جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۴

روایتی از خودنمایی بن‌سلمان با پوشیدن لباس پلیس در بازار

نزدیکان بن‌سلمان می‌گویند که رفتار و گفتار او در همان دوران نوجوانی حاکی از روحیه جاه‌طلبی و میل شدید وی به حکومت بود.
کد خبر : ۵۰۱۴۷۹

چند هفته قبل روزنامه آمریکایی «نیویورک‌تایمز» بخش‌های مهمی از کتاب «ام بی اس: به قدرت رسیدن محمد بن سلمان» را منتشر کرده که «بن هوبارد» نویسنده آن٬ مدیردفتر این روزنامه در بیروت است.

این کتاب در چندین فصل به چاپ رسیده است و جنجال و سرو صدای زیادی نیز به پا کرد.

آغاز شکل‌گیری رویای حکومت در سر شاهزاده جوان سعودی

یکی از افراد نزدیک به خانواده سلطنتی عربستان می‌گوید که زندگی «محمد بن سلمان» در دوره نوجوانی متمرکز بر استفاده از امتیازات پادشاهی برای تحکیم روابط خود با مردم بود. خانواده «سلمان‌بن عبدالعزیز» در تابستان به ساحل دریای سرخ رفته و در آنجا اردو می‌زدند و محمد بن سلمان ناوگانی از اسکی‌ها را برای جوانان در آنجا می‌فرستاد. در زمستان نیز این خانواده در مناطق بیابانی اردو زده و در آنجا محمد بن‌سلمان کباب بره با برنج روی سینی‌های بزرگ بیضی شکل سرو کرده و به بدوی‌نشینانی که برای عرض سلام نزد شاهزادگان می‌آمدند تقدیم می‌کرد.

در آن زمان عربستان برای بن سلمان همه دنیا بود و پدرش این علاقه او را به کشورش تحسین می‌کرد؛ شاهزاده جوان نیز همراه پدرش در مراسم عروسی و عزا حاضر شده و در مسجد نزدیک پدرش نماز می‌خواند.

مدتی بعد مادر محمد بن سلمان به همراه فرزندانش وارد کاخی که برای آن‌ها اختصاص داده بود شدند. محمد بن سلمان در آن روز‌ها به بدرفتاری مشهور بود؛ نزدیکانش می‌گفتند که نارضایتی و عصبانیت در چهره و رفتار وی موج می‌زد و گاهی به مرز انفجار می‌رسید.

او برای جلب توجه در دوران نوجوانیش چندین بار لباس پلیس به تن کرده و به یک مرکز تجاری در ریاض رفت. افسران پلیس سعودی نیز نمی‌توانستند چیزی به او بگویند چرا که می‌دانستند وی پسر حاکم ریاض است.

شاهزاده جوان به دلیل همراهی با پدرش وارد همه امور مملکت شده و به نوعی بر آن مسلط گشت.

احساسات بن سلمان نیز مانند بسیاری از هم‌سن و سالان خود از فیلم‌های هالیوود و کارتو‌ن‌های آمریکایی و ژاپنی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته بود. دوستان قدیمی وی می‌گویند که محمد اغلب در بازی‌های ویدئویی غرق می‌شد و از میان دوستانش اولین کسی بود که به فیسبوک معتاد شد.

محمد بن سلمان در زمان حملات ۱۱ سپتامبر به برج‌های دو قلوی سازمان تجارت جهانی در نیویورک ۱۶ سال داشت. پس از سال‌ها به یک هیئت آمریکایی اعلام کرد که به خواسته مادرش اخبار مربوط به این حملات را تماشا می‌کرد. شاهزاده جوان نمی‌خواست که اظهارات او در این مورد به شکل مستقیم منتشر شود٬، اما رئیس این هیئت آمریکایی می‌گوید که او احساس ترس و وحشت زیادی از این حادثه داشت و معتقد بود که بعد از آن شهروندان سعودی نمی‌توانند در خارج احساس راحتی داشته باشند.

«جویل سی روزنبرگ» رئیس هیئت مذکور به نویسنده این کتاب اظهار داشت که حرف‌های محمد بن سلمان نشان می‌داد که او نمی‌خواهد در کشوری که مردم دنیا چنین دیدگاهی به آن دارند زندگی کند؛ اما به جای اینکه در کشور‌های خارجی درس بخواند٬ در ریاض مانده و در دانشگاه «ملک سعود» به تحصیل در رشته حقوق پرداخت.

یکی از دوستانش می‌گوید او در همان زمان هم علاقه زیادی به سروری و رهبری داشت و این از رفتارهایش در صحبت میان دوستان پیدا بود. یک بار تعدادی از دوستانش گفتند که او می‌گفت می‌خواهد یک اسکندر بزرگ دیگر باشد.

یکی از شاهزاده‌های هم‌نسل محمد بن سلمان می‌گوید که او دائما از دولت و اینکه دلش می‌خواهد چگونه وارد آن شود صحبت می‌کرد و من گمان می‌کردم به اعتبار اینکه پسر حاکم ریاض است این حرف‌ها را می‌زند.

این شاهزاده ادامه می‌دهد که بن‌سلمان شیفته «مارگارت تاچر» نخست وزیر وقت انگلیس معروف به «بانوی آهنی» بود و همواره از اینکه این زن چگونه نظام اقتصادی انگلیس را تقویت کرد می‌گفت.

اما با همه این وجود محمد بن سلمان از چشم و گوش دیپلمات‌ها و کارشناسان خارجی که تحرکات عربستان و کسانی که در صدد رسیدن به قدرت در آن بودند را برسی می‌کردند دور بود.

در سال ۲۰۰۷ سفیر وقت آمریکا در عربستان سعودی با شاهزاده سلمان که برای گرفتن ویزای ایالات متحده برای اعضای خانواده خود از وی درخواست کمک کرده بود دیدار کرد. در آن زمان همسر اول سلمان برای مراجعه به پزشک خود در آمریکا برای ورود به این کشور دچار مشکل شده بود. با وجود اینکه سایر فرزندان بن سلمان همه اقدامات مربوطه برای اخذ ویزای آمریکا را طبق قانون و مراحل خاص انجام داده بودند؛ محمد قبول نکرد که به سفارت آمریکا رفته و از او انگشت‌نگاری کنند٬ به شکلی که انگار یک مجرم است.

محمد بن سلمان در سال ۲۰۰۷ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و دو سال بعد در یک دفتر کارشناسی که یک مرکز تحقیقاتی وابسته به شورای وزیران عربستان بود مشغول به کار شد. او قرار بود دوسال بعد در شغلش ارتقاء یابد که «ملک عبدالله» پادشاه سابق سعودی مانع آن شد و بنابراین بن سلمان نزد پدرش بازگشت و در آنجا مشغول شد.

محمد بن سلمان در ششم آوریل ۲۰۰۸ میلادی با دختر عمویش شاهزاده «سارة بنت مشهور عبدالعزیز» طی یک مراسم مجلل در ریاض ازدواج کرد.