به گزارش صراط به نقل از عسگرپور در گفتوگويي با خبرنگار ايسنا شركت كرد و از شباهت سريال «شيدايي» با «جراحت»، مسائل اجتماعي مطرح شده در اين سريال، تجربه جديدش در «شيدايي» و روند توليد و پخش آن سخن گفت.
***
كارگردان سريال «شيدايي» در ابتداي گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، خاطرنشان كرد: قرار بود همين گروهي كه مشغول به كار «شيدايي» شديم، سريال ديگري به نام «وقت برگشتن است» را آغاز كنيم. در اين طرح بايد تغييراتي ايجاد ميشد و به همين دليل به نتيجه نرسيديم و من فكر كردم زمان بيشتري براي به نتيجه رسيدن آن و تبديل شدنش به فيلمنامه لازم است. اين در حالي بود كه حدود يك ماه بعد از آن بايد تصويربرداري را شروع ميكرديم به همين دليل ترجيح دادم كه آن كار را از ابتدا شروع نكنم.
وي ادامه داد: در اين فاصله با طرح ديگري مواجه شديم كه از جذابيت خوبي برخوردار بود. هرچند اين تجربه ممكن است پيش از اين در تلويزيون يا سينما اتفاق افتاده باشد، اما براي خود من ميتوانست يك تجربه جديد تلقي شود. «شيدايي» يك قصه گرم خانوادگي با ته مايههاي اجتماعي است؛ ضمن اينكه محور اصلي آن هم عشق و لطافت است. ما با همين محدوده كار خودمان را شروع كرديم و شبكه سوم سيما هم از اين طرح استقبال كرد.
عسگرپور توضيح داد: به تدريج كه فيلمنامه نوشته شد ما هم خيلي زود وارد پيش توليد شديم؛ اما اتفاقي كه در اينجا رخ داد اين بود كه احساس ميكرديم ميتوانيم در بخش فيلمنامه خيلي زودتر به نتيجه برسيم اما اينطور نشد و نگارش فيلمنامه كمي زمان برد. به علاوه من و سعيد نعمتالله دچار وسواس شده بوديم كه ترتيب داستان ترتيب درستي باشد تا بيننده با يك اثر متفاوت مواجه باشد. دربارهي ساخت سريال هم طبيعتا اين دقت بايد اعمال ميشد. به هرحال ما همزمان با پروسه فيلمنامه، پيش توليد را پيش ميبرديم. فيلمبرداري ما به سرعت شروع شد و در حال حاضر حدود 190 روز از شروع تصويربرداري ميگذرد كه با توجه به تعداد لوكيشنها و تعداد جلسات فيلمبرداري نرم نسبتا متعارف و خوبي براي اين كار تلقي ميشود.
عسگرپور دربارهي زمان پخش سريالش به خبرنگار ايسنا، گفت: شبكه سه اصرار داشت كه پخش كار كمي زودتر شروع شود اما تصور من از ابتدا اين بود كه پخش «شيدايي» ميتواند پايان دي ماه آغاز شود كه تا پايان سال نيز ادامه پيدا كند. اما پخش زودهنگام آن هرچند كه ساعت و روزهاي خوبي بود براي ما اين سختي را داشت كه همزمان با پخش درگير توليد شويم و فكر ميكنم تقريبا تا چند روز مانده به آخرين روز پخش، تصويربرداري همچنان داشته باشيم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون افزود: از حدود سي و يك قسمتي كه ممكن است پخش شود چيزي نزديك به 26 يا 27 قسمت آماده داريم. يعني تصويربرداري و بخش قابل توجهي از آن مونتاژ شده است. اما بايد مونتاژ نهايي و صداگذاري شود كه اين بخش سخت نيست؛ براي هر قسمت از دو يا سه قسمت باقي مانده نيز حدود پنج يا شش روز زمان لازم داريم كه اين مساله تبديل به مشكل بزرگي ميشود و مساله را سخت ميكند.
