به گزارش صراط "نریمان پناهی" مداح اهل بیت (ع) در گفتگو با ماهنامه خیمه به بسیاری از انتقادادتی که درباره وی مطرح می شود پاسخ داد. او که با سبک های امروزی در مداحی به شدت مخالف است در عین حال می گوید: اینهایی که ترانه استفاده میکنند استقبالشان بیشتر هم هست اما من در هیئتم نه ترانه خواندهام، نه تایید کردهام.
نریمان پناهی که به گفته خودش اجاره نشین است، حاج منصور ارضی را خیلی دوست دارد و تاکید می کند: من مطيع رهبرم. هر چه بگويد گوش ميكنم. مخالف قمه نيستم ولي چون آقا گفته نزدم. من مطيع آقا هستم. وقتي من هيئت داشتم بعضيها توي قنداقه بودند و حالا من را زير سوال ميبرند. وقتي من ميجنگيدم اينها كجا بودند. الان يك عدهاي به خاطر اينكه من به بيت رهبري رفت و آمد دارم با من مشكل پيدا كردهاند.
مشروح گفتگوی این مداح اهل بیت(ع) در ادامه می آید:
ميشود گفت نريمان پناهي در مداحي صاحب مكتب نيست اما موجي كه به واسطه مجالس عزاداري او سالها پيش ساخته شد، هنوز ادامه دارد و جالب اينكه خودش قرباني موج سازي خودش شد. گرچه نريمان امروز ديگر مثل ان سالها نيست. كمي پير شده است و محافظه كار شده است. حرف و حديثهاي زيادي پشت سر نريمان پناهي بوده. از حرفهاي سياسي تا چيزهاي مثل قمه زني و سيگار و ... نريمان خيلي از حرفها را قبول ندارد، خودش را در بسياري موارد بي تقصير ميداند و سعي ميكند مواضع سياسياش را روشن بگويد. نريمان پناهي همراه همسرش كه انگار مدير برنامههايش هم هست در دفتر مجله مهمانمان بود و آنچه خواستيم پرسيديم و او هم سعي كرد قانعمان كند. نريمان آخر مصاحبه آهي كشيد و گفت: سرم درد گرفت.
-آقاي پناهي پشت سر شما حرفهاي زيادي هست. مثلا یک دورهای مطرح شد كه بعضی از بچههای شما ميگفتند ما مقلّد امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف هستیم و قمه میزنیم و خیلیها مرجعشان را عوض کردند و به اسم شما تمام شد. گفتند سرپرست اینها چه کسی است؟ نریمان پناهی.
آن روزها جمعیت خیلی زیادي به مجلس ما ميآمدند. نمیشد کنترلش کرد. در آن شلوغی و جمعیت من بايد از کجا ميدانستم که طرف خودش را زده است. خودم که یا وسط جلسه پس میرفتم یا آخر جلسه در آبدارخانه افتاده بودم. در آن جلسه خودم میدانستم کسانی میآمدند که اصلا با آقا و شهدا کاری نداشتند و فقط چون سینه زنی بود میآمدند و به قول شما به نام من تمام میشد. از شهرستانها هم خیلی میآمدند. تذکر میدادم كه آقا خواهش میکنم کسانی که اینجا میآیند مطیع هیئت باشند و خون نریزند. اما گوش نميدادند. اما آیا در هیئتهای دیگر این قضیه نبوده است؟ آیا در سینه زدن خون نمیریزند؟ آیا عمدی این کار را میکنند که با حرف آقا مخالفت کنند؟ نه. این امری عادی است. روضه خوانده میشود و صورت میخراشند و تیغ هم میزنند. چرا انگشت بر مکتب الحسین گذاشتهاید؟
-قبول دارید که برخي از کارهاي انحرافي در عزاداريها از مکتب الحسین يعني هيئت شما شروع شد؟ هیئتهای معروف دیگر هم بودند که کارهای دیگر میکردند. چنگ می انداختند. اما تیغ زدنها و خون ریختنهای اینگونه از مکتب الحسین شروع شد.
