در این نوشتار سعی ما بر این است که به سوالات در خصوص ایام فاطمیه (س) در حد بضاعت خود پاسخ دهیم.
به گزارش باحجاب پس ازگذشت سالها هنوز شأن و عظمت و محل دفن و تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا (س) بر ما معلوم نیست. تاریخ دقیق شهادت ایشان در میان روایتهای مورخان متفاوت است واین زمان از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه از میان چندین احتمال، دو احتمال معتبرتر است: یکی روایت ۷۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری روایت ۹۵ روز بعد از رحلت ایشان است؛ بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در ۲۸ صفر، بنا به روایت ۷۵ روز، از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ جمادی الأوّل، را «فاطمیه اوّل» میخوانند و بنا به روایت ۹۵ روز، از تاریخ۳ تا ۵ جمادی الثانی را «فاطمیه دوم» میخوانند.
زمان دهه اول و دهه دوم فاطمیه در عرف شیعیان
در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از ۱۰ تا ۲۰ جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است «دهه فاطمیه اول» و به دهه اول جمادی الثانی از ۱ تا ۱۰ جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (س) در آن واقع شده است، «دهه فاطمیه دوم» گفته میشود.
در فرهنگ عامه شیعیان عراق به جای دو دهه سه دهه برگزار میشود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از درگذشت پیامبر (ص) میباشد. البته این تقسیم بندی در شهرهایی مانند قم و تهران نیز وجود دارد.
تعداد روز های عزاداری توسط مردم ودوستداران مشخص میشود؛ برخی نیز روزهای فاصله بین دو قول را ایام فاطمیه مینامند. اگرچه علما شیعه بیشتر قول دوم را ترجیح میدهند وبه همین ملاحظه این روز درکشور ما تعطیل رسمی اعلام شده است.
محدوده ایام فاطمیه در کلام مراجع تقلید
حجت الاسلام ادیب یزدی، از واعظان مشهور تهران، در ذکر خاطرهای از امام خامنهای گفت: “یادم میآید یک روز در محضر رهبر عالیقدر انقلاب بودم، یکی از آقایان سوال کرد درباره شهادت حضرت فاطمه (س) بالاخره ۷۵ روز بعد از رحلت صحیح است یا ۹۵؟ رهبر عالیقدر پاسخ واقعا حکیمانهای دادند و فرمودند: «برای شما چه فرقی میکند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند» ”.
جمله حکیمانه، ولی امر مسلمین درباره ایام فاطمیه به زیبایی به زمان و چگونگی حفظ حرمت این ایام اشاره میکند.
◄آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به پرسشی راجع به زمان ایام فاطمیه اینگونه پاسخ داده اند: “در مورد سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو روایت است یکی اینکه ایشان ۷۵ روز بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند که میشود ۱۳ جمادی الاول و دیگری اینکه ۹۵ روز بعد از رحلت پیغمبر به شهادت رسیدند که میشود ۳ جمادی الثانی و طول این ۲۰ روز را ایام فاطمیه نامیده اند”.
◄آیت الله العظمی وحید خراسانی پیرامون این ایام گفته اند: “ایام فاطمیه روز ۱۳ جمادی الاول شروع میشود تا روز ۳ جمادی الثانی که تعطیل است و اوج سوگواری در آن روز است که توجه به آن روز سیره بزرگان از فقهایی همچون میرزای نایینی و مرحوم آخوند خراسانی بوده است”.
◄ آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: از ۱۳ جمادی الاولی تا ۳ جمادی الثانی ایام فاطمیه است.
اکثریت قریب به اتفاق مراجع عظام شیعیان درباره زمانایام فاطمیه همنظر هستند. در بیوت اکثر این بزرگواران، به مانند سایر هیأتهای مذهبی کشور، از چند روز مانده به ایام فاطمیه، بیرقهای عزا و سیاه برافراشته میشود و مجلس روضه و عزاداری منعقد خواهد بود و پایان عزاداریها نیز تا چند روز پس از ایام فاطمیه ادامه مییابد.
وجود اختلاف در تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) امری طبیعی است
این سوال ممکن است در ذهن هر کسی ایجاد شود که چرا در مورد تاریخ شهادت شخصیتی مانند صدیقه کبری (س) با این همه شکوه و عظمت، اختلاف نظر وجود دارد. این مسئله تنها اختصاص به فاطمه زهرا (س) ندارد، بلکه در مورد غالب معصومین و امامان این مشکل در تاریخ ولادت و شهادت آنان وجود دارد.
