روزنامه نیویورک تایمز به نقل از مقامات سابق ضد اطلاعات آمریکا گزارش داده «مونیکا الفردویت» عضو سابق دایره ضدجاسوسی نیروی هوایی آمریکا که به ایران گریخته، ضرباتشدیدی بر عملیاتهای جاسوسی کشور خود وارد آورده است.
به گزارش جهان اما «مونیکا الفردویت» کیست؟ چگونه جذب نهادهای اطلاعاتی ایران شده؟ چه اطلاعات ارزشمندی به ایران داده است؟ ابعاد اطلاعات لو داده شده توسط وی چیست و چه میزان به سرویس اطلاعاتی آمریکا ضربه وارد کرده است؟
گرچه در ایران هیچ نهاد امنیتی این مساله را نه تایید و نه تکذیب کرده اما براساس آنچه توسط نهادهای رسمی و منابع رسانهای آمریکا منتشرشده، می توان چند مساله راهبردی ذیل را استخراج کرد:
الف: مونیکا الفرید ویت، ۳۹ ساله، ده سال به عنوان افسر دایره ضدجاسوسی نیروی هوایی خدمت کرده و پس از نیز فعالیت های مشترکی با وزرات دفاع آمریکا داشته است. بنابر گزارشهای منتشر شده خانم «ویت» در سال ۲۰۱۳ همکاری اطلاعاتی خود را با ایران آغاز کرده است. بدین معنا که وی پس یک دهه فعالیت اطلاعاتی و در اوج پختگی به لحاظ اشراف و تحلیل اطلاعاتی به استخدام سرویس اطلاعاتی ایران درآمده است. همچنانکه وزارت دادگستری آمریکا اذعان کرده که خانم «ویت» توانسته بوده در مدت خدمت در ارتش و همکاری با پنتاگون، بالاترین ارزیابیهای امنیتی را پشت سر بگذارد و به همین علت به اطلاعات فوق محرمانه دسترسی داشته است. او همچنین بارها به خارج از آمریکا اعزام شده بود تا عملیاتهای ضدجاسوسی انجام دهد. عجیب نیست که یک مقام سابق امنیتی آمریکا درباره او گفته که اگر قرار باشد به خرابکاریهای مونیکا الفرید ویت نمرهای از ۱ تا ۱۰ بدهد، نمره ۷ یا شاید ۸ را مناسب بداند. همچنین الفریدویت آنقدر مهره خطرناکی محسوب میشده است که یک مقام ارشد سابق اطلاعاتی آمریکا گفته است؛ وقتی که مونیکا ویت به ایران گریخت، نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده به یک سری «اقدامات دفاعی» دست زدند تا آسیبهایی را که او وارد آورده بود به حداقل برسانند. با این تفاسیر جذب و به استخدام درآوردن وی توسط سرویس اطلاعاتی ایران، یک موفقیت مهم برای نهادهای امنیتی کشور البته در میان مواردی است که تاکنون علنی شده، محسوب میشود.
ب: آن طور که دادگستری آمریکا میگوید مونیکا ویت در فوریه سال ۲۰۱۲ (هفت سال پیش) برای حضور در کنفرانس "هالیوودیسم" به ایران میرود. یعنی زمانی که به ایران آمده، به عنوان یک چهره اطلاعاتی و پوششی و در راستای ماموریت های اطلاعاتی به ایران آمده است. حال سوال اساسی این است که در تهران به ویت چه گذشته که او به عنوان جاسوس آمریکایی به ایران آمده و سپس به عنوان یک جاسوس ضدآمریکایی برگشته است؟! یک فرضیه محتمل این است که اساسا وی از قبل از آمدن به ایران مورد شناسایی قرار گرفته بوده و عملا سرویس اطلاعاتی ایران از مدتی قبل انتظار او را میکشیده است. البته سیر تغییر اعتقادات مذهبی نیز در مونیکا الفرید ویت نیز در این میان قطعا بیتاثیر نیست.
ج: اما «مونیکا الفرد ویت» برای سرویس اطلاعاتی ایران چه کرده است؟ بر اساس ادعای وزارت دادگستری آمریکا او در جریان سفر سال 2012 خود و در دیدار و تعامل با یک شهروند ایرانی-آمریکایی که در این پرونده فرد الف معرفی شده با نهادهای امنیتی ایران آشنا میشود و یک سال بعد، یعنی در ماه اوت سال ۲۰۱۳ در جریان سفری دیگر به ایران در حالی که خانه و تجهیزات کامپیوتری لازم در اختیار او قرار داده میشود شروع به لو دادن اطلاعات محرمانه میکند و اسامی چند مامور امنیتی آمریکایی را که با آنها همکاری میکرده یا آنها را میشناخته به ماموران اطلاعاتی ایران میدهد. همچنین علاوه بر لو دادن ماموران آمریکایی او اطلاعات فوقسری همچون هویت چند نفر از جاسوسهای دوجانبه بخش ضداطلاعات ارتش آمریکارا به مقامهای ایرانی داده و جالب آنکه در گزارش منتشر شده نهادهای آمریکایی آمده است که سرویس اطلاعاتی ایران نیز آنها را شناسایی و در واقع مورد اشراف کامل اطلاعاتی قرار داده است. در گزارش های آمریکایی آمده است که «مونیکا الفرد ویت» همچنین میدانسته که ایالات متحده چگونه ارتباطات مخابراتی خارجی را رهگیری میکند. او علاوه بر اینها از عملیاتهای مخفی ارتش آمریکا در نقاط مختلف خاورمیانه باخبر بوده است. در هر صورت همین فهرست کفایت می کند تا به صراحت و بدون گمانه گفته شود که ایران ضربه ضدااطلاعاتی سنگینی به آمریکا زده است.
