جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۳

طلاق بگیرم یا فرصت هست؟

ازدواج حیاتی و حایز اهمیت است. هر چند عشق یک احساس خارق العاده و بی نظیر به نظر می رسد اما از اهمیت فوق العاده ای که ازدواج در درون خود دارد نمی کاهد چون ما معتقدیم که عشق واقعی بعد از ازدواج ایجاد می شود.
کد خبر : ۴۹۲۰۰

به گزارش صراط به نقل از تبیان طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. متاسفانه روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم می‌شوند.
 
 حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده افراد ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. آمار طلاق در بسیاری از کشورهای جهان به طور فزاینده ای رو به افزایش است و حتی در برخی کشورها مانند آمریکا تقریبا نیمی از ازدواجها به طلاق و جدایی ختم می شود. با در نظر گرفتن این روند، آیا باز هم فکر می کنید ازدواج کردن ارزشمند است و پذیرش ریسک آن معقول است؟
 
مسلما طلاق یک حادثه پر هزینه چه از لحاظ عاطفی و روانی و چه از لحاظ مالی است. از طرف دیگر پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده‌اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند
 
. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و از هم گسستگی بیشتر آنان است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.
 
اما در عین حال زمانی که طرفین تمایل به خاتمه دادن پیوند زناشویی شان داشته باشند باز هم بعد از مدتی که از جدایی شان گذشت به فکر ازدواج مجدد افتاده و به سراغ آن می روند.
 
حال به سوال اصلی باز می گردیم: چرا با تمام این اوصاف باز هم افراد تمایل به ازدواج دارند و یا چرا تا این حد به ازدواج کردن توصیه می گرددد.
 
دلایل زیر به شما نشان خواهد داد که پاسخ این سوال مثبت است و هنوز هم مانند گذشته ازدواج ارزشمند است:
 
ازدواج حیاتی و حایز اهمیت است. هر چند عاشق بودن، داشتن یک دوست صمیمی و ... یک احساس خارق العاده و بی نظیر به نظر می رسد اما هیچ یک، از اهمیت فوق العاده ای که ازدواج در درون خود دارد، برخوردار نیست. حتی اگر مانند افراد متاهل نقش بازی کنید و مانند یک زن یا مرد پر مسئولیت رفتار کنید  اما به دلیل فقدان تعهد و پیوند همبستگی رسمی و قانونی که در ازدواج وجود دارد، اهمیت ازدواج را درک نخواهید کرد.
 
زندگی سخت است و ازدواج هم از این اصل مستثنی نیست اما واقعیت این است که ازدواج هدفی است که بیشتر افراد جامعه به سمت آن حرکت می کنند، موهبتی الهی و عاشقانه است و والاترین ارتباطی است که می توانید با کسی که دوستش دارید داشته باشید
 
عشق:  ازدواج فرصتهای بسیاری برای دوست داشتن(عشق) برای تان فراهم می کند و این دوست داشتن هیچ محدودیت و حد و مرزی ندارد. ازدواج نوعی دوست داشتن است که مفهومش آن است که صبح هنگام، زمانی که از خواب بر می خیزید کسی که بیشترین علاقه را به وی دارید، اولین کسی باشد که می بینید و وی هنوز هم مانند روزهای اول ازدواج برایتان دلفریب و دوست داشتنی باشد. به همین دلیل یکی از دلایلی که ازدواج کردن را ارزشمند می سازد این است که وقتی به درستی انجام شود مانند یک تقویت کننده بی نظیر اعتماد به نفس فرد خواهد بود و باعث می گردد از مزایای گوناگون حس دوست داشتن و عشق بهره مند گردید. هیچ نوع رابطه دیگری از این لحاظ و نیز از لحاظ تاثیر مفیدی که بر سلامت روحی- روانی شخص دارد با ازدواج قابل مقایسه نیست.
 
همدلی و رفاقت:  از دیگر مزایای بی نظیر برقراری پیوند زناشویی این است که کسی را برای با او بودن خواهید داشت. کسی که شما به امید او به خانه می روید و یا مسئولیتهای خانه و خانه داری و فرزندان را به عشق وی متحمل می شوید، کسی که اگر مشکلی داشته باشید می توانید با او صحبت کنید، کسی که در ایام بیماری و گرفتاری از شما مراقبت خواهد کرد و ... تنها یک همسر همراه و دلسوز است. هر چند ممکن است همدلی و رفاقت موجود در ازدواج به نوعی در دوستی ها نیز تقلید شود و شباهت هایی با هم داشته باشند اما هیچ گاه به تمامیت و کمال ازدواج که در ،آن شما به طور قانونی و شرعی با کسی همراه می شوید نخواهد بود.
 
یکی از دلایلی که ازدواج کردن را ارزشمند می سازد این است که وقتی به درستی انجام شود مانند یک تقویت کننده بی نظیر اعتماد به نفس فرد خواهد بود.
 
خانواده:  ازدواج به شما خانواده می دهد. منظور فقط اختیار کردن همسر یا بله گفتن به همسر آینده نیست؛ هر چند که این موهبتی الهی است بلکه شما عضوی از خانواده همسرتان می گردید. اگر همسر شما خواهر یا برادری داشته باشد آنها خواهر و برادر شما هم خواهند شد. همچنین یک پدر و مادر دیگر، دایی و عموی دیگر و ... از اعضای جدید خانواده شما خواهند بود. و این موضوع به انسانها هویت، مکان و ارتباطات جدید می بخشد. بنابراین خانواده یک بخش عمده و مهم هر ازدواج است و در صورت مجرد ماندن خود را از این موهبت بزرگ محروم خواهید کرد. حال با این اوصاف اگر فرزند دار شوید حد و مرز خانواده شما وسیع تر خواهد شد. ضمن اینکه شرایط خانواده نیز بهتر خواهد شد.
 
برخورداری از یک سیستم حمایتی:  سیستم حمایتی خانواده بهترین سیستم حمایتی است که یک فرد می تواند داشته باشد و ازدواج به مفهوم گسترش و نیرومند تر کردن این سیستم حمایتی است. شما ازدواج می کنید که در مواقع لزوم به همسرتان تکیه کنید، صاحب خانواده شوید و از سیستم حمایتی آن برخوردار می شوید و به تدریج شروع به تشکیل خانواده خود می کنید که باعث گسترده تر شدن سیستم حمایتی شما خواهد شد.
علاوه بر دلایل فوق که بیانگر اهمیت ازدواج کردن است دردهای عاطفی و احساسی، مشکلات مالی، فرصتها و زمان زیادی که در صورت طلاق از دست خواهید داد و ... کافی است تا شما را وادار کند یک بار دیگر و با دقت درباره کاری که می خواهید انجام دهید فکر کنید.
 
اگر شما زوج محترم،تصمیم به جدایی گرفته اید و فکر می کنید وقت طلاق رسیده، بهتر است این مقاله را دوباره مرور کنید.

 
 
 
آخرین اخبار و تصاویر اجتماعی  را در سرویس جامعه صراط بخوانید.
برچسب ها: طلاق ازدواج