مراسم تشییع پیکر خشایار الوند نویسنده و فیلمنامه نویس مطرح سینما و تلویزیون دقایقی پیش در محل شماره دو خانه سینما واقع در خیابان وصال برگزار شد.
به گزارش میزان بابک صحرایی نویسنده و شاعر طنزنویس در ابتدای این مراسم روی سن رفت در رسای خشایار الوند گفت: مردم امروز به اینجا آمدهاند، چون هنرمندان واقعیشان را میشناسند و داغ هنرمندی، چون خشایار الوند التیامآفرین نیست. خندههای بزرگی که خشایار به ما هدیه کرد را برای خودمان نگه میداریم؛ نویسندهای که تکرار نشدنی و فراموشنشدنی است. نه تنها به خانوادهاش بلکه به همه جامعه هنری تسلیت میگویم و از خداوند برای همه صبر و تسلی خاطر میخواهم.
بهروز رضوی گوینده رادیو و دوبلور پیشکوست سینما در ادامه گفت: خیلی تلخ است در این شرایط حرفزدن، چون داغ کسی بر دلمان مانده که به تعبیر من "سلطان خنده" است. آناتومی چهرهاش همواره با خنده عجین بود و حالا چه کنیم او نیست و در نبود او جز غمخواری کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم. هیچکس خاطرات قشنگ با او را نمیتواند فراموش کند. او از فشار کار و تدارک برای خنداندن مردم در شب عید، سکته کرد و از فشار کار درگذشت. مگرنه هیچ درماندگی و غصه خاص اجتماعی و اقتصادی نداشت. اعتقاد دارم خشایار هنرمندی بود که با تلاش برای شادی مردم، دارفانی را وداع گفت. البته نباید یادمان برود وقتی اجل از راه میرسد ناگهان بهترینها را با خودش میبرد.
عزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما روی سن آمد درباره الوند گفت: هرچه فکر میکنم کلمه "مرحوم" برای خشایار الوند به کار ببرم کار سختی است، چرا که هنوز باورم نمیشود ما را ترک کرده است. همین چند روز پیش برای شاد کردن مردم تلاش میکرد و امروز نیست. بنابر آیات قرآن کریم هم به واقع ما به ظاهر نفس میکشیم و مردگان متحرکیم، اما او زنده است. امروز دور هم جمع شدیم بهترین نویسنده سینما و تلویزیون را بدرقه کنیم.
وی ادامه داد: خشایار به واقع بدون ادعا مردم را شاد میکرد و هیچ کاری مثل شاد کردن مردم ثواب ندارد. او صادقانه و با معرفت، قلم میزد تا مردم لحظاتی به هیچ جز شادی فکر نکنند. خشایار آشنا به کار تیمی و تولید، حرفهای و تخصصی که من امروز توفیق پیدا کردم به مراسم بدرقهاش بیایم. چون محور اصلی مجموعههای ماندگار طنز تلویزیونی بود و باید میآمدم از این همه تلاش، تجلیل کنم. ویژگی دیگر خشایار الوند، رفتار شخصیاش بود که با اخلاق، مودبانه و مهربانانه با همه برخورد میکرد. برخی از هنرمندان ما از این فضیلت مهم و خوشخلقی فاصله گرفتهاند و چقدر خوب است این نوع رفتارها را با هم مرور کنیم. مردم او را فراموش نمیکنند و همواره به یادگاریهایش نگاه میکنند. خشایار الوند قابل احترام است، چون قلم و آثارش قابل احترام هستند.
امیرمهدی ژوله یکی دیگر از فیلمنامه نویسان عرصه کمدی در ادامه این مراسم اظهار کرد: همه از ناباوری در این فقدان گفتند؛ پیمان قاسمخانی در شبی که خبر را شنید به ما گفت: شنیدم برخی در غسالخانه دوباره زنده میشوند، ای کاش خشایار هم زنده شود. ما در انتظار این اتفاق هستیم. مگر میشود فیلمنامه آخرت آنقدر صفحات کمی داشت و من یک فیلمنامه بدون ساختار دیدم. چرا خودت را به عنوان قهرمان کنار گذاشتی و چرا آنقدر سکانسهای تلخ مواجهه فرزندانت را با یک جسد نوشتی؟ قرار نبود این طور بنویسی و این طور ما را ترک کنی! اصلاً به ما و خانوادهات فکر نکردی!.
سیروس مقدم کارگردان سریال پایتخت گفت: من ده سال با خشایار الوند کار کردم و با تیم پایتخت فراتر از همکاری پیش رفتیم؛ به یک خانواده تبدیل شده بودیم و از همدیگر خبر داشتیم. صبح جمع شدیم به اینجا بیاییم باور نداشتیم برای بدرقه پیکرش قرار است بیاییم. فکر میکردیم دوباره با روی گشاده دفتر خودش را باز میکند و با ما به این مجلس میآید. واقعاً خانواده دوست بود و من میدانم چقدر همسر و فرزندانش را دوست داشت. شصت صفحه اول فیلمنامه را به محسن تنابنده تحویل داد و قرار بود فردا صبح سرویس او را بیاورد، اما دیگر نیامد. آن شب یادم نمیرود یک مقداری عجله داشت برود و بازی فوتبال بارسلونا و رئال مادرید را با فرزندش ببیند، اما صبح شد و همه شوکه شدیم.
وی افزود: واقعاً یک رکنی از میان ما رفت و جایگزین ندارد. اندوخته زیبایی را بدست آورده بود و به اوج پختگی رسیده بود و هنوز نمیدانیم برای ادامه پایتخت باید چکار کنیم. دوست دارم بخوابم و دوباره از خواب بیدار شوم و ببینم همه چیز خواب بوده است.
در ادامه الهام ایمانی همسر خشایار الوند به ناگفته خشایار اشاره کرد که او همیشه از سیروس الوند، مهران مدیری و سیروس مقدم تشکر میکرد و اینها را به من گفته بوده بود و اینجا باید میگفتم.
سیروس الوند برادر خشایار الوند در پشت تریبون حاضر شد و گفت: لحظهای یادم میآید بیمارستان آپادانا به دنیا آمد که خیلی زیبا بود. لحظه بعد عروسیاش یادم میآید که خیلی عاشق همسرش بود. تصویر بعدی اتاق احیا که شوک میدادند و یک ساعت این کار را انجام میدادیم و همه امیدوار بودیم که دوباره زنده شود. تصویر بعدی شناسایی در پزشک قانونی بود. سیامک انصاری هم با من بود و کسی از ما سوال کرد این پیکر کیست؟ گفتیم نویسنده سریال پایتخت است. آن شخص از من خواست سنگ قبر خشایار را بسازد. چرا که میگفت: من خیلی از سریال پایتخت لذت بردم. اینجاست که با خودم گفتم سیمرغ و جایزه معنایی ندارد چقدر خوب است مردم این طور ما را دوست داشته باشند.