د: اما به نظر می رسد که قضیه پیچیدهتر از موضوعات گفته شده باشد. در اینباره به نکات ذیل نیز توجه بفرمایید:
1- از سال 2012 تا سال 2013 «ویت» در بازگشت به آمریکا در اختیار سرویس اطلاعاتی ایران بوده و عملا با ماموریت تعریف شده سرویس اطلاعاتی ایران به آمریکا بازگشته است. او یکسال کامل اقدامات درخواستی ایران در آمریکا را انجام داده و طبیعی است که پس از یکسال بادست پر به ایران بازگشته است. اطلاع دقیقی از ابعاد این اطلاعات در اختیار نیست ولی او طی یکسال آنقدر کارش را در آمریکا به خوبی انجام داده که تنها با استفاده از برخی تجهیزات کامپیوتری موجود در ایران، توانسته اطلاعات محرمانه آمریکا را به صورت مستقیم در اختیار افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار بدهد.
2- بستر اصلی عملیات اطلاعاتی که ایران در این پرونده بر آن سوار شده فضای مجازی بوده است. به همین دلیل طبیعی است که نتیجه گیری شود که حجم بالایی از دادههای اطلاعاتی در این بستر به سرعت و همچنین به سادگی قابل انتقال به ایران شده است.
3- بر اساس ارزیابی صورت گرفته شده، سرویس امنیتی ایران با شناسایی جاسوسان جدید آمریکایی عملا مجموع اخبار فوق محرمانه فراتری از دادههای اطلاعاتی و شخصی خانم «الفرد ویت » را نیز اینک در اختیار دارد. ضمن اینکه دستیابی و اشراف بر جاسوسان شناسایی شده جدید آمریکایی به صورت طیعی زمینه جذب و به دام انداختن آنها را نیز برای ایران فرآهم کرده است. بدین ترتیب ایران عملا به شبکه ای از جاسوسان دوطرفه دسترسی پیدا کرده که عمق آن نیز به راحتی قابل کشف کردن نیست.
4- در پرونده خانم «الفرد ویت» عملا توان و قدرت سایبری ایران نیز نمایان شده است. آنچه آمریکاییها تاکنون در این پرونده اذعان کردهاند نشان میدهد که ایران توان بدست آوردن اطلاعات از لایههای به شدت کنترل شده در فضای اینترنت را در اختیار دارد. این توانمندی مخفی نیز بگونهای است که اطلاعات را گاه بدون اطلاع سرویس مقابل میتواند جمع آوری کند.
5- بر اساس گزارشهای منتشرشده رسانههای آمریکایی خانم «الفرد ویت» توانایی علمی و اشراف اطلاعاتی نحوه رهگیری ارتباطات مخابراتی خارجی را داشته است. انتقال این اطلاعات به ایران به معنایی این است که ایران در چند سال اخیر حفاظت پیشدستانه قابل توجهی دربرابر جمع آوری اطلاعات از طریق ارتباطات مخابرانی در مواجه با افسران اطلاعاتی آمریکا داشته است.
6- بر اساس آنچه منابع آمریکایی اذعان کردند، ایران در چند سال گذشته با در اختیار داشتن این مهره اطلاعاتی اقدامات گسترده و تاثیر گذاری در زمین اطلاعاتی آمریکا انجام داده است. زیرا آمریکاییها غیرمستقیم اعتراف کردهاند که پس از خوردن ضربات متعدد از طرف سرویس امنیتی ایران، مجبور به اتخاذ تدابیر جدید و گسترده دفاعی شدهاند. مدت زمان در اختیار ایران برای وارد کردن ضربات به فضای اطلاعاتی آمریکا نیز قابل توجه است. چندین ماه فرصت برای زدن ضربات به یک سرویس متخاصم زمان فوق العادهای محسوب میشود.
لازم به ذکر است که ارزیابی فوق تنها بر اساس گزارش رسانههای آمریکایی تنظیم شده و فرض آن بر تایید و یا تکذیب نهادهای امنیتی داخل ایران و صحت همه دادهای این پرونده تازه بازشده در آمریکا نیست.