به عنوان مثال شخصیت رسول خدا (ص) که بالاترین و مهمترین پدیده عالم اسلام وحتی جهان بشریت است، در باره تاریخ تولد، تاریخ معراج، تاریخ ورود به مدینه منوره و حتی تاریخ رحلتشان اتفاق چندانی نیست وازاین جهت، میان مورخان و سیره نویسان شیعه و اهل سنت اختلاف است.
دلایل اختلاف و معین نبودن تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) و دیگر معصومین (ع)
◄۱_نقل حوادث تاریخی در آن دوران همانند امروز نبود که به صورت نوشته و کتاب در آید و به نسلهای بعدی منتقل شود، بلکه انتقال رویدادهای تاریخی به طور عمده شفاهی بود. معمولاً انگیزه ثبت این گونه مطالب تاریخی از قبیل تاریخهای ولادت و شهادت و سن و مانند آن در میان مورخان قدیم کم بوده و عمدتاً بر پایه حدس و گمان و تخمین بوده است واز خاطر و ذهن افرادی چند به اذهان دیگران منتقل میشد. کسی نمیتواند ادّعا کند که همه این ناقلان از اشتباه مصون بودند.
◄۲_ شهادت حضرت به دلیل ارتباط با مسائل سیاسی جامعه وکودتا یی که در سقیفه انجام گرفت؛ بعدها توسط مورخین اموی وغیره سانسور شد و فاصلهی ثبت مسائل تاریخی نیز لااقل یک قرن پس از واقعه بوده است.
◄۳_استفاده از خط کوفی در دوران گذشته و عدم برخورداری این خط از نقطه و ایجاد اشکال در خواندن الفاظ مشابه موجب شده است که عدد تسعین با عدد سبعین که یکی به معنای نود و یکی هفتاد میباشد، در خط کوفی بسیار شبیه به هم باشند. چنانچه در این دو کلمه اگر نقطه بالا نباشد مشخص نمیکند سبعین (۷۰) است یا ستعین (۹۰) یا سبعون است یا ستعون.
◄۴_جلوگیری از نوشتن ومنع تدوین و نقل احادیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دستور خلفای اول و دوّم این مسئله، دراصل نوشتن تاثیر منفی گذاشت وسبب گردید که اصل نوشتن وتدوین سیرهی نبوی وثبت سایر رویدادها وحوادث کاملا مغفول وبی توجه بماند. تاسالها (حدود یک قرن واندی…) هیچ توجهی درجهان اسلام به رویدادها نبوده وبا سردی کامل رویدادها و وقایع مهم وسرنوشت ساز درتاریخ اسلام به فراموشی سپرده شده. وتازمان ایجاد رویکرد جدی به ضبط وقایع قرنها فاصله افتاده. این منع تا قرن دوّم هجری ادامه داشت تا این که عمر بن عبدالعزیز دستور نوشتن احادیث را صادر کرد.
◄۵_تخریب و نابودی آثار تشیع حتی کتابسوزی و آتش زدن کتابهای غنی شیعه و طرفداران اهل بیت در قرون نخستین مثل کتابخانههای شیخ طوسی، صاحب بن عباد و… ابهام و تردید و اختلاف اقوال را بیشتر و پیچیدهتر کرده است.
◄۶_قرار گرفتن بنی امیه در هرم قدرت و خصومت آنان با بنی هاشم و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و نیز با بسیاری از انصار که حامی و داعی پیامبر و اهل بیت بودند، این عامل سبب میشد که اهل بیت پیامبر بعنوان رهبران واقعی برای مردم ناشناخته باشند. ازطرفی آنان دست به تحریف و جعل احادیث و فضیلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بیت زدند.
◄۷_زبیریان در حکومت کوتاه خود و عباسیان نیز برای مشروعیت سلطنت خویش و سرکوب علویان راه بنی امیه را ادامه دادند.
