جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۵

اسد به دنبال اصلاحات است اما ...

اتحاديه عرب مدتهاست كه جايگاه خود را در معادلات منطقه اي و بين المللي از دست داده است. خصوصا پس از انقلاب مصر و سقوط مبارك اين امر تشديد شده است. در مورد سوريه بايد گفت كه معادلات داخل سوريه بسيار پيچيده است كه خود اتحاديه عرب را نيز به چالش كشيده است.
کد خبر : ۴۴۶۹۹
به گزارش صراط به نقل از فردانیوز، مهدی مدنی - تحولات جاري در سوريه را مي توان از دو منظر متفاوت مورد بررسي قرار داد. عده اي برآنند كه اوضاع در سوريه رو به آرام شدن نهاده و تلاش ها براي از بين بردن ناآرامي ها با موفقيت صورت گرفته است. اما در مقابل عده اي برآنند كه فضاي سوريه علي رغم برگزاري تجمعات حمايت آميز از بشار اسد همچنان نا آرام مي نمايد و علي رغم آنكه سوريه طرح اتحاديه عرب را پذيرفته، مخالفان و يا معارضان قصد ندارند صحنه را ترك كنند. در اين ميان  اتحاديه عرب به عنوان يك نهاد منطقه اي مي كوشد تا نقش منطقه اي خود را كه با سقوط مصر به محاق رفته را احيا كند. متن زیر گفتگویی است با محمد ايراني، سفير سابق ايران در  لبنان، درباره نقش اتحاديه عرب و آينده سوريه.
 
***
 
اتحاديه عرب در هفته هاي اخير كوشيده تا نقش موثري را در قبال تحولات سوريه ايفا كند. هر چند  سوريه طرح پيشنهادي اين اتحاديه را پذيرفت اما مي بينيم كه نا آرامي ها در بخشي از شهرها ادامه دارد. به نظر شما اين طرح مي تواند بحران در سوريه را به پايان نزديك كند؟

بايد گفت اتحاديه عرب مدتهاست كه جايگاه خود را در معادلات منطقه اي و بين المللي از دست داده است. خصوصا پس از انقلاب مصر و سقوط مبارك اين امر تشديد شده است. لذا اين اتحاديه تلاش مي كند تا نقش خود را احيا كند. بايد گفت كه در درون خود اتحاديه عرب يك رقابت بين عربستان و قطر در يك طرف و سوريه و مصر در طرف ديگر وجود دارد. عربستان و قطر تلاش دارند تا نقشي را كه  مصر و سوريه ايفا مي كردند را بر عهده گيرند. لذا شاهد اقدامات اين دو خصوصا قطر در عرصه منطقه اي مانند ليبي، مصر و سوريه هستيم.

نكته ديگر آن است كه اتحاديه عرب بر آن است كه مسائل مربوط به جهان عرب را در درون خود اتحاديه عرب حل و فصل نمايد و اين مسائل به بيرون نرود چرا كه در صورت ورود بازيگران خارجي مسائل پيچيده تر مي شود. بنابراين بايد گفت كه معلوم نيست كه اتحاديه عرب با توجه به اين مسائل توانايي دارد تا در جهت مصلحت عربي خود اقدام كند يا نه؟

يعني اتحاديه عرب توان حل بحران موجود در سوريه را ندارد؟

در مورد سوريه بايد گفت كه معادلات داخل سوريه بسيار پيچيده است كه خود اتحاديه عرب را نيز به چالش كشيده است. بشار اسد در داخل با مشكلاتي رو به رو است. بخشي از اين مشكلات بر مي گردد به حاكميت 40 ساله خاندان اسد بر سوريه.
 
به هر حال بخشي از نارضايتي ها  ناشي از اين امر است. از طرفي بايد به دخالت خارجي ها اشاره كرد كه بروي موج ايجاد شده سوار شده اند. دراين فضا اگر اسد بخواهد چارچوب هاي بين المللي را بر اساس موافقت نامه اتحاديه عرب اجرا كند ممكن است با مشكلاتي رو به رو شود.

