دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۸

میراث کی‌روش برای فوتبال ایران چه بود؟

کارلوس کی‌روش پس از ۸ سال حضورش در ایران، چه میراثی از خود به جا گذاشته است؛ این می‌تواند سؤال خوبی باشد که البته پاسخ روشنی دارد.
کد خبر : ۴۵۱۰۷۶

کسی منکر خدمات کی‌روش در تیم ملی فوتبال ایران نیست. اینکه به تیم ملی نظم داد، ساختار دفاعی تیم ملی ایران را که یکی از معضلات همیشگی بود، شکل داد و البته به عقیده بسیاری با بازیکن‌سالاری جنگید. هرچند در خصوص این موارد هم بسیاری بحث‌هایی دارند و نقدهایی را به کی‌روش وارد می‌دانند. کی‌روش اما درباره تاثیر حضورش در فوتبال ایران در تاریخ ۲۱ مهر گفته بود: «زمین کمپ، میراث من است برای فوتبال ایران.»

حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا زمین کمپ تیم‌های ملی که چند سال پیش و در زمان ریاست محسن صفایی فراهانی ساخته شده واقعاً میراث کی‌روش بوده یا مواردی دیگری هم هست که می‌توان از آنها به عنوان میراث این مربی یاد کرد؟ کی‌روش در این چند سال چه نقشی را به خوبی ایفا کرد و چه رفتاری را از خود به جا گذاشت؟ برای پاسخ به این موضوع کمی به گذشته بازمی‌گردیم.

پس از حضور افشین قطبی در فوتبال ایران، بسیاری می‌گفتند او ادبیات جدیدی را وارد فوتبال ایران کرده است. به طور مثال آنهایی که مصاحبه‌های مربیانی چون آرسن ونگر، ژوزه مورینیو، الکس فرگوسن و… را در رسانه‌های دنیا می‌خواندند، کلافه بودند از مصاحبه‌های تکراری «بازی خوبی بود، هم ما خوب بودیم و هم آنها» مربیان داخلی. افشین قطبی با سبک جدیدی از صحبت کردن، ادبیات جدیدی را وارد فوتبال ایران کرد که برای مخاطبانش هم جذاب بود. با این حال پس از به جا ماندن آن ادبیات از سوی افشین قطبی، باید به میراث کی‌روش هم در این زمینه توجه کنیم. اینکه او در قبال منتقدانش یا افرادی که به نوعی مقابل خودش می‌دید، از چه ادبیاتی بهره می‌برد؟ ادبیاتی که در آن از واژه‌های گرگ، مار، عقرب، سیرک، خرس‌های سیرک و... استفاده می‌شد. این ادبیات پرخاشگرانه، زشت و ناپسند از سوی کی‌روش به نوعی میراث او بود برای فوتبال ایران؛ میراثی از جنس بد.

کی‌روش البته میراث بد دیگری هم از خود به جا گذاشت؛ حمله کردن به مدیران بالادستی‌اش. از وزرای ورزش و جوانان (محمود گودرزی و مسعود سلطانی‌فر)، رؤسای فدراسیون فوتبال (مهدی تاج در زمان ریاست در سازمان لیگ و علی کفاشیان پس از رفتن از پست ریاست) و دبیرکل فدراسیون گرفته تا افرادی که به نوعی با او در ارتباط بودند. کی‌روش بارها علیه مافوق‌های خود مصاحبه کرد و به تندی هم علیه آنها جبهه گرفت. در همین آخرین روزهای حضورش هم به شدت علیه مسعود سلطانی‌فر جبهه گرفت تا نشان دهد در واپسین لحظات هم دست از این کار خود نمی‌کشد. میراثی که کی‌روش از خود به جا گذاشت، به همین پررنگی بود. ادبیات نامناسب و حمله تند به مدیران بالا سری!

وی با استفاده از این ادبیات و این شیوه، دوگانگی و دوقطبی ایجاد کرد و در واقع تفرقه انداخت و حکومت کرد. برخی اطرافیان او هم که نانشان در تفرقه انداختن و اختلاف افکنی بود به این مسائل دامن می‌زدند. شاید از کی‌روش میراث‌های دیگری (خوب یا بد) باقی مانده اما قطعاً دو موردی که در بالا به آنها اشاره شد، جزو میراث‌های ماندگار این مربی پرتغالی بود.