هر کدام از شبکههای سیما این شبها سریالهای مختلفی را مثل «بانوی عمارت»، «بچه مهندس» و «مینو» روی آنتن بردهاند و شبهایی گرم را در فصل زمستان برای مخاطبان رقم زدهاند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سریال «مینو» به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری و تهیه کنندگی مهدی همایونفر کاری از سازمان فرهنگی رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما رفته و توانسته با به تصویرکشیدن حال و هوایی از محاصره خرمشهر و آبادان در روزهای اول جنگ تحمیلی، عاشقانهای خانوادگی را به نمایش بگذارد.
«رضا» پسری عاشق و معتقد است که پس از سالها دوباره به دنبال عشق قدیمی خود «مینو» است و حاضر است برای رسیدن به او دست به هرکاری بزند، ولی پا روی اعتقاداتش نمیگذارد. عشق «رضا» به «مینو» درحدی است که حتی در بحبوحه درگیریهای جنگ و محاصره شهر هم به دنبال «مینو» است و او راه همراهی میکند.
عباس غزالی بازیگر سینما و تلویزیون درباره فیلمنامه و ایفای نقش در سریال تلویزیونی «مینو» اظهار کرد: تا امروز تعداد کارهایی که انجام دادم، کم بوده است. شاید به همین خاطر است که برخی می گویند غزالی کم کار یا گزیده کار شده است. اما به اعتقاد خودم این جریان و مسیر خوب است چراکه اینگونه فیلمنامه هایی را انتخاب می کنم که هم آنها را دوست دارم و هم صحیح و دارای محتوای قوی است.
وی ادامه داد: اگر تا امروز فاصله زیادی با تلویزیون داشتم، به خاطر همین انتخاب فیلمنامه بود. البته مولفه هایی چون گروه کارگردانی، تهیه کننده، بازیگران و ... بسیار حائز اهمیت است؛ اما جایگاه فیلمنامه محکم تر و قوی تر است. چراکه یک قصه خوب مخاطب را با خود همراه میکند و شخصیت ها می توانند خودشان را به خوبی نشان دهند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «حانیه» افزود: در وهله اول در این پروژه برای من آشنایی با گروه جدید که تازه وارد عرصه سریال سازی شدند، بسیار مهم بود. گاهی کار کردن با فیلم اولیها در سینما خوب از آب درمیآید، ولی باز پیش میآید که برعکس این جریان هم حرکت کنند. در واقع کار کردن با فیلم اولی ها مثل هندوانه در بسته است.
غزالی با بیان اینکه فیلمنامه «مینو» و شخصیت «رضا» را بسیار دوست دارم، گفت: به شخصه کاراکتر «رضا» پسری عاشق پیشه را دوست دارم و از طرفی همکاری با امیرمهدی پوروزیری برای من خیلی خوب بود و با یکدیگر ارتباط خوبی داشتیم. البته هنوز هم این ارتباط را حفظ کردیم تا بازخوردها را باهم بررسی کنیم.
وی با اشاره به تفاوتهای شخصیت «رضا» در «مینو» و «بهروز» در «وضعیت سفید» افزود: اصولاً اعتقادی به مقایسه کردن ندارم، البته باید توجه داشت که دو نقش «رضا» و «بهروز» هم دو کالا نیستند که باهم مقایسه کنیم. در واقع موفقیتها و رنگآمیزی در سریال «وضعیت سفید» با «مینو» متفاوت است و هرکدامشان باید با منِ عباس غزالی قیاس شود. البته فضای هرکدامشان به یک برهه تاریخی مشخص در ایران بازمیگردد. قصه «وضعیت سفید» در سالهای 1362 تا 1363 بود و «مینو» تابستان و پاییز 1359 را روایت میکند. تفاوتها و شباهت «رضا» و «بهروز» مصداق بارز خیلی دور، خیلی نزدیک است.
غزالی ادامه داد: ما در «وضعیت سفید» به دنبال رسیدن به تیپ و شخصیت بودیم. ابتدا سعی کردیم به تیپ شخصیتی «بهروز» نزدیک شویم و پس از آن شخصیتاش را در نقش اعمال کنیم؛ ولی در «مینو» رسیدن به شخصیت «رضا» برایمان اهمیت داشت و برای رسیدن به آن دقت ویژهای داشتیم.
بازیگر سریال «وضعیت سفید» درباره حواشی کپی بودن تیتراژ ابتدایی مجموعه با سریال خارجی «تاج و تخت» تصریح کرد: من سریال «تاج و تخت» را ندیدم؛ ولی باید گفت مردم ما مقایسه کردن را دوست دارند و به دنبال بحثهای منفیگرایی هستند. گیریم که تیتراژ «مینو» تقلیدی از تیتراژ «تاج و تخت» باشد، چه ایرادی دارد که ما از تجربه موفق دیگران به نفع کارهای خودمان استفاده کنیم؟ تا جایی که من میدانم فیلمسازان خارجی در اصول سریالسازی خود کارگردانی جدا از کارگردان اصلی فیلم برای ساخت تیتراژهایشان دارند و امکانات بیشتری را برای طراحی و ساخت آن در نظر میگیرند. تیتراژ سریال «مینو» تجربه خوب و متفاوت در تلویزیون بود که به سازندگان آنها تبریک میگویم.
وی با بیان اینکه رضا تا آخرین قطره از جانش، عاشق مینو خواهد بود و از او حمایت میکند، تشریح کرد: شخصیت رضا به عنوان کسی که پای اعتقادات و باورهایش ایستاده و جوانی عاشق پیشه است، برایم جذاب بود. او با تمام درگیری هایی که در سریال مشاهده می کنید، باز پای عشقش ایستاده، البته پس از درگیریها و محاصره شهر توسط دشمنان اولویت های رضا تغییر می کند و این بار حرف از خاک، وطن و ناموس مطرح می شود؛ ولی باز در بحبوحه جنگ هم هروقت چشمش به مینو می خورد برق عشق را می توان احساس کرد و در آن شلوغی ها هم مراقب مینوست.
غزالی در پایان با اشاره به سکانسهای ماندگار سریال «مینو» گفت: رضا در سریال مینو سکانس های درخشان زیادی داشت؛ ولی آن دیالوگ ماندگاری که خودم خیلی دوستش دارم و هنوز هم پخش نشده است، زمانی است که «مهدی به رضا میگوید: «از اینجا برو!» رضا در جوابش می گوید: «کجا برم؟ فکر میکنی من غیرت ندارم؟ جانماز مادرم تو این خونه است، من کجا برم؟»؛ برای خودم این سکانس خیلی جذاب بود و اجرایش هم فوق العاده از آب درآمد، امیدوارم مردم هم آن را دوست داشته باشند.