به گزارش صراط به نقل از ايسنا، استوديو گلستان سيمافيلم، ساختمان نه چندان بزرگي است كه كمتر فردي هنگام عبور از خيابان يخچال ممكن است متوجه وجود دو استوديوي تلويزيوني در آن شود.
راهروي باريك منتهي به استوديوي «پارك ملت» پر از پوسترهاي قابشدهي فيلمها و سريالهاي ساخت سيمافيلم به زبان انگليسي است كه در ميان آنها، آثاري مثل «مختارنامه»، «يوسف پيامبر(ع)»، «يك تكه نان» و «نردبامي بر آسمان» نيز ديده ميشود.
در انتهاي راهرو درب كوچكي است كه استوديو در فضاي سولهمانند آن تعبيه شده است. اتاق سيار نور با همه كابلهايي كه نور استوديو را تامين ميكنند، در مقابل درب ورودي است و استوديويي كه فضاي به هم ريخته و دكور گرد و خاك گرفتهاش نشان از بلااستفاده بودن آن براي مدتي طولاني دارد، قبل از رسيدن به دكور «پارك ملت» خودنمايي ميكند. اين استوديو مربوط به برنامه «زوجهاي موفق» شبكه سه است.
در كنار اين استوديو، دكور سفيد رنگ و آشناي «پارك ملت» واقع شده كه قبل از هر چيز، صندليهاي قرمزرنگ آن جلب توجه ميكنند. بيش از يك ساعت به شروع برنامه باقيمانده است و حدود پنج ـ شش نفر از عوامل برنامه، مشغول مرتب كردن صحنه و بررسي آن هستند. با نظارت و راهنمايي محمدرضا شهيديفرد، صندليها و ميز براي قرار گرفتن در صحنه، جابهجا و در مكان صحيح، مستقر ميشوند.
***
بعد از اين جابهجايي كوچك، تقريبا همه عوامل، صحنه را ترك ميكنند. شهيديفرد كه اعضاي گروه، او را به اختصار، «شهيدي» خطاب ميكنند نيز براي ترك صحنه آماده ميشود كه از او تقاضاي گپي كوتاه ميكنيم، بلافاصله درخواستمان را ميپذيرد. به اتاق شيشهيي كوچكي كه در حياط خلوت بيرون ساختمان واقع شده، راهنمايي ميشويم. اين اتاق، اتاق انتظار مهمانان برنامه است و عوامل برنامه، آن را «آلاچيق» مينامند. آلاچيق، از سه طرف، ديوارهاي شيشهيي دارد و با صندليهاي قرمزرنگ، مبله شده است.
وقتي از شهيديفرد دربارهي مشكلات اجرا و توليد يك برنامه زنده و اين كه آيا تا به حال مشكلي برايشان پيش آمده يا نه، ميپرسيم، ميگويد: چند بار پيش آمده كه بعضي از مهمانان ما نيامدهاند و نتوانستند خود را به موقع برسانند، ولي ما بايد براي همه اينها پيشبينيهايي داشته باشيم. از اين حيث مشكلاتي داشتيم كه مسائل عمومي همهي برنامههاي تلويزيوني است كه ما هم داريم.
او ادامه ميدهد: وقتي برنامهاي را طراحي ميكنيد، دلتان ميخواهد متناسب با اين طراحي، مهماناني دعوت كنيد. ولي هميشه اين اتفاق نميافتد؛ به عنوان مثال براي شبهايي، طراحيهايي ميكنيد كه تركيبي از چند مهمان داشته باشيد. همزمان كردن چند مهمان براي حضور در يك برنامه، معمولا يكي از سختترين كارهاست يا در گروههاي اجتماعي و شغلي، دلمان ميخواهد انتخابهاي دقيقتري بكنيم. گاهي اوقات، انتخابهايمان دقيق است ولي عملي نميشود؛ يعني مهماناني كه در برنامهي «پارك ملت» ميبينيد، الزاما و دقيقا همان گروههايي نيستند كه طراحي و انتخاب ما بوده باشند.
شهيديفرد همچنين ميگويد: در برنامه «پارك ملت» مثل خيلي از برنامهها، آنچه شما ميبينيد، الزاما آن چيزي نيست كه ما طراحي كردهايم؛ چيزي است كه به دست آمده است و بعضي وقتها به طراحي ما نزديك و گاهي اوقات دور است.
او در پاسخ به اين پرسش كه تا چه حد به آنچه كه ميخواسته رسيده است؟ عنوان ميكند: 20 تا30 درصد آنچه ميخواستيم شد. در خيلي از شئون، آن چه ميخواستيم عملي نشد؛ در خوشبينانهترين حالت 20 تا30 درصد به آن چه ميخواستيم نزديك شديم و آن چه كه طراحي برنامه بود اتفاق افتاد. قرار نبود شكل برنامه در خيلي از اجزا، چيزي باشد كه ميبينيم ولي به دلايل مختلف فراهم و اجرايي نشد.