با خروج نيروهاي نظامي از شهرها زمينه براي گروه هاي مسلح فراهم مي شود و همچنين در كنار آن زمينه براي بازگشت مردم به سطح شهر فراهم مي شود. در اين فضا و بر طبق توافق نامه اگر قرار باشد كه زندانيان سياسي نيز آزاد شوند وضعيت بحراني تر مي شود. اگر در  اين شرايط همان خط مشي سابق توسط اسد در پيش گرفته شود، شرايط براي اسد سخت تر مي شود. به اين موارد بايد دخالت اروپا و آمريكا را نيز اضافه كرد كه باعث مي شود اوضاع بغرنج تر گردد.

با اين تفاصيل كه در مورد اين طرح فرموديد بايد پرسيد كه چرا اساسا سوريه اين طرح را پذيرفت؟

در سوريه دو نگاه متفاوت دنبال مي شود. يك نگاه معتقد است كه سوريه بحران را پشت سر گذاشته و بر مشكلات فائق امده است و لذا سوريه با طرح اتحاديه عرب نيز كنار مي آيد. اما  در مقابل نگاهي ديگري مطرح است كه معتقد است تحولات پيش رو به ضرر اسد است و اين تحولات بايد  در جهان عرب مديريت شود تا كار به نهادهاي بين المللي مانند شوراي حقوق بشر و يا شوراي امنيت نكشد . نگاه اول بيشتر توسط برخي دولتمردان سوري دنبال مي شود در حالي كه نگاه دوم توسط مخالفان اسد.

به دخالت غرب در امور سوريه اشاره كرديد. به هر حال اسد يك فرمان عفو عمومي صادر كرد اما ديديم كه آمريكا صراحتا از مخالفين خواست تا اسلحه هاي خود را تحويل ندهند. رفتار آمريكا را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

بينيد اين دخالت آمريكا دارد صريح تر مي شود و آمريكا صريح تر از گذشته از مردم خواسته تا در كنار اسد قرار نگيرند. نكته اي كه بايد به آن توجه كرد ان است كه اگر اسد اقدامات اصلاحي را سريع انجام دهد و باب گفتگوي ملي با مخالفان براي ايجاد تغييرات گسترده را باز كند مي تواند از نفوذ خارجي ها جلوگيري كرده و راه را براي استمرار حكومت خود همورا كند.

شما قبلا هم گفته بوديد كه اسد بدنبال اصلاحات بوده است. آیا بحران بوجود آمده اين فرصت را براي اسد فراهم نمي كند تا بتواند موانع اصلي اصلاحات كه برخي از اعضاي بعث هستند را كنار بزند؟

ببينيد تركيب قدرت در سوريه امري پيچيده است. نفوذ بيش از حد حزب بعث، نظاميان و نيروهاي امنيتي امري تاريخي در ساختار سياسي است. شخصيت ها و چهره هاي سياسي كه نظام را اداره مي كنند نوعا از زمان حافظ اسد در قدرت بوده اند و لذا خروج اسد از چنين شرايطي كار ساده اي نيست.
 
هر حركتي در سوريه نيازمند تصويب قوانين جديد است كه جايگزين قوانين سابق بشود. براي عبور از بحران و رسيدن به عرصه تصويب قوانين، سوري ها بايد راه حلي را بيابند و از طريق تصويب قوانين مي توان استقرار نوعي حكومت مطلوب را شاهد باشيم.
در آن فضا مي توان متصور شد كه نظامياني كه به اسد فشار مي آوردند به كنار بروند و بهانه ها نيز از غرب براي دخالت سلب شود. به هر حال حزب بعث در قانون اساسي حاكم مطلق انگاشته شده است و تغيير اين امر نيازمند زمان است.
 
اسد خود نوعا خواهان اصلاحات است و با شناختي كه من از او دارم وي ذاتا فردي نيست كه خط مشي سركوب گرايانه بعثي را دنبال كند. وي با مباني مردم سالاري آشناست و مي داند كه سبك 40 ساله گذشته جواب نمي دهد و نمي توان شرايطي را ايجاد كرد كه مانند سال 1982 مردم را سركوب كرد. لذا بايد وي با مخالفين كنار بيايد و اصلاحات سريع را دردستور كار خود قراردهد.