اخيرا كليپي در فضاي مجازي با محوريت فردي به نام مازيار ابراهيمي و با هدف اعلام بي گناهي وي و تعدادی دیگر منتشر شده و ابهامات عديده اي را در ذهن ها پديد اورده است.
جریان ضد انقلاب با بهره گیری از این ابهامات سعی در مظلوم نمایی عده ای (که مدعی هستند بی گناه مورد شکنجه قرار گرفته اند و هیچ ارتباطی با تیم ترور نداشتند) و تخریب نهادهای انقلابی دارد. لذا بی مناسبت نیست که تدریجا پرسش هایی در راستای بررسی ابهامات،مطرح شود:
۱-انچه مسلم است یک تیم ترور از سوی سرویس های اطلاعاتی دشمن و به احتمال زیاد موساد در داخل ایران،اقدام به ترور دانشمندان عزیز هسته ای می کند!حال این پرسش مطرح است که ان تیم اکنون کجاست؟
۲-ایا ماموریت ان تیم فقط ترور ۴دانشمند هسته ای بود و ماموریت دیگری نداشتند؟
۳-ایا دانشمندان مطرح و اثر گذار در ایران فقط همین تعداد بودند؟
۴-نظر به اینکه این تیم ماموریتش را با موفقیت به پایان رساندو بدون انکه شناسایی شوند و بدون انکه دستگاههای امنیتی ایران متوجه انها شوند و ضربه بخورند!چرا به ناگاه هیچ انگیزه و سوژه ای برای ترور نمی یابند و کارشان تعطیل می شود انهم در شرایطی که در موفقیت کامل به اهدافشان رسیده بودند؟
۵-اگر ان تیم تروریستی ضربه نخورده بود چرا به اقدامات تروریستی ادامه نمی دهد؟
۶-مازیار ابراهیمی فردی کرد زبان و از اهل تسنن است که پیش از دستگیری،مدتها و به طور مداوم به کردستان عراق تردد می کرد.حال چرا سالها پس از ازادی،تصمیم می گیرد در رسانه ی خارجی ادعای شکنجه شدن نماید؟ ایا این تصمیم خود اوست یا از او خواسته اند و امکانش را برایش فراهم کرده اند؟ ياد شده در طول تحقيقات نام افراد زيادي را مي برد،حال چرا اينهمه بر نام مهدي هاشمي تاكيد مي كند؟
برای کسی که از پرونده ی ترور دانشمندان هسته ای مطلع است کاملا واضح و مبرهن است که مازیار ابراهیمی برای سرویس اطلاعاتی دشمن مهره ی سوخته ای بیش نیست و فقط برای تبلیغات علیه نظام مفید است زیراکه تیم او ضربه خورده و کاملا متلاشی شده است. همان گونه که جمالی فشی در مصاحبه اش که در حضور خبرنگاران سیما به مراحل جذب تا انهدام و دستگیری اشاره کرد
هوا سرد بود و مردم شهر مشغول انجام كارهايشان.ناگهان انفجاري مهيب قسمتي از شهر را لرزاند و دقايقي بعد قلب هاي مردم از شنيدن خبر شهادت يكي از دانشمندان هسته اي جريحه دار شد.
طولي نكشيد كه انفجارهاي ديگر و خبر شهادت مجموعا ٤دانشمند به خبر اول تبديل شد.اري ٤دانشمند و ان هم به دليل دانشمند بودن!
همه ارزوي شناسايي و دستگيري تيم كثيف ترور را داشتند كه يكي از دستگاه هاي عامل در ماه رجب موفق به شناسايي و دستگيري شد و از ان سان به كيس رجب شهرت يافت.اخيرا مازيار ابراهيمي از شكنجه و اقرار تحت شكنجه سخن گفت اما حتما فراموش كرده كه روزها در دادسراي تهران و بدون حضور حتي يك مامور ازادانه راه مي رفت و چاي،شكلات و اب ميوه مي خورد و ساعت ها مطالبش را مي نوشت و قطعا اگر نظام صلاح بداند فيلمهايش قابل انتشار است.يك بار ٣نفر از زنان هم دست مازيار كه تحت نظارت و سرپرستي مازيار بودند از قساوت و بي رحمي مازيار مي گفتند كه در مرتبه اي،مازيار خرگوشي در قفس را مي اورد و در تشتي مي گذارد و در مقابل ديدگان اينان اسيد رويش مي ريزد و به يارانش هشدار مي دهد كه اگر نافرماني كنند ،سرنوشتشان چنين خواهد شد.