در حين گفتوگويمان با شهيديفرد است كه اولين مهمان برنامه، وارد آلاچيق ميشود. شهيديفرد با او برخورد گرمي دارد و او را به نشستن روي يكي از مبلهاي قرمزرنگ، دعوت ميكند. به گفتوگو خاتمه ميدهيم و شهيديفرد را با مهمان برنامهاش تنها ميگذاريم.
***
حالا حدود يك ساعت تا شروع برنامه باقيمانده است. از اتاق شيشهيي خارج ميشويم و به اتاق گريم ميرويم. اتاقك گريم در طبقه دوم ساختمان كنار آلاچيق واقع شده است. اين اتاق، وسايل سادهاي دارد و تنها از يك آينه با تعدادي لامپ، ميز تحرير و صندلي ساده تشكيل شده است.
امير كفاش، گريمور «پارك ملت» است كه حدود دو ـ سه هفتهاي بيشتر نيست كه به تيم اضافه شده است. او توضيح ميدهد حتي با همين فضاي ساده كه قرار است تجهيز شود، حدود 20 نفر را گريم كرده است و اضافه ميكند: به اين فضاهاي محدود، عادت كردهايم چون در بسياري از سريالها هم كه صحنههاي بيروني دارند، فضاي كمي به گريم اختصاص داده ميشود و بايد در همان فضاي محدود، كارمان را انجام دهيم.
كفاش كه ميگويد در كارنامه كارياش سابقهي گريم رييس جمهور و كانديداهاي انتخاباتي را دارد، درباره روند گريم در «پارك ملت» خاطرنشان ميكند: گريم را حدود نيم ساعت قبل از شروع برنامه آغاز ميكنم و مهمانان به اتاق گريم ميآيند. گريم شهيديفرد هم حدود 10 تا 15 دقيقه به طول ميانجامد.
او ميگويد گريم در برنامه زنده به خصوص زماني كه مهمانان زيادي قرار است همزمان گريم شوند، سخت است. او يكي از مشكلات مربوط به «پارك ملت» را سفيد بودن دكور عنوان ميكند و ادامه ميدهد: دكور سفيد رنگ برنامه، كار من را سخت كرده است چون نور از پايين و رفلكس نور هم روي چهره مهمانان وجود دارد؛ بنابراين من بايد از رنگهايي استفاده كنم كه طبيعي جلوه كند و با دكور هم هماهنگ باشد و به نوعي براي بيننده منطقي جلوه كند.
امير كفاش را كه در اتاق گريم منتظر است تا كارش را با مهمان برنامه و شهيديفرد آغاز كند، تنها ميگذارم. در بيرون از اين ساختمان، شهيديفرد هنوز با مهمان برنامه در اتاقك شيشهيي مشغول صحبت است و در حالي كه كمتر از 45 دقيقه به آنتن باقيمانده، گفتوگويش را با مهمان برنامه، قطع نميكند.
***
به استوديوي برنامه برميگردم. با نزديك شدن به زمان پخش، جنب و جوش صحنه هم بيشتر شده است؛ گروه تصويربرداري، منشي صحنه و نورپرداز هم در صحنه حاضرند تا همه چيز را كنترل نهايي كنند.
انوشا جواهريپور، نورپرداز «پارك ملت» روي يكي از مبلهاي قرمزرنگ صحنه نشسته و نور را چك ميكند؛ زاويهي يكي از پروژكتورهايي كه به سقف متصل است، بايد تغيير كند؛ با نردباني به ارتفاع حدود سه متر، اين كار را انجام ميدهند.
جواهريپور با اشاره به دكور سفيد صحنه، ميگويد: اساسا دكور سفيد باعث ميشود مقداري از بيس و ترام، واقعي نباشد. اما اين طور نيست كه نشدني يا امكانناپذير باشد. خيلي راحت نورپردازي كرديم و يك كار قابل قبول درآورديم. ما سالها قبل اين كار را در نيمرخ كه آقاي مدرسي با لباس و كفش سفيد، روي صحنه ميآمد، تست كرديم.
وي درباره مشكلات برنامه زنده هم با بيان اين تا به حال مشكلي به وجود نيامده است، تاكيد ميكند: بخشي از ماهيت تلويزيون، برنامه زنده است. اين كه بخواهيم مبنا را بر اين بگذاريم كه چون برنامه، زنده است، كار را سخت تر ميكند، طبيعتا نه. اما واضح است كه بايد سرعت عملها بيشتر باشد. اتفاقاتي كه سر برنامههاي از پيش ضبط شده ميافتد، سر برنامه زنده نميافتد؛ همه چيز به آن و لحظه است و كميت، اهميتش بيشتر ميشود ولي نه به قدري كه كيفيت را زير پا بگذارد. در واقع، كميت و كيفيت با رتبه و سرعت العمل خيلي بالاتري بايد مورد توجه قرار بگيرند.
