قاضی مسعودی مقام رییس شعبه سوم دادگاه ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی تاکنون در سه جلسه به اتهامات گروه هدایتی رسیدگی کرده است.
امروز نیز از لحظاتی قبل چهارمین جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور متهمان و وکلای آنها به ص.رت علنی آغاز شد.
در آغاز دادگاه قاضی مسعودی مقام از حسین حدادان فرزند علی اصغر یکی دیگر از متهمان متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور خواست تا دفاعیات خود را بیان کند.
نوبت به متهم ۶۰۰ هزار تومانی رسید!
قاضی با تفهیم اتهام از وی پرسید آیا اتهامات خود را قبول دارید؟
حدادان گفت: خیر.
قاضی گفت: دفاعیات خود را بیان کنید.
حدادان گفت: من مدیر عامل شرکت کوه آوران جیحون بودم. من فقط کارهای اداری آقای هدایتی را انجام میدادم.
قاضی پرسید چقدر حقوق میگرفتید؟
حدادان گفت: 600 هزار تومان حقوق میگرفتم.
قاضی گفت: مبالغ را درست بگوئید ما مدارک و مستندات مبالغ دریافتی را داریم. شما 500 میلیون گرفتید.
حدادان گفت: من کلا 35 میلیون گرفتم. من برای شرکت افتتاح حساب کردم. حاج آقا به من میگفت چه کاری انجام دهم.
قاضی پرسید حاج آقا کیست؟
حدادان گفت: حاج آقا یقینی.
قاضی خطاب به متهم گفت: اسم بگوئید. حاج آقا نگویید.
حدادان گفت: بله آقای یقینی به من میگفت چه کاری را انجام دهم و چه چیزی را امضا کنم. اینها عدم آگاهی بود.
قاضی گفت: این عدم آگاهی است که 65 میلیارد پول به حساب شما بیاید؟ سند امضا کنید؟ وام بگیرید و ضامن شوید؟
حدادان خطاب به قاضی گفت: مگر می شود در عرض 20 دقیقه وام گرفت؟ حتی رئیس بانک هم نگفت شما برای چه اینجا آمدید.
راننده تاکسی که ۶۵ میلیارد پول به حسابش واریز شد!
نماینده دادستان گفت: ضمانت نامه 65 میلیاردی گرفتید. ضمانت نامه پرونده به عنوان سند معامله است. برای قرارداد با فولاد خوزستان شما باید پولی داشته باشید تا قرارداد ببندید. آقایان پولی به فولاد خوزستان نمیدادند و ضمناتنامه 65 میلیاردی به عنوان ثمن معامله فولاد خریداری میکردند. بانک ضمانتنامه را برای اجرا اعمال میکرد آن وقت آقای حدادان میماند و بانک.
حدادان گفت: الان کلی هم برای من مالیات آمده و ممنوع الخروج شدم. به من می گفتند آقای هدایتی گفته که مالیات شما را پرداخت میکنم. من حتی به آقای هدایتی میگفتم من را تعویض کنید و من نمیتوانم در این سمت کار کنم.
وکیل حدادان گفت: موکل من هیچگونه اطلاعی از تبانی آقای هدایتی و یقینی نداشته، وی یک راننده تاکسی میباشد و با معرفی فردی به نام نیما مقدم که نقطه کور این پرونده است و در کیفرخواست هیچ اشاره ای به این آقا نشده و ایشان معرف آقای حدادان و بقیه متهمان به آقای یقینی است. موکل من نقشی در اخلال در نظام اقتصادی نداشته و فریب خورده است.
وی افزود: طراح اصلی این کار آقای یقینی بوده که قصد تاسیس شرکت و فروش آن به آقای هدایتی داشته است. آقای هدایتی برای گرفتن تسهیلات نیاز به تآسیس شرکت داشتند و در مقابل دریافت مبلغی آقای یقینی شرکت ها را به آقای هدایتی فروخته است و با تبانی با مدیران وقت بانک از مزایا استفاده کرده است و موکل من با هدایت آقای نیما مقدم این کارها را کرده است.
وی گفت: تسهیلات را متهمان اول و دوم مصرف کردند و موکل بنده دخالتی در مصرف این تسهیلات نداشته. کمیته اعتبارات شرکت را بررسی میکند که آیا میتواند بازپرداخت تسهیلات داشته باشد و هیأت عامل موافقت میکند بعد به بانک میآید، بانک آیا پیرامون عملکرد و اعتبار این شرکتها تحقیق شده؟ که نشده.
وکیل حدادان اظهارداشت: پیرامون شرکتهایی که اعتبار دریافت کردند هیچگونه تحقیقاتی صورت نگرفته است. شرکتهای برای مالک یعنی آقای یقینی بوده است. و اقرار خود آقای هدایتی است که آقای یقینی هم گفته اند که جکایت از تبانی آقای هدایتی و یقینی دارد. مبلغی از طرف آقای هدایتی از بابت پرداخت مالیات و بیمه شرکت های خریداری وی به آقای یقینی تعهد شده و پرداخته که رسید آن پیوست لایحه موکلین همچون خانم پهلوان و آقای حدادان است.
وی اظهارداشت: با توجه به قانون اختلاس، موکل من شامل این قانون نمی باشد چون مزایایی از اعتبارات به موکل من نرسیده است و آقای موسوی نژاد و یقینی از آن بهره بردند و چیزی به موکل من نرسیده است. موکل من فریب خورده و تقاضای صدور حکم برائت را برای موکل خود خواستارم.
