کافی بود محسن رضایی در توئیتی کوتاه درباره عملیات کربلای ۴ بنویسد تا بار دیگر آتش زیر خاکستر روشن شود. محسن رضایی خیلی کوتاه نوشته بود «عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن انجام شد»
اما ماجرای کربلای ۴ چه بود که اینگونه افکار عمومی به سخنان محسن رضایی واکنش دادند؟ آنگونه که منابع رسمی گفتهاند، این عملیات پیش از شروع لو رفته بود و همین موضوع باعث شد حدود هزار نیروی حاضر در آن به شهادت برسند.
سپاه، نظریه پژوهشگران مستقل درباره شکست این عملیات و اشتباه فرماندهان در انجام آن را قبول ندارند و اعتقاد دارند با وجود خسارات وارد آمده به نیروهای ایرانی، عملیات کربلا ۴ در بسیاری از محورها موفق بوده و عملیات موفقیت آمیز کربلا ۵ هم از دل آن بیرون آمده است.
برخی پژوهشگران مستقل مثل جعفر شیرعلینیا با این نظر موافق نیستند و اعتقاد دارند این عملیات نه تنها موفقیتآمیز نبوده که شکستی کامل برای نیروهای ایرانی بوده و باعث شده بسیاری از نیروها به خاطر اشتباههای محاسباتی فرماندهان از بین بروند.
اهداف عملیات
این عملیات قرار بود با استفاده از تاریکی شب به صورت ناگهانی انجام شود و هدف از آن گرفتن نقطه اتکایی در ساحل غربی آبراه اروندرود بود. پس از تسخیر ساحل غربی قرار بود تهاجم تا اشغال بصره ادامه یابد.
این عملیات در واقع بخشی از عملیات کربلای ۵ بود که با شکست این عملیات، عملیات کربلای ۵ به صورت جداگانه انجام شد. هدف ابتدایی تسخیر جزیره امالرصاص و سایر جزایر و جادههای اطراف آن بود تا محاصره شهر بصره تکمیل شود.
از دلایل تأکید بر تعجیل در این عملیات تحت تأثیر قرار دادن کنفرانس سازمان همکاری اسلامی بود که در آن زمان در کشور کویت برگزار میشد. عراقیها خطوط دفاعی ایستای استواری را در اطراف شهر بصره ساخته بودند. این خطوط شامل پنج حلقه دفاعی بود که با آبراه طبیعی مثل اروندرود و آبگیرهای مصنوعی همانند دریاچههای پرورش ماهی در اطراف رودخانه جاسم حمایت میشد.
دریاچه پرورش ماهی، از مین، سیم خاردار زیرآبی، الکترود و سایر موانع انباشته شده بود. علاوه بر این موانع، در پشت هر آبراه و هر خط دفاعی سیستم توپخانهای هدایت راداری، نیروی هوایی و هلیکوپترهای تهاجمی با قابلیت استفاده از گازهای شیمیایی از مواضع عراقیها پشتیبانی میکردند. اما با لو رفتن این عملیات ایران هیچگاه نتوانست به اهداف خود در این عملیات دست پیدا کند. اما سوال اینجاست که عملیات کربلا ۴ چگونه لو رفت؟
لو رفتن عملیات کربلای ۴
نکته قطعی درباره عملیات کربلای ۴ این است که لو رفتن این عملیات تنها برای فرماندهان و نیروهای ایرانی غافلگیر کننده بوده است و نیروهای عراقی نه تنها از این عملیات خبر داشتهاند که کاملاً آمادگی مقابله با نیروهای ایرانی را داشته و توانستهاند تَک نیروهای ایرانی را با پاتکهای سنگینی پاسخ دهند.
محمد سلگی در کتاب آب هرگز نمیمیرد نوشته است: «یک اشکال اساسی ما را تهدید میکرد و آن عدم رعایت اصول امنیتی و اطلاع دشمن از حضور قریب یکصد هزار نیروی ایرانی در عقبه این منطقه بود و همین مسئله موجی از نگرانی را در سپاه ایجاد کرده بود.»
محمد سلگی دلیل این نگرانی را اقدام عراق به بمباران اردوگاه غواصانی که قرار بود عملیات را شروع کنند، یا استقرار سنگرهای متعدد تیربار و حتی پدافند ضدهوایی در حاشیه اروند رود که قرار بود محل شروع عملیات ایران باشد میداند.