عسگرپور با اشاره به تجربهاش از سريال «جراحت» كه ماه رمضان سال گذشته روي آنتن رفت، عنوان كرد: در تجربهاي كه در «جراحت» داشتيم به اندازهي كافي توانستم روي مونتاژ، موسيقي و صداگذاري وقت بگذارم اما در اينجا متاسفانه اين مجال كمتر برايم فراهم ميشود كه كار را سخت ميكند.
كارگردان سريال «شيدايي» در بخش ديگري از اين گفتوگو دربارهي پخش و توليد همزمان اين سريال خاطرنشان كرد: بازخوردها به كاري كه در حال پخش است كمك ميكند تا بخشهاي باقي مانده براساس بازخوردهاي مردم تغييراتي داشته باشد. اما ما چون قسمتهاي پاياني را تصويربرداري ميكنيم نميتوانيم از اين بازخوردها استفاده زيادي بكنيم. هرچند كه گاهي پخش همزمان سريال كار تصويربرداري ما را از يك جهت سختتر ميكند چون وقتي در خيابان و كوچه كار ميكنيم تا وقتي مردم ندانند درگير كدام كار هستيم به راحتي پيش ميرويم. اما زماني كه مردم ميدانند چه سريالي را كار ميكنيم مشكل ما كمي بيشتر ميشود. هرچند اين مساله هم از شيرينيهاي كار است اما در عين حال كار ما را كمي سخت ميكند.
محمد مهدي عسگرپور در پاسخ به پرسشي درباره تعداد قسمتهاي «شيدايي» كه در ابتدا 50 قسمت اعلام شده بود، عنوان كرد: از ابتدا كه كليت داستان را با سعيد نعمتالله پيش ميبرديم هم خود ما و هم تلويزيون مايل بود اين قصه حداقل 40 قسمت باشد حتي تلويزيون دوست داشت حداكثر به 50 قسمت هم برسد. من هم مشكل خاصي با اين مساله نداشتم و كار را با فيلمنامهنويس به گونهاي پيش برديم كه تا مقداري كه لازم است داستان جلو برود و تمام شود. اما زماني كه پخش شروع شد و بحث تاريخ پخش مطرح شد ما با محدوديت مواجه شديم و اينكه «شيدايي» بيش از 30 قسمت داشته باشد از نظر ما عملا منتفي شد. اگر زمان پخش پايان دي ماه بود شايد اين فرصت به وجود ميآمد كه بتوان بخشي از قصهمان را بسط دهيم و حداقل به 40 قسمت نزديك شويم.
عسگرپور در ادامه به يكي از مشكلات رايج سريالهاي تلويزيوني اشاره كرد و گفت: يك اشكال در سريالهاي تلويزيوني وجود دارد كه اميدوارم اين اتفاق براي ما نيفتاده باشد. مشكل اين است كه بيننده نهايتا پايان خوشي را از يك سريال نميبيند؛ يعني احساس ميكند داستان در جايي كه بايد، تمام نميشود و تيم توليد به كش دادن و پيش بردن آن كه لزومي ندارد ادامه ميدهد. اما در مورد «شيدايي» مطمئن هستم كه 40 قسمت آخر داستان به گونهاي پيش ميرود كه ممكن است عكس اين قضيه پيش برود يعني بيننده بگويد كه اي كاش اين سريال ميتوانست چند قسمت ديگر نيز ادامه پيدا كند. اين ويژگي است كه در كار ما وجود دارد.
وي سپس دربارهي سريالسازي در شبكه سه سيما نيز تاكيد كرد: يك بلند نظري خاص در سريالسازيهاي شبكه سه وجود دارد و آن اين است كه در وهلهي اول كيفيت براي اين شبكه مهم است و در برخي از شبكهها كار كردهام و در برخي از گروهها ديدهام كه در مورد تعداد قسمتها خيلي پافشاري ميكنند. چون دوست دارند به خصوص اگر كار پربينندهاي باشد ادامه پيدا كند. اما در مورد «شيدايي» و حتي «جراحت» در ابتدا اين بحثها را باهم داشتيم و وقتي مساله پخش پيش آمد، اولويت اول را بر كيفيت گذاشتيم تا اگر تعداد قسمتها كمتر يا چيزي حذف شد، مشكلي نداشته باشيم. چيزي كه مهم است اين است كه كيفيت خوبي روي آنتن داشته باشيم.
