به گزارش فارس اهرمی نیاز بود تا به وسیله آن از مخمصههای ایجاد شده رهایی یابند و نفسی تازه کنند. باید بهانهای جور میشد تا با سوار شدن بر موج آن، چند صباحی هم که شده بود، ورق را برگرداند و از زیر فشار افکار عمومی خارج شوند.
بهانه اصلاحطلبان خیلی زود جور شد؛ دادگاه محمّدرضا خاتمی درباره ادعای جابهجایی هشت میلیون رأی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به جریان افتاده بود و بهانه خوبی بود تا با سوار شدن بر موج اسناد و مدارک خیالی، قدری به عرض اندام بپردازند. آنها در فاز نخست، اشتیاق خود برای برگزاری دادگاه را جار زدند تا اینگونه وانمود کنند که حرفهای زیادی برای گفتن دارند!
تصمیم قاضی پرونده مبنی بر موکول شدن پخش محتوای دادگاه به پایان جریان بررسی، باعث شد تا اصلاحطلبان فاز دوم عملیات تطهیر فتنهگران ۸۸ و نشستن در جایگاه مدعی را کلید بزنند و این فرصت را به آنها داد تا دستهای خالی خود را پُر، نشان دهند!
بیشک، پخش محتوای دادگاه پس از هر جلسه، خالی بودن دست مدعیان تقلب را بیش از پیش عیان میکرد؛ امّا حال که تصمیم، چیز دیگری است، حامیان فتنه، فرصت خوبی برای دمیدن در اسناد خیالی خود یافتهاند و کلیدواژه «دادگاه علنی» تبدیل به یک اسم رمز برای آنها شده است.
توهم وجود اسناد تقلب هشت میلیونی آنقدر بالا گرفت که برخیها پای ماشین حساب را هم به ماجرا باز کردند!
امّا پس از برگزاری دومین جلسه دادگاه، محمّدرضا خاتمی اظهاراتی را مطرح کرده است که ردِّ توهم بودن تقلب هشت میلیونی را میتوان در آن دید.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه عدد و رقم مورد ادعای وی از کجا آمده، گفته است: «در بخش اول دفاعیات گفتم که من نه عِدّه و عُدّه دارم، نه به پشت پرده دسترسی دارم و نه غیبگو و رمّال دارم . . . وقتی این پرونده تشکیل شد از اقصی نقاط کشور، علاقهمندان و دوستداران و کسانی که دنبال این کار بودند، شواهد و مدارک زیادی را فرستادند و وقتی توجه کردم دیدم همه آنها، اسناد و مدارکی است که در رسانهها منتشر شده است؛ مثلاً فرض کنید گزارش تفصیلی شورای نگهبان یا اظهارات یا بیانیههای وزارت کشور، یعنی وقتی بعداً مدارک را منتشر بکنیم، برایتان قابل دسترسی است».
نتیجه واضحی که سخنان خاتمی به ما میدهد این است که وی ادعایی را مطرح کرده که خود، سندی برای اثبات آن در اختیار نداشته است(!) و تازه پس از تشکیل پرونده، برخیها از شهرهای مختلف برای او سند فرستادهاند؛ آنهم چه اسنادی؟ اسنادی که برگرفته از گزارشهای شورای نگهبان و وزارت کشور است و به قول خاتمی، اصحاب رسانه به آن دسترسی دارند!
اینجا باید از محمّدرضا خاتمی پرسید، آیا این همان اسنادی نیست که طی سالهای پس از فتنه از سوی همطیفان وی بارها در رسانهها مطرح شده است و بطلان آنها بارها آشکار شده است؟ مثلاً چگونه میتوان از بیانیههای شورای نگهبان و وزارت کشور، اسناد هشت میلیونی تقلب را درآورد؟ آیا این بیشتر به طنز شبیه نیست؟
قسمت دیگری از اظهارات خاتمی پس از برگزاری دادگاه دوم، قابل تأمل است: «فکر میکنم این دادگاه میتواند ختم دعواهای سال ۸۸ باشد به شرط اینکه انصاف وجود داشته باشد و همچنان در، بر پاشنه لجاجت و لجبازی نچرخد که چون ما گفتیم پس همین است و غیر از این نیست. در برابر اسناد و مدارک کافی که وجود دارد انصاف و عدالت وجود داشته باشد».