دی ماه ۱۳۹۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ مطلبی تفصیلی را در همین زمینه منتشر کرد که بعدها، عینا در تعدادی از سایتهای مربوط به تاریخ جنگ نیز منتشر شد که نشان میداد عراق توان و آمادگی رزمی خود را تا پیش از شروع این عملیات به شدت بالا برده است.
شدت گرفتن آتش توپخانه عراق پیش از عملیات کربلای ۴ و شلیک منور بر سطح اروندرود نشان میدهد نیروهای عراقی کاملاً از وجود این عملیات آگاه بودند و برای مقابله با آن آمادگی داشتهاند. بنابر گزارش مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، با وجود تمام این شواهد و با وجود اینکه اوضاع نگران کننده به نظر مى رسید، اما تحلیل کلى فرماندهى آن بود که شرایط عادى است.
در همین گزارش آمده به محض ورود غواصان ایرانی به اروند، نیروهای عراقی که با استفاده از منور سطح آب را کاملا روشن کرده بودند، با تیربارهای سنگین و حتی ضدهوایی دست به کشتار نیروهای ایران زدند. با وجود این، همچنان نظر فرماندهی قرارگاه عمل کننده این بود که شرایط حاد نیست.
محسن رضایی در فصل ششم کتاب جنگ به روایت فرمانده توضیحاتی درباره این غافلگیری ارائه داده است: «تا یک هفته قبل از عملیات بر اساس ارزیابی فرماندهان، غافلگیری در حدود ۸۰ درصد بود، اما از یک هفته به عملیات هر چه به شب عملیات نزدیک میشدیم، این رقم کاهش مییافت تا حدی که شب عملیات به حدود ۵۰ درصد رسیده بود.»
محسن رضایی، اما توضیحی درباره چگونگی رسیدن به این درصدها نمیدهد و در اینباره سکوت میکند. محسن رضایی در ادامه عنوان میکند: «تصمیم گرفتیم طوری عمل کنیم که اگر تا قبل از روشن شدن هوا متوجه لو رفتن عملیات شدیم، عملیات را متوقف کنیم.»
او همچنین تاکید میکند که فرماندهان لشکرهای عمل کننده را از این موضوع مطلع نکرده، زیرا اعتقاد داشته فرماندهان باید بدون هیچ تزلزلی میجنگیدند. نکته حائز اهمیت درباره عملیات کربلا ۴ این است که محسن رضایی با وجود احتمال پنجاه درصدی عملیات باز هم حاضر شده عملیات را ادامه دهد در حالی که مصلحت نظامی حکم میکرد این عملیات با این میزان از احتمال لو رفتن متوقف شود.
خواندن این قسمت از خاطرات سردار مهدیقلی رضایی همه چیز را مشخص میکند: «داخل سنگر شدم، امین آقا (سردار شریعتی) پای بیسیم دوزانو نشسته بود، پرسیدم کی به آب بزنیم؟ گفت:: حتی ساعت عملیات هم لو رفته، ولی آقا محسن (رضایی) قبول نمیکند که عملیات لغو شود، تو به غواصها بگو بهمحض شلیک از طرف دشمن، برگردند.»
عملیات توسط چه کسانی لو رفت؟
نکته جالب درباره عملیات کربلای ۴ عدم اطلاع اکبر هاشمی رفسنجانی از زمان اجرای عملیات است. هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مینویسد: «معلوم نبود که امشب حمله آغاز میشود یا خیر؟ آقای سنجقی را به منطقه فرستادیم. نزدیک ساعت ده خبر دادند که عملیات با نام کربلای چهار آغاز شدهاست؛ غافلگیر شدیم.»
بعد از عملیات هم هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از مدیریت و فرماندهی این عملیات گلایه میکند و مینویسد: «مدتی به تنهایی در کنار ساختمان محل اقامت قدم زدم و فکر کردم. شکست عملیات (کربلای چهار) با آن همه امکانات و تبلیغات که داشتیم بسیار تلخ است... دکتر هادی (محمد علی هادی) و دکتر روحانی (حسن روحانی) آمدند. ازمدیریت عملیات انتقاد داشتند. معمولا در شرایط شکست درددلها اوج میگیرد.»
این انتقادها نشان میدهد تلفات و خسارتهای عملیات کربلای ۴ (فارغ از اینکه چگونه لو رفته) به اشتباهات محاسباتی فرماندهان عملیات مربوط میشود که با وجود آگاهی نسبی از لو رفتن عملیات به انجام آن اصرار ورزیدند.
