به گزارش صراط به نقل از تهران امروز، سيد جلال يحيي زاده، عضو كميسيون فرهنگي مجلس خبر از تخريب ميراث فرهنگي توسط افرادي خاص داده و از افراطيون خواسته است تا از دخالت در تخريب بناهاي تاريخي بپرهيزند تا اين سوال ذهن افكارعمومي را به خود مشغول دارد كه در ميراث فرهنگي كشور چه خبر است؟يحييزاده گفته است كه به نظر ميرسد برخي از متعصبين با تفکرات گروهي خاص درصدد از بين بردن تاريخ و پيشينه کهن كشور هستند اما اين کوششها راه به جايي نخواهد برد.
او در عين حال از روند تخريب بناهايي كه خارج از شهرها ابراز نگراني ميكند ومي گويد: «اگر سياسيون به خاطر جنبههاي سياسي و در اين تعصب نابجا نقش داشته باشند در واقع به دشمنان خارجي و داخلي که با عزت ايران اسلامي مشکل دارند، کمک کردهاند.بنابراين پرهيز از اين اقدامات و روشن کردن افکار عمومي و حتي برخي از به ظاهر روشنفکران ضروري به نظر ميرسد.»
يحيي زاده اعتقاد دارد كه اين تخريبها در آثاريكه خارج از محدوده شهرها قراردارد انجام ميگيرد كه هيچ مانعي براي ساخت وساز، كشاورزي و توسعه محسوب نميشود.از سوي ديگر آثار تخريب شده در منطقه باقي مانده و به نظر ميرسد كه هدف گروهها تنها تخريب آنهاست نه دستبرد زدن. مسئلهاي كه از سوي مسئولان اداره كل ميراث فرهنگي فارس هم به صورت ضمني تاييد ميشود.
به گزارش تهران امروز اوايل هفته گذشته فرد يا افرادي ناشناس با پتك به جان نقشبرجسته «بهرام دوم» در «تنگ چوگان» واقع درضلع شمالي شهر باستاني بيشابور شهرستان كازرون افتادند كه دراين واقعه، سنگنگاره گرزي كه در دست بهرام دوم پادشاه بزرگ ساسانيان است، به طور کامل تخريب شد. عبدالرضا نصيري، معاون حفظ و احياي اداره كل ميراث فرهنگي هم با تاييد تخريب سنگنگاره بهرام دوم از اهداف مسببان اين کار ابراز بياطلاعي ميكند. او ميگويد که هيچ قسمتي از سنگنگارهها سرقت نشده و در محل رها شده است.
به زعم او تنها هدف افرادي که مبادرت به تخريب اين نقش برجسته کردهاند آسيب رساندن به اين اثر تاريخي بوده است. تخريبي كه به 20 درصد اثر را به طور كامل از بين برده ومرمت آن تنها به ترميم 80 درصدي اين اثرباستاني منجر ميشود
تخريب سنگ نگاره شش هزار ساله در تيمره
تخريبها به كازرون محدود نشد و فرد يا افرادي ناشناخته در شهر خمين با استفاده از دستگاه سنگبري با حضور در منطقه تيمره که در کوههاي اطراف شهرستان اين شهر قرار دارد سنگ نگاره پيشاز ميلاد تيمره را تخريب کردهاند. برخي از کارشناسان قدمت اين آثار را که حاوي اطلاعات کمنظيري از آيينها و اسطورههاي ايراني است، مربوط به
6 هزار سال پيش ميداند. همچنين در اين منطقه با ۲۱ هزار قطعه سنگ نگاره موجود که تعدادي از آنها نظيري ندارد، يکي از غنيترين نقاط ايران به لحاظ تعداد و نوع سنگ نگارههاي کشف شده است.
شكافهاي قديمي بيخطر!
البته تخريبها در حوزه ميراث فرهنگي به تخريبهاي شبانه از سوي افراد ناشناس محدود نميشود. پاي كوه نقش رستم هم شكافي عميقي برداشت تا خواب چهار پادشاه هخامنشي از جمله (داريوش و خشايارشا) به كابوس جديدي درحوزه ميراث فرهنگي تبديل شود. البته اين شكاف تنها رنج پادشاه هخامنشي رادرپي ندارد و آثار ساساني وايلامي اين محدوده را هم تهديد ميكند.
مسئولان محلي استان فارس اعتقاد دارند كه اين مسئله براثر زلزله خفيفي بهوقوع پيوسته است. زلزلهاي كه البته هيچ خبري از آن در ميان رسانهها شنيده نشد و حتي دستگاههاي لرزه نگاري وقوع آن را ثبت نكرد. شكافهايي كه زمين شناسان اما، از آنها به عنوان يك خطر بزرگ ياد ميكنند.
