دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۵:۳۳

چه مؤمنانی در آخرالزمان از دین مرتد می‌شوند؟

خطر ارتداد نسبت به عترت، همواره در طول تاریخ بر جامعه مسلمین سایه افکنده است و این قضیه حداقل اولین بار پس از فوت رسول‌الله (ص) و در ماجرای سقیفه رخ داد.
کد خبر : ۴۸۹۸۹۰

اعتقاد به مهدویت از اساسی‌ترین اعتقادات شیعه است. به باور شیعیان عدم ایمان به مهدویت مساوی با انکار تمام رسالت انبیا و ولایت ائمه (ع) است.

به گزارش تسنیم از این جهت در گام اول ایمان به امام غایب و در گام بعد مطالعه و تفکر درباره ملحقات آن مثل آخرالزمان و ظهور مورد تأکید آیات و روایات است. هرچند عموم شیعیان نسبت به امام عصر (عج) اعتقاد راسخ یافته‌اند و با همین تفکر مقابل استکبار جهانی ایستادگی به خرج داده‌اند،، اما در گام دوم که همان تفکر و تدبر درباره آخرالزمان و ظهور است، جامعه نخبگانی ورود جدی نداشته‌اند.

در این بین دشمنان از طریق رسانه به ویژه هالیوود با تحریف مفاهیم آخرالزمانی، سعی کردند دوران آخرالزمان را دوره‌ای کاملاً تیره و تار و اوج ناامیدی بشریت معرفی کنند، این در حالی است که از نگاه آموزه‌های قرآنی و روایی، آخرالزمان مقطع جریان عالی‌ترین تربیت‌های بشری است که طی آن، پاک‌طینتان با عبور از آتش فتنه‌های سخت، تزکیه شده و مسیر خود را برای زمینه‌سازی امر ظهور ادامه می‌دهند؛ البته در این بین هستند افراد یا اقوامی که از این آزمون‌های سخت الهی سرافراز بیرون نمی‌آیند و از دین خدا رویگردان می‌شوند.

یونس بن عبدالرحمن می‌گوید خدمت موسی بن جعفر رسیدم و گفتم‌ای فرزند رسول خدا، آیا تو قائم هستی؟ فرمود «من قائم به حق هستم، اما قائم کسی است که زمین را از دشمنان خدای عزوجل پاک و آن را از عدالت پر می‌کند، همان گونه که از جور و ظلم پر شد. او پنجمین از پسران من است. برای او غیبتی طولانی است به دلیل ترس از جانش. در آن ایام، اقوامی مرتد می‌شوند و گروهی دیگر ثابت‌قدم می‌مانند. سپس فرمود: خوشا به حال شیعه ما، کسانی که به ریسمان ما در غیبت قائم‌مان چنگ انداختند. ثابت‌قدمان بر دوستی ما و دوری از دشمنان‌مان. آن‌ها از ما و ما از آنهاییم. قطعاً راضی هستند به امام بودن ما، و راضی هستیم به شیعه بودن آنها؛ پس خوشا به حال آنها. سپس [باز هم]خوشا به حال آن‌ها و آن‌ها به خدا سوگند همراه ما هستند در درجه‌های ما روز قیامت؛ دَخَلْتُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ قَالَ أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَکِنَّ الْقَائِمَ الَّذِی یُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ وَ یَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیْبَةٌ یَطُولُ‏ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهَا آخَرُونَ ثُمَّ قَالَ ع طُوبَى لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحُبِّنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِینَ‏عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً فَرَضِینَا بِهِمْ شِیعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ» (کفایة الاثر، ص ۲۷۰)

بر اساس این روایت، یکی گزاره‌ها و ویژگی‌های مهم عصر غیبت آزمون اقوام است که طی آن، عده‌ای مرتد و گروهی دیگر ثابت‌قدم می‌مانند؛ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهَا آخَرُون. این فراز از حدیث نشان‌دهنده محوریت داشتن امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) در آزمون اقوام و ملت‌هاست.

به بیان امام کاظم، در عصر غیبت امام عصر، اقوامی مرتد شده و گروهی دیگر از اقوام بر دین خود ثابت‌قدم می‌مانند چه اینکه مسئله اقوام و سرنوشت اقوام، از مهم‌ترین معارف قرآنی و روایی محسوب می‌شود تا حدی که آیات فراوانی در این زمینه وجود دارد. این آیات را می‌توان در دو دسته اقوام گذشته (اقوام انبیاء) و اقوام آینده دسته‌بندی کرد. در یک نگاه کلی، اقوام نقش اساسی در تغییر سرنوشت نوع انسان به سوی سعادت و شقاوت در زمین ایفا می‌کنند.

نکته حائز اهمیتی که در مسئله ارتداد اقوام و ثابت‌قدمی گروهی از آن‌ها در این روایت وجود دارد، گستره کمّی و کیفی این اقوام است؛ یعنی هر قومی را شامل نمی‌شود بلکه اقوامی از اهل ایمان مدنظر آن حضرت است. این مسئله حداقل از دو راه قابل اثبات است:

الف) سیاق روایت: این ارتداد به تصریح روایت، نسبت به (پنجمین از فرزندان امام کاظم) و در فضای غیبت مطرح شده است؛ «هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیْبَةٌ ... یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهَا آخَرُون‏».
ب) عرضه بر آیه ۵۴ سوره مائده: با عرضه این روایت به آیه ۵۴ سوره مائده، متوجه می‌شویم خداوند این ارتداد را در بین اهل ایمانی مطرح می‌کند که در زمان رسول‏‌الله (ص) به آن حضرت ایمان داشتند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ ...؛ یعنی‌ای کسانی که ایمان آوردید، هرکس از شما از دینش مرتد شود، به زودی خداوند قومی را می‌آورد که هم خدا آن‌ها را دوست دارد و هم آن‌ها خدا را.»

بنابراین می‌توان دریافت خطر ارتداد نسبت به عترت، همواره در طول تاریخ بر جامعه مسلمین سایه افکنده است و این قضیه حداقل اولین بار پس از فوت رسول‌الله (ص) و در ماجرای سقیفه رخ داد؛ اهل ایمانی که جزو صف‌اولی‌های سپاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب می‌شدند، از ولایت امیرالمؤمنین کناره‌گیری کردند و به این ترتیب، جامعه اسلامی و یا به تعبیری، قوم پیامبر به سرعت به سوی عمق رذالت کشیده شد. از این روست که در روایات متعددی مشاهده می‌کنیم پس از فوت رسول‌‏الله جز سه نفر، همگی نسبت به ولایت امیرالمؤمنین و خاندان عترت مرتد شدند؛ از جمله روایت امام باقر (علیه‌السلام) که فرمود: «ارْتَدَّ النَّاسُ‏ بَعدَ نَبیٍّ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ...» (الإختصاص، النص، ص ۶)

امام کاظم علیه‌السلام در بیان راهکار مصونیت از ارتداد و ثباتِ قدم در دین، سه راهکار کلیدی بیان می‌فرماید:
الْمُتَمَسِّکِینَ بِحُبِّنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا: تمسک‌کنندگان به محبت عترت. البته در برخی نسخه‌های حدیثی، از عبارت «المُتمَسّکین بِحَبلِنا» یعنی «تمسک‌کنندگان به ریسمان ما» استفاده شده است.
الثَّابِتِینَ‏ عَلَى مُوَالاتِنَا: در مسیر تولّای اهل عترت همواره ثابت‌قدم بودن.
وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا: نسبت به دشمنان عترت تبرّی کردن.