همیشه وسط جملههایی که توی کتابش از مریم (س)گفته، به «یالیتنی متّ قبل هذا و کنت نسیاً منسیّاً» که میرسم، اشکهام جاری میشود. یک بارِ غمِ فهمیدنی توی این جمله خوابیده است که همهی وجودم را به درد میآورد. انگار قطرهای از نهایتِ اضطرارِ مریم (س) توی هنگامهی آن امتحانِ سخت میریزد توی وجودم. بعد فکر میکنم چه خوب که پشتبندش خدا زود دلداریاش داده. که مریم (س) را توی آغوشِ مهربانیاش فشرده، اشکهاش را پاک کرده و گفته تا غصه نخورد. گفته لا تَحزنی. چه خوبتر که لحظههای بعدش، آن دو تا چشمهای کوچکی که رو در روی مریم (س) به دنیا گشوده شد، خودش بزرگترین مرهم بود بر استیصالِ آن لحظههایش؛ عیسی (ع)، کلمهی خدا، توی دستهای مریم (س) بود... اگر اینها نبود آدم وسطِ قرآنخواندن پای آن جملهی یالیتنی متّ قبل هذا... از غصه بیتاب میشد از آن بارِ غمِ فهمیدنی.
برای خاطر آیه ها
به یاد آور مریم را...
تقدیم به پیشگاهِ بلند بانوی طهارت، حضرت مریم (سلام خدا بر او باد) برای زاد روزِ مسیحش.
به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛ مریم روستا در آخرین به روزرسانی وبلاگ اش نوشت:
پیشنوشت: تقدیم به پیشگاهِ بلند بانوی طهارت، حضرت مریم (سلام خدا بر او باد) برای زاد روزِ مسیحش.