يك بار يكي از خانمهاي هم دست مازيار در دادسرا نشسته بود و متوجه فردي شد كه احتمال مي داد از بيت مقام معظم رهبري باشد لذا به سمت وي شد و در حال كه شديدا گريه ميكرد گفت من مي دانم كه بخاطر اعمالم اعدام خواهم شد اما سلام من را به اقا برسان و بگو من از خيانتم به كشور و مردم پشيمانم و برايم دعا كنند.
البته در جريان تحقيقات از مازيارها،به عمق شبكه نفوذ اشاره مي كردند(اي كاش در اين خصوص هم سريالي مانند گاندو ساخته شود)
و ان هم شبكه اي كه وعده داده بود در هر شرايطي از انان حمايت كند و از مجازات احتمالي نجات دهد وبرهاند.
البته اعدام جمالي فشي(عامل ترور شهيد علي محمدي)به مازيارها فهماند كه رهايشي دركار نيست البته كه جمالي فشي هم به خبرنگاران سيما گفت همين وعده را به او هم داده بودند و هر لحظه در انتظار تحقق وعده بود.
مازيارها از شبكه نفوذ صحبت مي كردند و مي نوشتند و هنگامي كه پرونده به دادگاه رفت هم تا جلسات اول ازادانه مطالبشان را مي نوشتند و هرگز قاضي دادگاه مازيار را تهديد نكرد و قطعا اين فيلمها قابل انتشار است و جالب است كه متهمان در كنار هم صحبت مي كردند
اكنون كه مطالبي از مريم زرگر هم منتشر شد كاملا واضح و مبرهن است كه جريان نفوذ و دشمن ،بران است در شرايط جديد،كشور را وارد يك چالش بزرگ داخلي و حقوق بشري كند.
جمالی فشی در طول ایام بازداشت،هر لحظه در انتظار ازاد شدن بود تا اینکه خودش در مرتبه ای گفت که حتی انتظار داشت گروهی با هلکوپتر بیایند و او را نجات دهند!
عین همین مطلب را تیم ترور و از جمله شخص مازیار ابراهیمی می گفت و بر حسب ظاهر،انتظار درستی بود زیرا بعد از گذر از جلساتی در دادگاه که ازادانه مطالبشان را می گفتند ناگهان پرونده با ایراد رفع نقص به جای انکه به به دادسرای امنیت بازنگشت و به دادسرای ديگري ارسال شد و خیلی زود متهمان با قرار وثیقه ازاد شدند!!!(مشابه این اتفاق،در پرونده ی مهدی هاشمی هم صورت گرفت)
مازیار ابراهیمی در کیس پادگان ملارد،دقیقا به ترسیم محلها و مکانهایی که رفته بود پرداخت و از جمله انکه محل استقرار سوله های وقت پادگان را ترسیم کرد.بر همین اساس تیمی از سوی دادسرای تهران به محل اعزام شد و مشاهده کرد که تابع نعل باالنعل مطالب وی با واقعیت منطبق بود!در این لحظه گروهی معتقد بودند که مازیار ،این مکانها را از طریق تصاویر هوایی دیده بود اما بزودی و با مشاهده ی تصاویر هوایی مشخص شد که جزئیات عوارض زمین در زیر سوله ها و برخی جاها در داخل سوله ها مشخص نیست و فقط کسی می تواند اینقدر دقیق کروکی را ترسیم کند که شخصا در مکان حضور یافته باشد!
اما نکته ی مهم!فرض کنید ادعای اخیر مازیار ابراهیمی که بازنشر ادعای جریانی در سال۹۱هست،درست باشد؛یعنی او شکنجه شده تا بی دلیل اعتراف کند!ایا هدف از اعتراف گرفتن،انعکاس ان در پرونده ،و گرفتارشدن سایر اشخاص نباید باشد؟؟؟
انچه مازیارها در هنگام بازجویی گفته بودند انقدر خطرناک و نامناسب بود که قرار نبود هرگز منتشر شوند و حتی به مقامات قضایی هم نگفته بودند تا اینکه در یکی از جلسات بازجویی نزد بازپرس،یکی از اینان از خروج بازجو برای چند لحظه استفاده می کند و به بازپرس می گوید واقعیت پرونده گسترده تر از این مطالبی هست که می گوییم
