سرمربی سپاهان اصفهان گفت: کاش در انتخاب سرمربی دقت بیشتری میکردیم. ما ۸ سال با یک مربی پرتغالی کار کردیم و بعد از کیروش، انتخاب یک مربی بلژیکی که خونسرد است، انتخاب مناسبی نبود.
روزنامه خبر ورزشی نوشت: حرف زدن با امیر قلعهنویی همیشه جذاب است. امیر همیشه حرف برای گفتن دارد، هر چند گاهی اوقات خودش تلاش میکند در موضع سکوت بماند. اینبار لغو بازی سپاهان، شکست تیم ملی مقابل عراق و بازی با استقلال بهانههایی بود برای گفتگو با سرمربی سپاهان...
*در هفتهای که پرسپولیس به نفت مسجدسلیمان باخت، بازی شما لغو شد. این از جهاتی به نفع شماست که حالا یک بازی عقبافتاده دارید و از جهاتی هم به ضرر شما...
اجازه بدهید، این لغو ناگهانی از هیچ زاویهای به نفع ما نیست. تیم ما در کورس رقابت قرار دارد و طبق برنامه تمرین میکند و مسابقه میدهد. ناگهان یک بازی ما لغو میشود. این کجایش به نفع ماست؟ اگر تمام بازیها لغو میشد که هیچ، ولی این شکلی، جدول لیگ هم دچار مشکل میشود.
*یعنی شما دوست داشتید بازی کنید؟
صددرصد... اگر دست من بود، تمام بازیها را برگزار میکردم.
*بازی بعدیتان با استقلال هم بازی حساسی است...
بازی بعدی ما در جام حذفی با پیکان است و بعد با استقلال بازی داریم. اگر درباره بازی با پیکان سؤالی دارید، در خدمتم وگرنه درباره بازی با استقلال حرفی نمیزنم.
*چرا؟
نمیخواهم الکی حساسیت کاذب ایجاد شود.
*در مورد تیم ملی چطور؟ درباره تیم ملی حرف میزنید؟
درباره تیم ملی آنهایی که کارشناس و صاحبنظر هستند، باید حرف بزنند. حرف ما که خریدار ندارد.
*این چه حرفی است؟ بالاخره شما و امثال شما باید درباره تیم ملی حقایق را بگویید...
چه فایدهای دارد؟ این همه گفتیم چه شد... مگر قبل از بازی با بحرین، نگفتیم مراقب باشیم پنالتی ندهیم، کسی توجه کرد؟ وقتی ۱۴ گل به کامبوج دیم، من با رادیو، تلویزیون مصاحبه کردم و گفتم فریب ۱۴ گلی که زدیم را نخوریم و مراقب باشیم مقابل بحرین در خط دفاع غافلگیر نشویم. گفتم آن پنالتی که به کامبوج دادیم، زنگ خطر است.
*دقیقاً هم همینطور شد و مقابل بحرین پنالتی دادیم و گل خوردیم...
بله متأسفانه... دلیلش این است که آسیبشناسی نمیکنیم و پشت سر هم از اشتباهات خودمان لطمه میخوریم. مشکل برای تمام تیمها پیش میآید، مگر برزیل در خاک خودش ۷ گل از آلمان نخورد؟ بعدش، نشستند و آسیبشناسی کردند و تغییر استراتژی دادند. اینها باید برای ما درس باشد.
*الان بعد از دو باخت مقابل بحرین و عراق، باید چه کار کنیم؟
ببینید ما با کیروش هم در بیروت به لبنان باختیم. اتفاقاً همان موقع اولین مربی ایرانی که از تیم ملی حمایت کرد، من بودم. من از کیروش حمایت کردم و البته ایشان هم وقتی به تمرین تیم ما آمد، تشکر کرد. الان هم معتقدم باید از ویلموتس حمایت شود. نباید مغرضانه حرف بزنیم. تیم ملی قداست دارد و باید همیشه حمایت شود.
*ایشان که اصلاً ایران نیست تا مورد حمایت قرار بگیرد.
این را دیگر باید از مسئولان فدراسیون بپرسید، این چیزی نیست که من بخواهم دربارهاش حرف بزنم. حرف من این است که حالا با توجه به نتیجه رقم خورده در بازی مستقیم عراق و بحرین، این شانس را داریم که هر ۱۲ امتیاز ممکن را بگیریم و به عنوان تیم اول، از گروه صعود کنیم. اینجاست که فدراسیون باید نظر کارشناسان منصف را بشنود و ایرادها را برطرف کند. درباره جزئیات قرارداد هم خودشان میدانند و ویلموتس، ما که اصلاً از مفاد قرارداد خبر نداریم.
