سایپا در چندروز گذشته همیشه جزو نمادهای پر بیننده بورس بوده اما با این حال اقبال به سمت سایپا از طرف فعالان بورسی اصلا قابل اعتنا نبوده است. یکماه گذشته برای سایپا اتفاقات خوبی در بورس نیفتاد و با سه بار کاهش نزدیک به 5 درصد سهام توجه بسیاری را به سمت خود جلب کردند. نگاهی به فعالیت یکماه گذشته ی این شرکت خودروسازی گویای این واقعیت است که در منصفانه ترین قضاوت باید گفت این ارقام یک شکست تلویحی برای مجموعه ای حساب می شود که از همه نوع توجه و حمایتی برخوردار است اما از منطق مدیریتی فاصله ی معنادار دارد. در چند دهه ی گذشته نارنجی پوشان که بسیاری از خانواده های کشور با محصولاتشان مشکی پوش شدند هرگز به فکر ارتقای استانداردهای ایمنی نبودند که اگر بودند آمارها حکایت از نقص کیفی نمی داد. درباره ی سایپا باید گفت تقریبا همه نوع امکاناتی برای باقی ماندنشان در عرصه ی تولید فراهم شد اما تنها چیزی که باید برای آنها مهیا می شد نگاه درست مدیریتی و کیفی بود که هرگز این اتفاق نیفتاد.
مردم تنها به خاطر وسع مالی خود از پر فروش ترین محصول سایپا یعنی پراید خریداری می کنند وگرنه همه ی آنهایی که پشت فرمان این محصول عجیب الخلقه می نشینند از طراحی تا مباحث فنی گلایه یشان زیاد است. در جدیدترین ارزیابی شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد نیز پر فروش ترین محصولات سایپا هرگز توانایی کسب بیشتر از دوستاره را نداشتند و این دور تسلسل برای این گروه خودروسازی چندسالی است که ادامه دارد. باید اذعان کرد تنها اگر کمی انتقال دانش در این گروه خودروسازی فراهم بود از چندسال پیش تا کنون کمی این ستارها تعدادشان افزایش پیدا می کرد و شهر با اعلامیه های تسلیت هربار پیام آور هجران عزیزی نبود.
متوسط تولید روزانه ی واقعی گروه خودروسازی سایپا تنها در فروردین و اردیبهشت نسبت به سال قبل افزایش داشته و در چهار ماه منتهی به شهریور ماه کاهش معنادار تولید را می بینیم.
در متوسط تولید روزانه بر اساس برنامه هم وضعیت به همین منوال است وجز دو ماهه ی اول سال هیچ تغییر امیدوار کننده ای ملاحظه نمی شود. البته شاید بتوان گفت علت افزایش تولید در دوماهه ی اولیه سال نیاز مردم به خودرو در تعطیلات بوده است.
خبرهای بد درباره ی سایپا یکی دوتا نیست و جای تعجب اینجاست که با بهره مندی از اینهمه امکانات و گلایه از گرانی تولید به بهانه ی افزایش قیمت و فشار به شورای رقابت چرا باید این ارقام از دل آمار بیرون بیایند و مردم را بیش از پیش نسبت به این گروه خودروسازی نا امید کنند. می توان گفت هم پای رکورد فروش در سال که البته، نه بخاطر کیفیت محصولات بلکه بخاطر توانایی مردم در خرید رقم خورده در خبرهای مأیوس کننده هم این گروه رکورد زده با هم نگاهی به میزان تولید سایپا و مقایسه ی آن با سال قبل می کنیم. نه تنها سایپا و شرکتهای تابعه ی آن افزایشی نداشتند بلکه نسبت به سال قبل کاهش قابل ملاحظه ای دیده می شود. به عنوان مثال خود سایپا در تولید تجمعی 6005 دستگاه نسبت به سال قبل کمتر تولید کرده است که با یک محاسبه ی ساده می توان نتیجه گرفت درصد رشد آن نسبت به سال قبل 6.3%- است. در سایر شرکتهای این گروه خودروسازی نیز آمار مأیوس کننده ای در تولید به چشم می خورد؛
هر دم از این باغ بری می رسد مثالی است که درباره ی این روزهای سایپا مصداق دارد زیرا در کنار همه ی کاهشهایی که از منظر کارشناسی قابل بحث است آمار فروش که کباده ی فخر نارنجی سواران روی آن می چرخد، کاهش را نسبت به سال قبل تجربه کرد که باید از مدیریت و اتاق فکر سایپا پرسید با همه اتفاقهایی که افتاد از احتکار تا گران شدن محصولات سایپا چطور در بحث فروش نه تنها موفق عمل نکردند بلکه با کاهش آمار فروش این گروه خودروسازی حالا می توانیم امیدوار باشیم جان عده ی کمتری از هموطنانمان در خطر است.
با آنچه که از ارقام و اعداد بر می آید باید اعتراف کرد که موفقیت با در دست داشتن امکانات حاصل نمی شود وقتی تدبیر استفاده از امکانات وجود نداشته باشد. سایپا که در بازار رقابتی تنها ایران خودرو را کنار خود می بیند بدون هیچ دغدغه ای هر محصولی را با هر کیفیتی روانه بازار کرد زیرا خوب می دانست که در وضعیت کنونی می تواند امیدوار به فروش باشد. کاهش 2.7 درصدی فروش نسبت به مدت مشابه سال قبل گویای این است که تحلیل سایپایی ها اشتباه بود تیرشان به سنگ خورد. اگرچه تولید در شرایط فعلی بسیار کار دشواری است اما از گروهی که بلامنازع در بازار تاخت و قیمت ها را به هربهانه ای کم و زیاد کرد و امپراتوری برایش خودش دست و پا کرد انتظار می رود نگاه فراخی نسبت به تغییرات بازار داشته باشد.