کرانچار درحالی از هدایت تیم ملی امید فوتبال ایران برکنار شده که هنوز دلیل آمدن و جدایی او دقیقا معلوم نیست.
به گزارش ایسنا، پس از حدود تقریباً یک سال سرمربی کروات تیم ملی امید یعنی زلاتکو کرانچار از تیم ملی امید کنار گذاشته شد. او علی رغم صعود به دور بعد مقدماتی المپیک، نتوانسته بود نتایج مد نظر کمیته فنی فدراسیون فوتبال را کسب کند و تیمش را با اما و اگر به مرحله بعد برد.
البته این اخراج نخستین تجربه برکناری این سرمربی کراوات نبود بلکه او پیش از این از تیمهایی چون پرسپولیس و سپاهان هم کنار گذاشته شده بود. چند ماه قبل و در زمان انتخاب وی به عنوان سرمربی تیم ملی امید، بسیاری از کارشناسان فوتبالی و فوتبال پایه به این امر انتقاد داشتند و کارنامه کرانچار و بیتجربگی او در فوتبال پایه را دلیل مخالفت خود میدانستند. در حالی هدایت تیمی که بیش از ۴۰ سال است رؤیای المپیک را در سر میپروراند به سرمربی سابق پرسپولیس و سپاهان سپردند که به نظر میرسد دلیل این انتخاب چیزی بیشتر از مسائل فنی بوده است.
سوال اصلی این است که سرمربی اخراجی تیم ملی امید که پیش از این یک بار تا پای امضا قرارداد با فدراسیون فوتبال آمد و به دلیل متهم شدن به استفاده از برخی نوشیدنیها در تمرینات سپاهان، نتوانست هدایت امیدهای ایران را به عهده بگیرد، چگونه توانست پس از حدود ۳ یا ۴ سال دوباره به عنوان گزینه مطرح شود و حتی این بار موفق به امضای قرارداد شود؟ مربیای که بار اول نیست در ایران نتیجه نمیگیرد و پیش از این هم سپاهان و پرسپولیس بابت نتایج ضعیف و همین اتهامات او را کنار گذاشته بودند.
اخراج کرانچار حالا دوباره قرار است هزینهای را روی دست فدراسیون فوتبال بگذارد که نتیجهای را در پی نداشته و تنها بدهکاری این فدراسیون و بدحساب کردن فوتبال ایران را در پی خواهد داشت. البته به گفته رئیس فدراسیون فوتبال این جدایی توافقی خواهد بود اما طبق صحبتهای کرانچار و سابقه اخراج وی در سایر تیمهای ایرانی نشان میدهد که او به همین راحتیها حاضر نیست از پول خود بگذرد.
حالا معلوم نیست سرنوشت تیمی که تنها چند ماه فرصت آمادگی برای حضور در مرحله نهایی مقدماتی المپیک را دارد، چه خواهد شد؟ به نظر میرسد این تیم بین تصمیمهای ضد و نقیض کمیته ملی المپیک، فدراسیون فوتبال و اسپانسر تیمهای ملی گرفتار شده است و امیدهای ایران نمیدانند به ساز کدام یک از اینها برقصند. مدیریت سه فرمانهای که میتواند به راحتی رؤیای المپیکی شدن را بر آب دهد و حسرت آن را به دل فوتبال ایران و فدراسیون ۵ ستاره بگذارد.