◄۸_سلطه و حکومت طولانی مخالفان اهل البیت (ع) وشیعیان ونفوذ تفکر خلفا در معرفی منابعی که همسو با افکار انان و تضعیف کننده منابع خلاف انان بود نیز، اثر بسزایی در این اختلافات داشته است؛ بنابراین طبیعی است که موالید، وفیات، و شهادت معصومین از جمله فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مورد اختلاف باشد. (۲)
آیا برگزاری عزاداری در دو دهه سندیت دارد؟
آنچه مسلم است برگزاری مراسم عزاداری بعد از شهادت حضرت زهرا (س) اولین بار توسط حضرت علی (ع) و خاندان اهل البیت (ع) انجام شده ودر طول تاریخ نیز بسته به شرایط خواست حکومتی و وجود یا عدم وجود اختناق و شرایط سیاسی مناسب توسط شیعیان ادامه داشته، اما برای برگزاری شکل عزاداری به صورت دو دهه روایت متقنی وجود ندارد و شکل برگزاری بسته به عرف هر زمان تفاوت داشته است؛ بنابراین خود روز شهادت حضرت، باید مجالس عزا به صورت شایسته برقرار شده و همه ایران غرق در عزا شود مثل عاشورا و این در مورد هر دو روز شهادت صدق میکند.
اما در این که ایام پیوستهای نیز به آن ضمیمه شود و این ایام چند روز باشد، انصاف مطلب این است که بسته به سنتهای هر قوم و شهر و روستا و نیز موقعیتها میتواند متفاوت باشد و درباره مدت این ایام غیر از خود ایام شهادت محدوده گذاری در شرع نشده است.
در واقع انچه که سبب برگزاری عزای حضرت دردو دهه به صورت عرفی عام شد؛ بزرگی این مصیبت و مظلومیت حضرت نزد شیعیان ایشان است؛ و به واسطه نزدیک بودن این دو روزاختلافی، کم کم یک حالت پیوستگی بین ایام به وجود آمده و برخی آن را به دو دهه تقسیم کرده و آن را اختصاص به حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ داده اند.
البته در حال حاضر نمونههای عرفی زیادی نیز مانند ایام عزا وجود دارد مثلا در هفته معلم یا هفته دولت و…که با اینکه فقط یک روز اختصاص به این مناسبتها دارد، ولی به خاطر عظمت جایگاه، دهه و هفته به این نامها بر گزار میشود.
آیا میتوان درایام فاطمیه مراسم عروسی و عقد وجشن برگزار کرد؟
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این سوال فرمودنند: سه روز ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ جمادی الاول و سه روز ۱و ۲ و ۳ جمادی الثانی بنابر معمول به «فاطمیه» اختصاص دارد، ولی در بین این دو برگزاری مراسم عقد و عروسی (با رعایت تمام موازین شرعی) مانعی ندارد.
برگزاری مراسم عروسی و عقد و جشنهای این چنینی چنانچه توام با گناه و مفسده نباشد، اشکالی نداشته و این مساله تنها مختص این ایام نیست ودر تمام ایام باید این مساله رعایت شود.
آنچه مسلم است در دوتاریخ ذکر شده برای شهادت حضرت همه شیعیان غرق در عزای حضرت زهرا (س) هستند و به دلیل عظمت این مصیبت مراسمی در این ایام انجام نمیشود و آنچه بیشتر مورد سوال است، برگزاری مراسم در فاصله میان ایام فاطمیه است که در این ایام اکثر مراجع همنظر هستند که؛ برگزاری این نوع مراسم، اگر توام با معصیت و یا هتک حرمت نباشد حرمتی نداشته، مباح و جایز است و حتی اگر ترک کردن آن موجب واقع شدن در گناه باشد، نه تنها بی اشکال، بلکه واجب است.
البته روایاتی که در باب حزن و اندوه پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) در بعضی زمانها و ایام وارد شده که از کوچکترین شادی و امور مسرت بخش پرهیز میکردند، توجه ما را که پیروان آن بزرگواران هستیم به نحوۀ انتخاب و تعامل مان نسبت به ایام الله جلب میکند. چنانچه در طول سال تعداد روزهای مبارک کم نیست و علما ایام فاطمیه را مشخص نمودنند تا کسانی که تمایل دارنند بهترین روزهای سال را برای مراسم جشن و شادیشان انتخاب کنند، مراسمشان را با ارامش خاطر به تاریخ دیگری موکول کنند.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «شیعتنا جزء منا، خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوؤنا و یسرهم ما یسرنا»
شیعیان جزئی از ما هستند. از اضافه نور ما آفریده شدهاند. آنچه که ما را ناراحت کند، شیعیان ما را هم ناراحت میکند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمان شیعیان ماست.