برخی تاریخنگاران جنگ اعتقاد دارند عملیات را نهضت آزادی که بعد از فتح خرمشهر مخالف ادامه جنگ بود لو داده است. خبرگزاری فارس با استناد به سخنان سردار کوثری عنوان کرده بود که نهضت آزادی با جمع آوری اطلاعات درباره این عملیات و انتقال آن به سرویسهای جاسوسی غربی باعث لو رفته عملیات شده است.
سوالی که اینجا پیش میآید این است که دستگاههای امنیتی و نظامی ایران در آن زمان آنقدر فَشَل بودهاند که افرادی از اعضای نهضت آزادی میتوانستند آنقدر راحت در آن نفوذ کنند و اطلاعات طبقهبندی شده را به دست آورده و آن را در اختیار سرویسهای جاسوسی بیگانه قرار دهند؟
اما این تنها نظریه موجود درباره لو رفتن عملیات نیست و نظرهای دیگری هم درباره لو رفتن عملیات کربلای ۴ وجود دارد. سردار رحیم صفوی مدعی است عملیات کربلای ۴ توسط فرد خبیثی که بعداً پناهنده شد لو رفت. اودر سخنان خود به این موضوع اشاره نمیکنند که آن فرد لو رفته چه کسی است.
احمد سوداگر رئیس سابق پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس و از بنیانگذاران اطلاعات عملیات سپاه مقصر اصلی لو رفتن عملیات کربلای ۴ را بهرام افضلی فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران میداند که بعدها به جرم عضویت در شبکه افسران حزب توده دستگیر و اعدام شد.
سردار سوداگر در سخنان خود میگوید: «در عملیات کربلای چهار، فردی از قرارگاه به بالا اطلاعات را برده و به عراق داده است... بعدها هم که مشخص شد احتمالا افضلی، فرمانده نیروی دریایی که بعدا اعدام شد، جاسوس سیا بوده و اطلاعات را انتقال داده است.» این درحالی است که افضلی در سال ۱۳۶۲ به جرم جاسوسی برای سازمان کا.گ.ب اعدام شد و ادعای جاسوسی وی برای سازمان سیا ادعایی است که نیاز به بررسی دارد. اما لو رفتن عملیات کربلای ۴ توسط ماهوارههای جاسوسی آمریکا به نظر قابل اعتمادتر به نظر میرسد چه آنکه برخی مسئولان وقت دولت آمریکا این ادعا را تایید کردهاند.
دیوید کریست مورخ ارشد و و مشاور سابق وزارت دفاع ایالات متحده، در مرداد ۱۳۹۲ در مصاحبهای با بی بی سی فارسی تایید کرد که ایالات متحده با ارائه اطلاعات عملیات کربلای ۴ به عراقی ها، باعث شکست این عملیات شده است.
آمریکا، حداقل از حدود دو سال قبل از عملیات کربلای ۴ تصمیم به حمایت اطلاعاتی از حکومت عراق گرفته بود. مطابق یک سند از طبقه بندی خارج شده، در سال ۱۹۸۴ رونالد ریگان در دستوری دولت آمریکا را موظف به جلوگیری از سقوط صدام در مقابله با جمهوری اسلامی ایران کرده بود. دستوری که در سالهای بعد، به کمکهای اطلاعاتی موثر واشنگتن به بغداد انجامید. عملیات کربلای ۴ هفت پس از قضیه مک فارلین انجام گرفت که پروژهای ناکام بود و باعث شد رابطه بین ایران و آمریکا بیش از گذشته تیره و تار شود. پس بعید نیست که لو رفتن عملیات توسط آمریکاییها انجام شده باشد.
موضع متفاوت نهادهای رسمی
موضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره عملیات کربلا ۴ موضع جالبی است این نهاد با پذیرش برخی اشکالات آن را عملیاتی موفقیتآمیز میداند که تعداد تلفات آن کمتر از هزار نفر است.
در بخشی از بیانیه سپاه پاسداران در سالروز این عملیات آمده است: «اساساً غافلگیری کامل در هیچ عملیاتی امکانپذیر نبود. با وجود توان بالای ارتش عراق در استراق سمع و امکان بهرهگیری از اطلاعات ماهوارههای جاسوسی، امکان نداشت که تعداد زیادی یگان جابهجا شوند، ولی دشمن هشیار نشود. به جز دو سه عملیات، همه عملیاتهای دوران دفاع مقدس بدون غافلگیری انجام شدند؛ از جمله عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس، با وجود هشیاری دشمن، با موفقیت اجرا گردید.