ریشهاش از مکتب نبوده ولی در آنجا پا گرفت و ما هم تذکر میدادیم و من و مکتب الحسین لطمه خوردیم. ما همیشه به حرم آقا میرفتیم و سینه میزدیم و وارد میشدیم. همین حرکات و کارها باعث شد که نگذارند ما وارد شویم و این حرم رفتن کمکم برچیده شد. باعث این اتفاقات من نیستم. کسانی هستند که به آنها تذکر دادیم ولی گوش ندادند. ببينيد متاسفانه من از اطرافیانم ضربه خوردم. من حتی به بعضیها مستقیم گفتم لطفا هيئت نیایید. چرا مکتب الحسین زیر سوال برود؟ مکتب الحسین سال 63 تاسیس شده است. زمان جنگ. این مرا می سوزاند. چقدر این مکتب شهید داده است و حالا زیر سوال رفته است. بعضی هيئتها که تازه ایجاد شدهاند برنامههايشان در تلویزیون هم پخش میشود و از آن استقبال میشود ولی مکتب الحسین که سابقه دار است باید اینگونه باشد.
زماني كه بعد از انتخابات آن فتنهها بوجود آمد من خودم اعلام کردم که كساني که با آقا و شهدا نیستند بروند. قسمشان دادم به امام حسین عليه السلام که مکتب نیایند. گفتم اگر روزی ببینم دوباره شلوغ شده و می خواهید سنگ بزنید اولین سنگی که میخورد بر سر من میخورد. دیدم یک عده از جمعیت دارند میروند. گفتم بروید و دیگر نیایید. خطتان را مشخص کنید. من دوستی صمیمی داشتم که دیدم خیلی مستقیم در حال صدمه زدن به هیئت است. خصوصی به او گفتم که خواهش میکنم رعايت كن. میدانم برای امام حسین عليه السلام میمیری ولی مراعات کن. دیدم مراعات نمیکند. باور میکنید كه با او قطع رابطه كردم و الان سالی یک مرتبه میبینمش؟ یعنی اگر او و امثال او وارد هیئت میشوند من سریع خودم را گم میکنم. نمیگویم برو بیرون. حرم امام حسین عليه السلام است. به یکی از همین آقایان زنگ زدم و گفتم خواهش ميكنم مکتب نیا. گفت برای چه نیایم؟ گفتم تو بیایی من چیزی نمیگویم ولی ممکن است بچهها حرمتت را نگه ندارند. الان هم هیئت خودم زیر سوال رفته، هم خودم. دیگران فکر میکنند من واقعا با آقا مخالفم. ولی این طور نیست. از دردهای بزرگ من این است. الان اگر من را جایی دعوت کنند چک میکنم و میپرسم كه متاسفانه قبلا این کار را نمی کردم.
برای خودم این قضیه درد بزرگی است که کسی که تازه به جایی رسیده است ما را قبول ندارد و میگوید من نريمان را تایید نمیکنم. برای من خیلی جالب است. گفتم تو چند سالت است؟ گفت 26 سالم. گفتم تو هنوز به دنیا نیامده بودی من هيئت داشتم.
-الان در شور کار به جایی کشیده شده که به جای حسین، حوسين و خيليها هم سین سین میگویند. قبول دارید که شما یک جاهایی باعث شدید که یک تند رویهایی انجام شود. یا گاهي سبکهایی را ميسازند که دیگر سبک سینه زنی نیست و بیشتر شبیه موزيك دیسکو است؟ اینها از فضایی که شما باز کرده بودید شروع شد و کسانی که از هیئت شما آمده بودند بدون بزرگتر رها شدند و یاد گرفتند و اين فضا را درست کردند؟
نحوه خواندن من همان نحوه خواندن سبک های قدیم بود. نحوه خوزستانی. نحوه کربلایی ها و نحوه خودمان که آذری است. اینها با هم ادغام است. من ترک هستم و وسط ذکر داغ که میشوم حسين را با لهجه تركي ميگويم. مثلا میگویم حوسین. نه که عمدا بگویم. زبان مادریام تركي است. یا مثلا الله را ما میگوییم آلله. اینگونه به ما تركها بهتر میچسبد. خودم هم وقتی دعا میکنم در دعا آلله میگویم. این زبان مادری من است. و اینکه به زبان مادری خودم حوسین میگفتم.