متهمی که ادعا میکند پیک موتوری است
قاضی مسعودی مقام از متهم بعدی به نام نورالدین مقصودیانی فرزند رحمان متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور خواست تا دفاعیات خود را بیان کند و از وی پرسید اتهامات انتسابی خود قبول دارید که وی گفت: خیر.
مقصودیانی گفت: من اول پیک موتوری بودم، آقای یقینی به من گفتند بیا در شرکت ما کار کن، 1.5 سال هم پیک موتوری آقای یقینی بودم. آقای یقینی بعد از مدتی با تعریف از من به من گفت که میخواهم یک شرکتی را به نام تو کنم، من 2 سال هم پیک موتوری بودم و کارهای شخصی ایشان را انجام میدادم و هم مدیرعامل شرکت بودم! به من گفتند میخواهیم شرکتها را پس از 2 سال به آقای هدایتی واگذار کنیم.
قاضی: شما هم مدیرعامل بودید هم پیک موتوری؟
مقصودیانی: بله. من نمیدانستم که اصلاً شرکت چیست. آقای یقینی در کربلا موکب داشتند و آدم اسم و رسم داری بودند. من آقای هدایتی را نمیشناختم بعد از 2 سال گفتند میخواهیم به آقای هدایتی واگذار کنیم. بعد از چند روز گفتند آقای هدایتی میخواهد تسهیلات بگیرد، من نمیدانستم اصلاً تسهیلات یعنی چه. من رفتم پرس و جو کردم و دیدم ایشان برند ورزشی دارند و سایت خیریه دارند، از بانک زنگ میزدند که یکسری مدارک هست و بیا امضا کن، که آقای یقینی میرفتند و امضا میکردند.
من نمیدانم وام چه هست و ضمانتنامه چه هست، من میرفتم در بانک سرمایه شعبه مرکزی امضا میکردم، آقای هدایتی هم پشت چکها را به عنوان ضامن امضا میکردند و 7 سند منقوله دار پشت چک بود.
قاضی: مبلغ چقدر بود؟
مقصودیانی: مبلغ 130 میلیارد تومان بود. من در آنجا آقای کیان پیشه را دیدم و یک بار هم حاج حسین هدایتی را دیدم.
وکیل مقصودیانی که وکیل حدادان هم بود گفت: آقای مقصودیانی هم مانند آقای حدادان فریب خورده است. دسته چک را خود آقای هدایتی گرفتند و همراه آقای کیان پیشه و مقصودیانی در بانک بودند.
مقصودیانی گفت: آقای هدایتی در طبقات بالای شعبه نشسته بود و من رفتم آنجا و چک ها را همانجا امضا کرد و با خودم به پایین شعبه آمد.
تفاوت ۴۲۰ میلیونی دریافتی یک متهم
قاضی ادامه داد: میگویند شما 550 میلیون تومان دریافت کردید؟
مقصودیانی گفت: نه همچین چیزی نیست.
قاضی گفت: در پرونده مستندات هست.
مقصودیانی: نه 130 میلیون است. بابت 4 سال با سنوات، حق اولاد و حق مسکن این مبلغ را به من میدادند. دسته چک را به آقای مقدم دادم.
قاضی گفت: مقدم دسته چک را به چه کسی داد؟
مقصودیانی گفت: من نمیدانم، من سریع برمیگشتم به شرکت.
وکیل مقصودیانی گفت: ایشان چیزی حاصلشان نشده، و این مبلغ را به صورت حق الزحمه و پاداش دادهاند. آقای هدایتی و موسوی نژاد از استیهلات استفاده میکردند و 4 درصد هم به آقای یقینی میدادند. موکل من تحت تاثیر آقای یقینی که هیأت میروند، کربلا میروند قرار گرفته و هدف موکل من پولشویی و ... نبوده است.
هدایتی: سند برخی متهمان برای اظهاراتشان چیست؟
حسین هدایتی خطاب به قاضی پرونده گفت: آیا این متهمانی که درباره من حرف میزنند سندی دارند که من در بانک بودم؟
وکیل مقصودیانی: اینها اقرار خود آقایان موسوی نژاد و هدایتی است.
قاضی خطاب به مقصودیانی گفت: حداقل دانش این است که هم پیک موتوری هستم، سند امضا میکنم، مدیرعامل هستم و... ما نمیتوانیم چشممان را ببندیم و این موارد را نادیده بگیریم همین بحث شماست که میگوئید به جهت امرار معاش قبول کردم.
انکار اتهامات توسط یک متهم
قاضی با تفهیم اتهام به مهدی فتحی متهم بعدی پرونده به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور گفت آیا اتهامات خود را قبول دارید که فتحی پاسخ داد: انکار میکنم این اتهامات را.
فتحی گفت: بنده تا سال 91 در آژانس تاکسی تلفنی بودم که از طریق یکی از دوستان کارهای آژانسی شرکت های آقای یقینی را انجام میدادم. این دوست من گفت که من با آقای یقینی صحبت کردم که شما در شرکت کار کنی و کارها را به مرور یاد میگیری. گفتم کار چیست؟ گفت شرکت بازرگانی واردات و صادرات است.