در عملیات کربلای ۴ دو محور از سه محور شامل منطقه شلمچه و جزیره مینو موفق بودند به طوری که در محور شمالی عملیات، لشکرهای ۱۹ فجر و ۵۷ ابوالفضل (ع) توانستند یکی از سختترین مواضع ارتش عراق در شلمچه را بشکنند. همچنین در محور جنوبی، قرارگاه نوح (جزیره مینو) برخی یگانها موفق شدند از خطوط مستحکم دفاعی ارتش عراق عبور کنند. اجرای عملیات کربلای ۴ در مرحله اول با توجه به موانع موجود در همان ساعتهای اولیه متوقف شد. در این عملیات از ۲۶۰ گردان عملیاتی سپاهیان حضرت محمد (ص)، تنها ۴۰ گردان وارد عمل شده بودند. تدبیر و قدرت فرماندهی جنگ سبب شد، در حداقل زمان ممکن، عملیات کربلای ۴ متوقف و عملیات گسترده کربلای ۵ در کمتر از ۲ هفته با غافلگیری کامل عراق انجام شود؛ بنابراین عملیات موفق و سرنوشت ساز کربلای ۵ از دل کربلای ۴ بیرون آمد. برخلاف تبلیغات برخی رسانههای خارجی آمار شهدای عملیات کربلای ۴ به استناد اسناد موجود، کمتر از ۱۰۰۰ نفر است.))
این توضیحات توسط جعفر شیرعلینیا پژوهشگر حوزه جنگ مورد مناقشه قرار گرفته است. او با استناد به کتاب تنبیه متجاوز توضیح داد که عملیات پس از حدود ۲۶ ساعت متوقف شدهاست. علایی در کتاب «روند جنگ ایران و عراق» آمار مفقودان ایرانی را حدود ۲۰۰۰ نفر میداند. مطلب مفصلی که جعفر شیرعلینیا در کانال تلگرامی خود منتشر کرد سرانجام باعث شد محسن رضایی به آن واکنش نشان دهد و جنجال بزرگ را رقم بزند.
توئیت محسن و نیاز به واکاوی تاریخ
توئیتهای محسن رضایی که واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت او ضمن رد سخنان شیرعلینیا عملیات کربلای ۴ را عملیاتی برای فریب دشمن دانسته و عنوان کرده بعد از این عملیات و با به مرخصی رفتن نیروهای بعثی عملیات کربلای پنج صورت گرفته است. این دو توئیت واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و از آسیه باکری تا حسامالدین آشنا به این توئیتها واکنش نشان دادند. آنها نوشته بودند از نظر محسن رضایی هزار کشته برای فریب دادن دشمن بهای مناسبی بوده است!
آسیه باکری در توئیتی نوشته بود: «آقای رضایی برای آخر عاقبت خودتون و راحتی اعصاب بازماندگان جنگ تحمیلی دیگه ننویسید، مرهم نیستید، عذرخواهی بلد نیستین، لااقل سکوت رو تمرین کنید!»
حسین دهباشی فعال رسانهای نیز نوشت: «سردار حذف فرمودهاند که کربلای۴ در شرایطی انجام شد که مرحوم هاشمی (فرمانده جنگ) از موعد و جزئیات آن بیخبر بود اما دشمن به مقیاس گروهان حتی کالک عملیاتی ما را داشت!»
از میان مسئولان رسمی، پاسخ حسام الدین آشنا به رضایی اهمیت بیشاری داشت. او روایت خود را اینگونه نوشته بود: «داخل سنگر شدم امین آقا (سردار شریعتی) پای بیسیم دو زانو نشسته بود پرسیدم کی به آب بزنیم؟ گفت: حتی ساعت عملیات هم لو رفته، ولی آقا محسن (رضایی) قبول نمیکند که عملیات لغو شود. تو به غواصها بگو به محَض شلیک از طرف دشمن برگردند.»