-این خوزستانی و کربلایی را از کجا یاد گرفتهاید؟
از زمان جنگ عاشق صدای فخری و کویتی پور بودم. من عاشق سبک خوزستانی و کربلاییها بودم. اگر دقت کنید کمی شبیه همدیگر است.
-شما اين سبكها را قبول دارید؟
اصلا و همیشه هم گفتهام. چه در شهرستانها و چه در تهران که لطفا سبکهایی که در شان امام حسین عليه السلام نیست را نخوانید. همان سبکهای قدیمی خودمان را بخوانید.
-ولي خود شما این فضا را ایجاد کردید. شما اين سبکهاي جدید را راه انداختید. شما گفتید من جایی داغ میشوم و حسین را حوسین میگویم و او فکر کرد که اگر داغ شود حسین را سین هم میتواند بگوید.
من اگر خودم شخصا بیایم و سبک ترانه بخوانم حق با شماست. میگویند خودش دارد ترانه میخواند. برای من یکی نمونه پیدا کنید که سبک ترانه خوانده باشم. کلا نحوه خواندن را عوض کرده اند. ما هنوز هم که هنوز است در خواندنهایمان ذکرمان همان حسین است. ما هنوز هم در محرم همان ذکرها را میگوییم. همان ذکر عاشورا را میگوییم ولی الانیها از شروع مجلس بدون مقدمه بدون روضه و مقتل با سبکهای ترانه شروع به خواندن ميکنند. در مکتب الحسين اینگونه خوانده نشده است.
- ولی همینها بعضیهایشان در هیئت شما بودهاند.
شخصی آمده طلبه شده و بعد طلبگی را رها کرده و رفته. مقصر حوزه بوده؟ خیر. مقصر خود شخص است که هدفش را مشخص نکرده است. چرا به گردن ما میاندازید؟ اگر من تازیانه را برداشتم که خودم را بزنم و اگر من تیغ برداشتم که به خودم بزنم حق با شماست ولی من کی این کار را کردم؟ من اکثر زمانها در هیئت که میخوانم لخت هم نمیشوم. چون ممکن است کسی فیلمبرداری کند یا عکس بگیرد و بدنم بیفتد. همیشه سر این قضیه بحث و گله کردهام که آقا نمیخواهم فیلم بگیرید. من خودم با فیلمبرداری موافق نیستم. چندین بار امتحان کردهام. فضای روضه را خراب میکند ولي ميبينيد كه این فیلمبرداریها رواج پیدا کرده است. آیا این را من رواج داده ام؟ خیر. ولی بعضیهاي دیگر رفتند برای خودشان هیئت زدند و فیلمبردار آوردند و پروژکتور انداختند و پشت سر هم نوار بیرون دادند. آیا من این را رواج دادم؟ آقایی از هیئت ما رفت جای دیگر و شروع به خواندن کرد و از همان ابتدا هم میلیون میلیون پاداش می گرفت در حالي كه ما آن زمان اصلا صله نمیگرفتیم. اینها را من رواج دادم؟ این برای یک سری کاسبی شده است. در حضور خود من کسی زنگ زد به يكي از همينها گفت بنده شما را برای یک شب فلان جا میخواهم. او گفت من فلان قدر میخواهم. آن آقا گفت چه خبر است؟ آن
فقط نوشتید که گفته حاج منصور رو دوست داره ولی چرا نمیگید که اصلا از روحیات حاج منصور خوشش نمیاد و باهاش حال نمیکنه.
به خدا من از طريق يكي از دوستام از اوضاع زندگيش خبر دارم .اگه بدونيد صله هايي كه واسه مداحي بهش ميدن رو چي ميكنه دست و پاش رو ميبوسين