طراح نور «پارك ملت» همچنين ميگويد: در شبكههاي ديگر ممكن است ديده باشيد كه پايه صندلي بكشند يا از اين داستانها، ولي در شبكه يك به دليل اين كه عوامل، نسبت به كارشان خيلي دقيق عمل ميكنند، اين اتفاقات كمتر رخ ميدهد؛ مثلا من به عنوان نورپرداز حواسم هست كه كابلها چطور حركت كنند كه آتشسوزي پيش نيايد و مسائل اينچنين. به دليل وسواس همكاران در كار، اين موارد نادر را در شبكه يك كمتر ميبينيم.
***
با پايان گفتوگو با نورپرداز، تنظيم نور ادامه دارد و زمان كمي به شروع برنامه، باقيمانده است. در اتاق شيشهيي، دومين مهمان هم به گروه پيوسته و با شهيديفرد و مهمان اول برنامه، خوش و بش ميكند.
شهيديفرد براي گريم آماده ميشود و به اتاق گريم ميرود. او در اين مدت هم با دور و بريهايش شوخي ميكند.
بعد از شهيديفرد، نوبت اولين مهمان برنامه است كه گريم شود.
***
ساعت، حدود 11 و 25 دقيقه شب است كه همه چيز در استوديو گلستان سيمافيلم براي شروع يك «پارك ملت» ديگر، آماده ميشود. چهار تصويربردار، پشت چهار دوربين برنامه، مستقر ميشوند. اتاق رژي هم آماده شده است. كمتر از 10 ثانيه به شروع تيتراژ باقيمانده است. منشي صحنه در اتاق رژي، شمارش معكوس را شروع ميكند:
4، 3، 2، 1
«بسمالله الرحمان الرحيم»
هفتاد و چهارمين برنامه «پارك ملت» روي آنتن ميرود.
****
مهمان برنامه روي يك صندلي در پشت صحنه نشسته تا نوبت حضورش در برنامه برسد. وله كوتاهي پخش ميشود. در اين مدت كوتاه، شهيديفرد، جايش را در صحنه عوض ميكند و به تبع او، دوربينهايي هم جابهجا ميشوند. مهمان برنامه هم جلوي دوربين ميرود. صحبتهاي شهيديفرد با مهمان برنامهاش حتي زماني كه برنامه روي آنتن نيست ادامه دارد.
يك السيدي و يك تلويزيون در پشت صحنه قرار دارد و خروجي آنتن را پخش ميكنند تا مهمانان برنامه هم بتوانند ميانبرنامهها و مستندهايي را كه بخش ميشوند ببينند.
كنداكتور برنامه امشب هم روي ميزي جلوي السيدي است. تايم برنامه به زمانهاي كوتاهتري تقسيم شده و برنامه كامل «پارك ملت» روي آن است.
****
با ورود و معرفي مهمان اول، يك مستند چند دقيقهيي پخش ميشود. مدير صحنه، زمان باقيمانده به پخش را اعلام ميكند. او در حالي كه به ميكروفن و گوشي و ابزار ديگري تجهيز شده است، تمام طول برنامه را ايستاده سپري ميكند و با اتاق رژي حرف ميزند. او در عين حال، تصويربرداران را نيز راهنمايي ميكند.
****
منشي صحنه در اتاق رژي مشغول انجام هماهنگيهايي است. او خود را فهيمه كاكاوند معرفي ميكند و توضيح ميدهد: مشكلات در برنامه زنده اجتناب ناپذير است و مشكلات هميشه پيش ميآيد. گاهي عواملي دست به دست هم ميدهند تا مشكلي پيش بيايد. اما مشكل عمدهاي در اين برنامه نداشتهايم. همه عوامل، حرفهيي هستند و ميتوانند كارشان را به خوبي انجام دهند. تا الان همه چيز خيلي خوب بوده چون تيم، تيم حرفهيي است. در برنامههاي زنده دقت بيشتري نسبت به برنامهاي كه ضبط شده باشد، لازم است. در برنامهاي كه ضبط شده، فرصت تكرار وجود دارد اما در برنامهي زنده اين فرصت وجود ندارد و به همين خاطر، احتياج به دقت نظر بيشتري است.
وي ادامه ميدهد: اين برنامه به خاطر نوع برنامهاش، ويژگي خاصي دارد كه در كمتر برنامهاي ميتوان ديد. ريتم خيلي خوبي دارد و برخلاف برخي از برنامههاي ديگر كه ممكن است به خاطر گفتوگوهايش خستهكننده باشند اين مساله به دليل اجراي خوب شهيدي و تسلطش در «پارك ملت» رخ نداد. او آرامشي در كارش دارد كه هم به بيننده و هم به عوامل پشت صحنه منتقل ميشود.