عسگرپور همچنين با اشاره به گروه توليد سريال «شيدايي» تاكيد كرد: گروهي كه ما با آن كار ميكنيم همه تلاششان را ميكنند اما احساس ميكنم گروه ما به دلايل مختلفي كمي خسته است يعني از نظر من گروه شاداب و پرنشاطي نيست و ادامه دادن يك كار با گروهي كه چندان شاداب نيست و بدشان نميآيد كه كار هرچه زودتر تمام شود به صلاح نيست و حتما به كارمان لطمه ميزند و ما با يك اثر منفي مواجه ميشويم. من در گروهي كه كار ميكنم كمي خستگي و روزشماري براي پايان كار ميبينم.
عسگرپور در بخش ديگري از اين گفتوگو در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا مبني بر اينكه «شيدايي» برخلاف نام اين سريال، سريال تلخي است، گفت: اسم اين را نميتوانيم تلخي بگذاريم. گاهي وقتها زياد گفته ميشود كه تلويزيون نياز به كارهايي پرنشاط دارد. من هم با اين مساله مشكل ندارم. اما همه تلويزيون نبايد اين باشد. بعضي از ساعات پخش نبايد به موضوعات جدي و تفكر برانگيز بپردازيم اين باعث ميشود كه مخاطب خودش را به جاي شخصيتهاي اصلي داستان بگذارد و با درسها و مسائل آنها همراه شود. همه چيز را به شادي و خوشي گذراندن درست نيست و تلويزيون حتما به اين نوع تلخي احتياج دارد.
وي ادامه داد: تعبير خود من از اين نوع كارها مثل «شكلات تلخ» است؛ يعني حتما با اثري كه ذاتش ذات شكلات است مواجه باشيم اما تلخياش را كه ميتواند نفع داشته باشد را بپذيريم. به نظر من اين نوع قصهها كه «جراحت» هم از اين نوع بود، درگيري آدمها را نشان ميدهد نه تلخي. اگر بخواهيم تلخي را در شرايط اجتماعي امروزمان باز كنيم با مسائل ديگري مواجه ميشويم كه شايد تلويزيون هم نخواهد، مايل نباشد يا امكان نشان دادن آن را نداشته باشد. من اين موضوع را خيلي تلخ نميدانم بلكه آن را از موضوعات روزمره اجتماعي ميدانم كه پيچيدگيهاي سختي در زندگي آدمها به وجود ميآورد.
كارگردان سريال «شيدايي» در پايان تاكيد كرد: يك نكته را هم نبايد فراموش كنيم شخصيتهاي داستاني بايد اوج و حضيض، سختي را طي كنند و اين شرايط را تجربه كنند تا به پالايش برسند به خصوص در مورد حرفهاي اين داستان كه شبهاتهاي زيادي به «جراحت» دارد و به نوعي حرفهاي امروز اجتماع هست كه چگونه كساني كه تا اين حد به هم نزديكاند براساس يك موضوع نه چندان با اهميت روز به روز با شكاف بيشتري بين خودشان مواجه ميشوند. اين مساله بايد درسآموز باشد كه اگر بيننده خود را به جاي اين شخصيتها گذاشت، بداند كه مثل طاهاي قصه ما عمل نكند و كمي هم به آينده نگاه كند تا تصميمات بهتري بگيرد و بداند كه ميتواند به موقعيتهاي ديگري دست پيدا كند.
آخرین اخبار و تصاویر اجتماعی را در سرویس جامعه صراط بخوانید.