مشروط کردن مؤثر بودن دادگاه به وجود انصاف و کنار گذاشتن لجبازی(!) این سؤال را بهوجود میآورد که آیا خاتمی و دوستانش، نتیجه دادگاه را خواهند پذیرفت؟ یا دادگاهِ خوب، دادگاهی است که حکم به وجود تقلب هشت میلیونی بدهد؟ همانطور که انتخابات سالم، از دید آنها انتخاباتی است که اصلاحطلبان در آن پیروز شوند!
خاتمی در ادامه میگوید: «عدد برای من مهم نیست، من عددم را ثابت میکنم، اما مهم این است که ببنیم در انتخابات چقدر جفا شده است هم به مردم هم به جمهوری اسلامی هم به همه».
اظهارات خاتمی نشان میدهد، برخلاف هیاهوی اصلاحطلبان مبنی بر وجود حرفهای ناگفته و اسناد متقن درباره تقلب در انتخابات ۸۸، محتوای دادگاه را میتوان از الان حدس زد و اصلاً نباید منتظر بود تا حرف جدیدی از سوی مدعیان تقلب، رو شود؛ چرا که همانطور که در اظهارات خاتمی آمده است، اسناد وی مبتنی بر اظهاراتی است که از دیگران نقل شده است! به همین دلیل، وی خواهان حضور چهرههایی چون آیتالله جنتی، کدخدایی، محسن رضایی، قالیباف و . . . در دادگاه شده است.
با این حال، یادآوری چند نکته به محمّدرضا خاتمی خالی از لطف نیست:
۱- محمّدرضا خاتمی اسناد تقلب هشت میلیونی را نزد برادر خود و رئیس دولت اصلاحات جستوجو کند که در جلسهای
۲-اسناد تقلب هشت میلیونی را در دادگاه متهمان ۸۸ بیابد که همقطاران وی نظیر محمّدعلی ابطحی و محمّد عطریانفر، به خیانت امثال خاتمی و موسوی اشاره کردند و «تقلب» را اسم رمز فتنه نامیدند.
۳- یکی دیگر از منابعی که آقای خاتمی میتواند اسناد خود را آنجا بیابد، اظهارات تئوریسین و مغز متفکر جریان اصلاحات است.
۴- جلسه رأی اعتماد به وزرای دولت تدبیر و امید نیز منبع خوبی میتواند برای اثبات تقلب هشت میلیونی در انتخابات ۸۸ باشد. جایی که ژنرالهایی چون بیژن زنگنه، عباس آخوندی، علی ربیعی و محمّدعلی نجفی که همگی از چهرههای شاخص جریان اصلاحات و اعضای فعال ستاد موسوی بودند، به صراحت بر سلامت انتخابات ۸۸ صحه گذاشتند و از مدعیان تقلب اعلام برائت کردند.
یک بام و دو هوای اصلاحطلبان با انتخابات ۸۸
محمدرضا خاتمی که سال گذشته مدعی تقلب ۸ میلیونی آرا در انتخابات ۸۸ شده بود، امروز گفته میخواهد نظام را از تقلب تبرئه کند.
خبرگزاری تسنیم: محمدرضا خاتمی دبیرکل حزب منحله مشارکت سال گذشته در گفتگویی ویدئویی مدعی شد در انتخابات سال 88، 8 میلیون رای در وزارت کشور جابجا شد و بار دیگر به شبهه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم دامن زد.
