطه بازی در سریال ایراندختورزی توانست نقش یک خبرنگار را بازی کند. او در این سریال نقش روزنامهنگاری را بهعهده داشت که مدافع رشادتهای ستارخان بود و بهواسطه مقالاتی که مینوشت از سوی رژیم قاجار دستگیر میشد و پدرش بهواسطه شغل دولتیاش او را نجات میداد. یاری در این سریال نقش یک روزنامه نگار پر شر و شور را به شکل نسبی نشان داد، اما نقشاش خیلی بلند نبود.
مدرس و زنگنه؛ یک زوج روزنامه نگار
امیرحسن مدرس و لعیا زنگنه در مینی سریال خواب بلند نقش یک زوج روزنامهنگار با نامهای امیر و صبا را بازی میکردند که در یک روزنامه فعالیت میکنند. در بحبوحه انتخابات 92 مقالهای توسط صبا تنظیم میشود که به خاطر شرایط ملتهب جامعه، همسرش امیر که سردبیر روزنامه است با چاپ آن مخالفت میکند. در این مجموعه مدرس و زنگنه موفقیت نسبی داشتند و مخاطب شاهد بازی قابل قبولی از این دو بازیگر در نقش خبرنگار بود.
فاطمه عودباشی