***
زمان به تندي سپري ميشود. مهمان دوم برنامه، به صحنه ميرود. مهمان اول برنامه، توسط چند تن از عوامل صحنه، مشايعت ميشود و مهمان دوم، روي يكي ديگر از مبلهاي قرمزرنگ صحنه مستقر ميشود. دوربينها به سمت او و شهيديفرد ميچرخند و دور آنها حلقه ميزنند.
***
بعد از چند دقيقه، يك مستند 11 دقيقهاي پخش ميشود و در حالي كه شهيديفرد و مهمان برنامه، استراحت ميكنند، بييندگان تلويزيون، مستندي را كه پخش ميشود، ميبينند. در اين فرصت با مدير تصويربرداري صحبت ميكنيم. او درحالي كه چاي مينوشد، ميگويد: ما به صورت ماهيانه از طرف هماهنگي توليد شبكه اول با هماهنگي واحد نور و تصوير شبكه اول، آفيش ميشويم. هر ماه چهار تصويربردار جديد ميآيند. من تقريبا سه ماه به طور ثابت تصويربردار برنامه بودم و اين سومين ماه حضورم در برنامه است.
مجيد شاطري دربارهي مشكلات كار در يك برنامه زنده نيز توضيح ميدهد: كار زنده، مشكلات خاص خودش را دارد، استرس زياد است ولي با توانايي كه بچهها دارند تا به حال مشكل تصويربرداري نداشتيم و سوتي هم نداديم.
***
ساعت از يك نيمه شب گذشته و برخي از عوامل برنامه، با چهرهاي خوابآلود به كارشان ادامه ميدهند و در زمان استراحتشان چرت ميزنند. از جنب و جوش ابتداي برنامه خبري نيست اما برنامه همچنان جريان دارد. در بيرون از اتاق رژي، كارگردان تلويزيوني در حال مكالمه با تلفن همراه است. او از پخش، وقت اضافه ميخواهد كه در نهايت موفق ميشوند 15 دقيقه وقت بگيرد.
***
در كنار استوديو، يك ميز با ليوان يك بار مصرف، چاي و شيريني قرار گرفته است. مسؤول تداركات گروه برايم چاي ميريزد و اين فرصت خوبي را فراهم ميآورد تا با او نيز گپ كوتاهي بزنيم. خودش را فياض صادقي معرفي ميكند و ميگويد: سخت ترين كار در توليد، تداركات است چون ديده نميشود. همه كارها از چيدن ميز و صندلي دكور، مشايعت مهمان و مواظب از استوديو با تداركات است كه روزانه چيزي حدود 19 تا 20 ساعت طول ميكشد.
وي با بيان اينكه از ابتداي كار، با گروه بوده، ادامه ميدهد: اين كار قرار است يكي دو سال ديگر ادامه داشته باشد كه من هم تا آخر خواهم بود. «پارك ملت» در ماههاي آينده جزو پرمخاطبترين برنامهها خواهد بود.
او همچنين از اخلاق خوب شهيديفرد تعريف ميكند و ميگويد: به خاطر او، خيلي از پيشنهادهاي خوب را رد كردم.
***
گفتوگوي شهيديفرد با مهمان برنامه ادامه دارد. صداي برنامه، در استوديو پيچيده و عوامل گروه، همه به كار خود مشغول هستند. تايم باقيمانده به پايان برنامه كه چيزي حدود يك دقيقه است اعلام ميشود.
مونيتورهاي اتاق رژي، آخرين لحظات برنامه را نشان ميدهند. چند ثانيهاي بيشتر باقينمانده است. صحبتهاي مهمان برنامه تمام ميشود؛ شهيديفرد، رو به دوربين، خداحافظي كوتاهي با بييندگان ميكند و تيتراژ برنامه از تلويزيونهاي داخل استوديو پخش ميشود.
ساعت از يك و 30 دقيقه بامداد گذشته و هفتادو چهارمين برنامه «پارك ملت» هم به پايان رسيده است. نور كم ميشود و همه عوامل، براي رفتن آماده ميشوند. شهيديفرد مهمان برنامهاش را شخصا مشايعت ميكند و آمادهي رفتن ميشود.
***
استوديوي گلستان حالا ديگر تاريك شده و همراه با عوامل «پارك ملت» كه دو ساعت پر از استرس و فشار كار را پشت سر گذاشتهاند، استوديو را ترك ميكنيم.
گزارش از خبرنگار ايسنا: رضوان اناري
سپاسهای فراوان از این برنامه(پارک ملت)واجرای قوی شهیدی فرد