خاتمی در این مصاحبه گفته بود "در ستاد انتخاباتی وزارت کشور تقلب صورت گرفته است. هشت میلیون رای به صندوق ها اضافه شده است. تعرفه هم نمی خواست داشته باشد. آرا در می آید و گفته می شود در کشور 39 میلیون نفر رای دادند، درحالی که آرای صندوقها 32 میلیون بوده، نیاز به تعرفه هم نبوده است."
این ادعای خاتمی همان زمان از سوی سخنگوی شورای نگهبان پاسخ داده شد. عباسعلی کدخدایی در نشست خبری خود در تاریخ 19 آبان سال گذشته گفته بود "چرا ایشان ادعا نکرده است که 100 میلیون رأی به آراء اضافه نشده است؟ آیا اگر دیگران درباره ایشان ادعایی بکنند و نسبت ناروایی به ایشان بدون استنادات بدهند آیا واجد اهمیت است و یا اساسا درست است؟ بزرگتر از این ادعاها در سال 88 درباره صحت انتخابات مطرح شد، اما هیچ استناداتی هم درباره آنها ارائه نشد و زشت است که دوباره چنین ادعاهایی تکرار میشود."
با شکایت دادستانی بخاطر اتهام خاتمی علیه نظام، وی به دادگاه فراخوانده شد تا اگر مستنداتی مبنی بر تقلب دارد ارائه کند اما وی در اظهارنظری غیر منتظره اعلام کرده "سعی میکنم نظام را از تقلب تبرئه کنم!"
اصلاحطلبان از فردای انتخابات سال 88، بارها مدعی تقلب در انتخابات شدند. هرچند هیچکدام برای ادعایشان یک برگ سند نیز ارائه ندادند ولی در ماهها و سالهای اول پس از انتخابات 88، حاضر نبودند این ادعای خود را پس بگیرند اما با گذشت، رفته رفته ادعایی را که بخاطر آن 8 ماه کشور را دچار بحران و اغتشاش کردند پس گرفتند.
برای مثال سعید حجاریان که از بازداشتیهای فتنه 88 بود، در گفتگویی با تسنیم در سال 92 گفته بود "نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح میدهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است. کسی که پول بیتالمال را در سطح وسیع و در طول هفت سال بی حساب و کتاب خرج کند، سهام بدهد، سیب زمینی بدهد، یارانه بدهد، آن را چه میتوان نامید؟"
حجاریان آن زمان در پرشی بلند از مواضع خود، با نفی اتهام تقلب و حتی تخلف، بحث تدلیس را پیش میکشد. موضوعی که در هر انتخاباتی ممکن است از سوی برخی کاندیداها رخ دهد مانند سال 92، که آقای روحانی با ادعای حل کردن مشکلات مردم از طریق مذاکره و داشتن طرح 100 روزه توانست آراء را به سوی خود جذب کند.
مصطفی تاجزاده هم که تا مدتها مدعی تقلب در انتخابات سال 88 بود، در دیداری با عبدالله رمضانزاده و صفایی فراهانی در زندان اوین که فیلم آن نیز موجود است، گفت: "من که تجربه انتخابات دارم میگویم تقلب نشده است. ما نتیجه انتخابات را باختیم."
نظیر اینگونه صحبتها در جلسه دیدار نمایندگان کاندیداها با رهبر انقلاب گفته شده بود که اعتقادی به تقلب ندارند و صرفا روی صحبتشان بخاطر برخی تخلفات دولت احمدی نژاد است!
نظیر این صحبتهای از زبان سایر اصلاحطلبان بیان شده که به تقلب در انتخابات 88 اعتقادی نداشته و ندارند اما سوال اساسی اینجاست، اصلاح طلبان چرا بهرغم مواضع متناقضشان حاضر نیستند یک بار برای همیشه بابت تمام جرایمی که به بهانه تقلب در سال 88 انجام دادند از نظام و مردم عذرخواهی کرده و سران فتنه را که مدعیان اصلی جابجا شدن آرا بودند به دست قانون بسپارند؟.