*ولی قبول کنید ویلموتس کار بدی کرد که قبل از حساسترین بازی ما مقابل عراق، به خاطر پول قهر کرد و نیامد...
نمیدانم چه بگویم. بگویم کارش غلط بود، خب این آدم از اروپا آمده و حرفهای است و پولش را میخواهد. بگویم کارش درست بود، خب خودم بارها در باشگاههای استقلال و تراکتور و... بدون پول ماندم و کار کردم. سال اولی که رفتم تراکتور، ۵ ماه دریافتی نداشتم، ولی ایستادم و کار کردم. سالهایی که در استقلال بودم، همان سالها که قهرمان میشدیم، سوم آسیا و پنجاه و پنجم جهان شدیم، پولی نمیگرفتیم و تمام مطالبات من از استقلال به همان سالها برمیگردد. هنوز ۱۷۰ میلیون از سال اول حضورم در تراکتور طلب دارم. از استقلال ۵۰۰ هزار دلار طلب داشتم و ۷۰ هزار دلار گرفتم. الان ماندهام کار ما غلط بود یا کار ویلموتس؟ در فوتبال حرفهای، حق را به ویلموتس میدهند و از ما که ایستادیم و ایثار کردیم و بدون پول به کارمان ادامه دادیم، ایراد میگیرند.
*شما هم حق را به ویلموتس میدهید؟
بحث من چیز دیگری است. من میگویم کاش در انتخاب سرمربی دقت بیشتری میکردیم. ما ۸ سال با یک مربی پرتغالی کار کردیم و بعد از کیروش، انتخاب یک مربی بلژیکی که خونسرد است، انتخاب مناسبی نبود. بلژیکیها در خود اروپا هم به بیتفاوتی و خونسردی شهره هستند. ما از کیروش، بدون مطالعه به ویلموتس رسیدیم. ۴ سال از ۸ سال کیروش، تیم ملی در یک فضای کاملاً بسته، با یک شرایط خاص که کیروش درست کرده بود، پیش میرفت و ناگهان آن فضا باز شد و الان هم ما در مرحله عبور از یک فضا به فضای تازه هستیم و باید هزینه این عبور را بپردازیم. حرف من این است که هر تصمیمی میخواهیم بگیریم آسیبشناسی شود و کارشناسی شده باشد. الان مشکل اصلی و اساسی تیم ملی این است که ما دیگر یک تیم نیستیم. زمان کیروش، با تمام ایرادهایی که وجود داشت و همان فضای بسته که گفتم تیم ملی یک تیم بود، اما الان تیم ملی چند تیم است.
*یعنی ملیپوشان، همدل نیستند؟
چند تیم شدهاند و این حتی در نحوه بازی تیم نمایان است. این که یک تیم چند تیم باشد، آسیب میزند. در فوتبال روز دنیا هم تیمی موفق است که تمامی اعضای مجموعهاش به اصطلاح یک تیم و یک گروه باشند، نه چند تیم و چند گروه... جلوی این اتفاق باید گرفته شود وگرنه باختن که چیز عجیبی نیست. همه میبازند. تاتنهام که نایبقهرمان اروپا بود، باخت و سرمربیاش را هم عوض کرد. فوتبال همین است. در فوتبال انگلیس که ساختار حرفهای دارد و نظم دارد، این اتفاق پیش میآید و یک مربی که کاملاً موفق بوده، فصل بعد نتیجه نمیگیرد. این چیزها در فوتبال طبیعی است، غیرطبیعی این است که از باخت درس نگیریم و اشتباه را پشت سر هم تکرار کنیم.
*حالا میرسیم به استقلال و استراماچونی...
شیطنت نکنید، بگذارید اول با پیکان بازی کنیم، بعد به بازی با استقلال هم میرسیم. الان درباره استقلال حرف نمیزنم.
*ممنون، اگر نکته خاصی مانده...
خواهش میکنم این چند جمله را حتماً بنویسید؛ مردم شریف ایران مطالبات به حق اقتصادی دارند و دولتمردان به فکر مطالبات به حق مردم باشند. ما کشور ثروتمندی هستیم و ایران و ایرانی باید سربلند باشند. این سربلندی حق مردم ما و به خصوص نسل جوان ماست.