مدتی قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از قتلی خبر داد که لحظاتی قبل مرتکب شده بود. بدنبال این خبر مأموران پلیس راهی محل جنایت که یک ویلای ساحلی در شمال کشور بود شدند. با ورود به خانه ویلایی آنها جسد خونین مرد جوانی را دیدند که یک زن و دو مرد دیگر نیز کنارش حضور داشتند اما عامل جنایت که امین نام داشت و از ناحیه دست مجروح شده بود به بیمارستان رفته بود.
اعتراف به قتل
امین پس از بهبودی در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود به مأموران گفت: با همسرم برای تعطیلات از تهران راهی شمال شدیم. لحظاتی قبل از قتل با همسرم در ساحل قدم می زدم که چند مرد برای همسرم ایجاد مزاحمت کرده و من با آنها درگیر شدم. با وساطت همسرم و کسانی که آنجا بودند درگیری پایان یافت.
او ادامه داد: وقتی به ویلا برگشتیم حدود 5 دقیقه بعد، مقتول که سروش نام داشت به همراه دوستانش وارد ویلا شدند. آنها داس و قمه داشتند و من هم به داخل ویلا رفتم و چاقویی که آنجا بود را برداشتم. من قصد قتل نداشتم اما مقتول با داس به من حمله کرد و از ناحیه دست مجروح شدم. خواست ضربه دوم را بزند که من برای دفاع از خود به او ضربه زدم و چاقوی من به گردن مقتول برخورد کرد. من فقط می خواستم او را بترسانم واقعاً دلم نمی خواست او را بکشم ، من توبه کرده و دور کارهای خلاف را خط کشیده بودم.کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند که امین حدود 10 سال قبل نیز جنایتی مرتکب شده و با گرفتن رضایت اولیای دم مدتی قبل از زندان آزاد شده است.
امین درخصوص نخستین جنایتش نیز گفت: 19 سال بیشتر نداشتم و تازه با دختری به نام سودابه آشنا شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم. اما یک روز که خیلی ناراحت بود به من گفت یکی از بچه محل هایمان به نام آرش برای او ایجاد مزاحمت کرده است. از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدم، آرش می دانست که من به سودابه علاقه دارم و می خواهم با او ازدواج کنم. درگیری من و آرش از همان موقع شروع شد. اما او دست بردار نبود و در نهایت با هم در خیابان قرار گذاشتیم. درگیری ما در خیابان بالا گرفت و من با چاقو به آرش ضربه زدم که بعد از انتقال به بیمارستان جان باخت.
زندگی دوباره
مرد جوان ادامه داد: من به زندان افتادم و خانواده ام برای گرفتن رضایت وارد عمل شدند. اما خانواده آرش رضایت نمی دادند. با درخواست قصاص آنها، دادگاه نیز برای من اشد مجازات را که همان قصاص بود صادر کرد. من در چند قدمی چوبه دار بودم که با لطف خداوند و تلاش واحد صلح و سازش، خانواده آرش در آخرین لحظات و پای چوبه دار به شرط دریافت دیه رضایت دادند. واقعاً توانایی پرداخت این هزینه را نداشتم اما در نهایت با کمک چند خیر موفق شدم دیه را تهیه کنم و بعد از 9 سال حبس از زندان آزاد شوم.
زمانی که پایم را از زندان بیرون گذاشتم با خودم عهد کردم که دیگر کاری نکنم که راهی زندان شوم، به همین دلیل بعد از آزاد شدن از زندان به خانواده ام گفتم می خواهم ازدواج کنم. مرد جوان گفت: چند ماه بعد از آزادی ام با فتانه دختری که اینبار خانواده ام معرفی کرده بودند و او نیز از زندگی خصوصی ام با خبر بود، ازدواج کردیم و برای گذراندن تعطیلات راهی شمال شدیم که آن اتفاق تلخ رخ داد.
رهایی از قصاص برای دومین بار
با ادعای مرد جوان، فرضیه دفاع مشروع او مطرح شد، اما مدارک کافی برای اثبات این ادعا از سوی مرد جوان ارائه نشد. در حالی که تحقیقات به این سمت می رفت که امین برای بار دوم به قصاص محکوم شود وکیل او مدارکی را به بازپرس ارائه کرد که راز این جنایت را برملا ساخت.او فیلمی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد که جزئیات کامل درگیری را نشان می داد. فیلمی که از دوربین مداربسته ویلا گرفته شده بود از زمان ورود مقتول و دوستش به داخل ویلا تا حمله آنها به امین و ضربه ای که به آنها زده بود را نشان می داد.
تصاویر این درگیری و اظهارات متهم و مدارکی که در ادامه بررسی ها بدست آمد، امین پای میز محاکمه رفت و سرانجام با دفاعیات وکیل متهم دادگاه موضوع دفاع مشروع را تأیید کرد و بدین ترتیب مرد جوان بار دیگر از مجازات قصاص رهایی یافت او به زودی از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.