«محمدرضا قدري»، زمينشناسي که پيش از اين روي رانشهاي قلعه زيويه نيز مطالعاتي داشته درباره شکافهايي که به تازگي در نقشرستم ايجاد شده ميگويد: «اين شکافها يک گسيختگي است که قبلا وجود نداشته و بايد جدي گرفته شود. چند عامل در پيدايش اين گسيختگي موثر است که لازم است به وسيله متخصصان از نزديک مورد بررسي قرار گيرد.» به گفته او اين گسيختگيها اگر عميق باشد لازم است سطح آبهاي زيرزميني اين محدوده مورد بررسي قرار گيرند.
به نظر ميرسد اين شکاف و گسترش به افزايش فروروي آبهاي جاري و تداوم انحلال سنگهاي زيرين منجر ميشود که در صورت انحلال بيشتر سنگهاي زيرين، سطح زمين در اين بخش دچار نشست و فروريزي ميشود. از سوي ديگر برخي از انجمنهاي منطقه اين شكافها را به انفجارهاي رخ داده در معدنهاي منطقه براي استخراج مربوط ميدانند. اما برخي اعتقاد دارند كه اين شكافها به دليل وجود قناتها ووضعيت آبهاي زيرزميني است. اما شكافها در ميراث فرهنگي به همين آثار محدود نشد و خطر وجود شكاف در تخت جمشيد شناخته شدهترين اثر ايراني در جهان و همچنين بناي اميرچخماق يزد هم آه از نهاد دوستداران ميراث فرهنگي برداشت.
اهميت تختجمشيد باعث شد تا«روحالله احمد زاده كرماني» رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري نسبت به اخبار نگران كننده واكنش نشان دهد واز قديمي بودن شكاف و بيضرر بودن آن سخن به ميان آورد. هرچند بعد از آن تيم مرمتي تشكيل شد تا عمليات مرمت اين شكاف را آغازكند. شكاف بزرگ ايجاد شده در بناي اميرچخماق يزد را هم مسئولان ميراث فرهنگي اين استان قديمي دانستند كه البته به گفته آنها خطري هم براي آن ندارد.
تركها به اصفهان هم رسيد!
زلزلهاي كه به جان ميراث فرهنگي كشور افتاده بيشترين خسارت را در اصفهان به دنبال داشت. سي وسه پل ترك برداشت.كابوسي كه بالاخره به واقعيت پيوست،هرچند هنوز مشخص نشده كه خشكساليها سي و سه پل را
دو شقه كرده است يا دستگاه حفر مترو اصفهان.اما مسئولان اصفهاني در نخستين واكنش خود ترك ايجاد شده در
سي و سه پل را شايعه رسانهها دانستهاند. مسئولان شوراي شهر اصفهان سال گذشته هم كه رسانهها ايجاد تركها در سي و سه پل در آينده نزديك را پيشبيني كرده بودند،اين خبر را شيطنت رسانهاي دانستند. اما عكسهاي درج شده از ترك سي و سه پل هم هنوز مسئولان اين شهر را مجاب نكرده وهمچنان اعتقاد دارند كه در سي و سه پل همه چيز آرام است و رسانهها به فرافكني مشغول هستند. اما تكانه در آثار ميراث فرهنگي اين شهر به سي و سه پل محدود نشد و كاشيهاي مدرسه چهارباغ پس از كاشيهاي مسجد امام هم فروريخت.واكنش سازمان ميراث فرهنگي آب پاكي را روي دست همگان ريخت و آنها را در بهت فرو برد.
مسئولان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اين شهر مسئول حفاظت از كاشيهاي مدرسه چهارباغ را سازمان اوقاف معرفي كردند تا زلزله ديگري هم برجان دوستداران ميراث فرهنگي كشور بيفتد و به سوالات مهمي منجر شود. آنها ميپرسند يگان حفاظتي كه نزديك به يك دهه گذشته با اعتبار و تجهيزات بالا تاسيس شد تا از ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري دفاع كند، كجاست كهكسي از آثار كشور دفاع نميكند و خاطيان با خيال راحت به جان آثار ميراث فرهنگي افتادهاند. با اين وضعيت، سرنوشت ميراث فرهنگي كشور به كدام سمت ميرود و چه كسي پاسخگوي شرايط خطرناك ميراث فرهنگي امروز كشور است؟