آشنا این موضوع را گفته بود که «بچههای توپخانه لشکر ۲۷ هیچگاه از شما نپرسیدند چرا تنها ۴۵ دقیقه پس از آغاز عملیات، تقریبا تمام قبضهها مورد اصابت توپهای دشمن قرار گرفت. هیچیک از هزاران مجروح عملیات نپرسیدند چرا وقتی اولین موج مجروحان به بیمارستان صحرایی علیبن ابیطالب رسید هنوز پزشکان و پرستاران از وقوع عملیات آگاهی درستی نداشتند ولی رادیوی منافقین و رادیو بغداد هر لحظه وضعیت عملیات را اعلام میکرد.»
او در پایان به طعنه گفته بود که «بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است. تحلیلهای پسینی مشکلی را حل نمیکند.»
سلمان کدیور دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، در یادداشتی تلگرامی نوشت: «پدرم جانباز کربلای چهار است. هرگاه از شب عملیات صحبت میکند، از اینکه چطور ستون ستون برایشان مشخص کرده بودند تا آنها را تصرف کنند، از اینکه چطور وقتی بعنوان نخستین دسته در دل دشمن رفتند، بهشان فرمان عقبنشینی رسیده چراکه عملیات لو رفته، از اینکه چطور رزمندگان مانند دستههای مرغابی روی دشتی که بعثیها آب انداخته بودند شهید میشدند، از اینکه چطور بازو و شکمش را گلوله دوشکا دراند. چطور آقای رضایی اینطور با احساس این خانوادهها بازی میکند و این عملیات، که هدفش رسیدن به بصره بوده را عملیات فریب لقب میدهد؟ بارها از پدرم پرسیدم چه شد که لو رفت؟ جواب داد، همه از پیش میدانستیم عملیات لو رفته، مثل روز روشن بود؛ اما دستور رسید که پیشروی کنید و ما هم که دسته خط شکن بودیم، به خاطر امام و دستور فرماندهی اطاعت کردیم.آقای رضایی! چرا تاریخ را تحریف میکنید؟ چرا وقایع را قلب میکنید؟ چرا با شجاعت نمیپذیرید سوءمدیریت را؟»
عمده سوالات مطرح شده هم از محسن رضایی این است که اگر قرار بوده این عملیات عملیات فریب باشد که مقصود حاصل نشده و شما که تا حدی متوجه شدهاید که این عملیات لو رفته است چرا جلوی آن را نگرفتید؟ سوال بعدی این است که برفرض لزوم فریب دشمن آیا این حجم از تلفات لازم بوده؟ آیا نمیشده با متوقف کردن عملیات از کشته شدن و تلفات آن کاست و اجازه نداد نیروهای ایرانی به همین راحتی شهید یا مفقودالاثر شوند؟
توئیتهای محسن رضایی و حاشیههای آن نشان داد که هشت سال جنگ تحمیلی چه زوایای پنهانی دارد و لازم است فارغ از نگاههای رسمی مورد واکاوی قرار بگیرد. هنوز نور انداختن به برخی از زوایای تاریک جنگ تحمیلی یک تابو به حساب میآید. آیا وقت آن نرسیده که با تحقیق دقیق درباره این زوایای پنهان از بروز تناقضات این چنینی جلوگیری کنیم و اجازه دهیم واقعیت به همان شکل که بوده، گفته شود؟
عملیات کربلای ۴ مثال خوبی است از ناگفتههای جنگ، ناگفتههایی که بالاخره باید گفته شود تا حقیقت برای مردم آشکار شود. مردمی که این عملیات خاص هنوز در ذهنشان زنده است، چون همین سه سال پیش بود که پیکر غواصان شهید این عملیات را تشییع کردند. دانستن حق مردم است و نیاز جامعه ایران، بهتر است به جای این اظهارنظرهای غیرکارشناسانه در فضای مجازی برادر محسن به سوالات خبرنگاران و مردمی که در توئیتر از او سوال داشتند پاسخ دهد.
هنوز ابهامهای زیادی درباره عملیات کربلای ۴ وجود دارد. پژوهشگران محسن رضایی را مسئول این عملیات میدانند. هنوز پاسخ قانعکنندهای درباره مسئولیت خون هزاران شهید این عملیات توسط محسن رضایی داده نشده است. محسن رضایی هماکنون دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است. از او به عنوان یکی از جانشینان احتمالی هاشمی شاهرودی نام برده میشود. منتقدان او گفتهاند چگونه کسی که جان هزاران نفر را برای فریب دشمن بهایی ناچیز میبیند، قرار است مصلحت نظام را تشخیص بدهد؟