محمد حسین زاده طی یادداشتی به مخالفت گسترده مردم علیه افزایش مالیات بر مصرف سوخت در پاریس پرداخت که متن آن به شرح است:
پاریس شاهد مخالفت گسترده مردم علیه افزایش مالیات بر مصرف سوخت است. اگرچه دولت ماکرون با عقبنشینی از مواضع خود اعلام کرده که اجرای این مالیات را شش ماه به تعویق میاندازد ولی همچنان اقشار فرودست جامعه فرانسه دیگر توانایی همراهی با سیاستهای کاهش گازهای گلخانهای را ندارند.
اکنون و پس از بالاگرفتن آتش اعتراضات در پاریس ترامپ بار دیگر دست به قلم شده و زیرکی خود را در خروج از معاهده پاریس و الزامات کاهش گازهای گلخانهای طعنهوار به رخ اروپا میکشد.
از نظر ترامپ آمریکا دیگر نباید برای اروپا هزینه دهد؛ درحالی که چین دوبرابر آمریکا گازهای گلخانهای تولید میکند و پیش بینی میشود در 10 سال آینده این میزان به چهار برابر آمریکا برسد، چرا مالیات دهندگان آمریکایی باید بیشترین هزینه جلوگیری از گرمتر شدن کره زمین را پرداخت کنند.
ترامپ هزینه کردن برای بهبود محیط زیست در داخل سرزمین آمریکا را هدف خود قرار داده ولی حاضر نیست برای جلوگیری از گرمتر شدن کره زمین هزینههایی بسیار سنگین را بپذیرد. هزینههایی که دولت ماکرون با تحمیل آن بهصورت مالیات بر سوخت جامعه فرانسه را در آتش اعتراضات فروبرده است.
ترامپ به مردم آمریکا وعده افزایش اشتغال و درآمد را داده و اگر افزایش قیمت انرژی را بر صنایع و بخش حمل و نقل خود تحمیل کند، رشد اقتصادی و اشتغال در آمریکا به شدت کند خواهد شد. از سوی دیگر آمریکا با توسعه تکنولوژیهای جدید استخراج نفت در حال حاضر بزرگترین تولید کننده نفت جهان است و برخلاف اروپا نیاز ندارد برای کاهش وابستگی خود به واردات انرژی جامعه خود را مجبور به پرداخت هزینههای توسعه منابع تجدیدپذیر انرژی کند.
ترامپ خود را بسیار باهوش میداند که پول مالیات دهندگان آمریکایی را خرج محیط زیست داخلی آمریکا میکند. نه هزینه کمبود انرژی در اروپا را میپذیرد و نه حاضر است درحالی که چین، هند، استرالیا، برزیل، ژاپن، آلمان و البته خود آمریکا با سرعت درحال گرم کردن زمین هستند، بیش از دیگران برای خنک کردن آن بر مالیات دهندگان آمریکایی فشار آورد.
توافقنامه آب و هوایی پاریس هیچ فایده واقعی برای اقتصاد آمریکا ندارد. صنایع و به میزان کمتر بخش حمل و نقل از راندمان قابل قبولی در مصرف انرژی برخوردار هستند چراکه عرضه انرژی در این کشور همیشه با مکانیسم بازار قیمتگذاری شده است. بنابراین تحمیل مالیات بر مصرف سوخت فشاری اضافه بر اقتصاد واقعی این کشور وارد خواهد آورد و اعتراضاتی همانند اعتراضات پاریس را موجب میشود. بهعلاوه رشد اقتصادی این کشور را در مقایسه با چین با کاهش شدید مواجه کرده و جایگاه برتر اقتصاد آمریکا را متزلزل خواهد نمود. همه اینها یکی از مهمترین دلایل اختلافات جاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا است.
خروج آمریکا از معاهده پاریس به نفع آمریکا و به ضرر اروپاست. همانطور که آمریکا دیگر حاضر نیست پول مالیات دهندگان آمریکایی را خرج ناتو کند درحالی که اروپا سهم خود از هزینههای ناتو را پرداخت نمیکند.
برخلاف آمریکا، معاهده پاریس مطابق منافع اروپاست. علیرغم فشار بر مردم، افزایش بیش از حد قیمت سوخت موجب میشود ساختار صنعت، مصرف خانگی و حتی سبک زندگی مردم اروپا هر چه بیشتر از وابستگی به سوختهای فسیلی دور شود.
اروپا از بزرگترین واردکنندگان سوختهای فسیلی است و هرچه تقاضای اروپا برای آن کاهش یابد، هم مانع از خروج ثروت از اروپا میشود و هم موجب کاهش قیمت سوختهای فسیلی و نفت در جهان میشود. این درحالی است که آمریکا بزرگترین تولیدکننده و مصرف کننده نفت در جهان است و به زودی به جمع صادرکنندگان نفت وارد خواهد شد لذا افزایش قیمت نفت برای آمریکا به اندازه اروپا و چین دردآور نیست و لزومی ندارد دردی مصنوعی در قالب مالیات بر مصرف سوخت را بر مردم و اقتصاد خود تحمیل کند.
شاید دولت بعدی آمریکا که با مازاد تولید نفت مواجه خواهد بود به جای صادرات نفت با اعطای یارانههای انرژی ضمن افزایش مصرف نفت و رشد اقتصادی کشورش موجب بالاتر رفتن قیمت نفت شده و رقبای خود در چین و اروپا را غافلگیر کند.
از هر منظر نگاه کنیم موافقتنامه پاریس به نفع کشورهایی است که منابع انرژی فسیلی محدودی دارند و کشورهای دارای منابع بزرگ انرژی را مجبور میکند به جای عرضه یارانهای انرژی در سرزمین خود آن را صادر کرده و موجب کاهش قیمت جهانی نفت شوند، بازهم به نفع کشورهای گروه فاقد انرژی.
اکنون این پرسش مطرح میشود که اگر توافقنامه پاریس در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانهای بیش از همه به نفع کشورهای فاقد منابع انرژی ازجمله کشورهای اروپایی است چرا اکنون در پاریس با این اغتشاشات مردمی مواجه هستیم. آیا این هم نتیجه تبلیغات راستگرایان اروپایی است که همپیمان و دوستان ترامپ هستند. یا بروزی دیگر از چالشهای دموکراسی را شاهد هستیم.