مجید شاکری در پاسخ به این سوال که رئیس کل بانک مرکزی اخیراً اعلام آمادگی کرده که برای کمک به تأمین مالی شرایط کرونا، عملیات بازار باز توسعه یابد؛ آیا شرایط برای توسعه این عملیات وجود دارد یا خیر، گفت: برای بررسی دقیق چگونگی عملکرد و ارزیابی موفقیت عملیات بازار باز باید به موضوع از ابعاد مختلفی پرداخت؛ به این معنا که باید دید بانک مرکزی چه کرده و این اقدامات چقدر کارایی داشته و نوع نگاه بانکها و دولت به موضوع عملیات بازار باز چه بوده است؛ در واقع، کاری که بانک مرکزی در سال ۹۸ انجام داده، این بوده است که سقف و کف کریدور نرخ بهره را کاهش داد؛ در گذشته هر بانکی که اضافه برداشت انجام میداد، باید ۳۶ درصد سود میپرداخت، اما اکنون که عملیات بازار باز فعال شده، این بدهی وثیقهدار شده و با نرخ ۱۷.۵ توسط بانک مرکزی در اختیار بانک قرار میگیرد.
تحلیلگر مسائل بانکی افزود: بانک مرکزی با راه اندازی عملیات بازار باز شرایطی را به وجود آورده که بازار بین بانکی ساماندهی شده و نرخ سود منطقی شود؛ اما باید توجه داشت آنچه که اکنون به عنوان عملیات بازار باز در حال اجرا است، جز مهمی از عملیات به شمار میرود اما خود عملیات بازار باز نیست؛ چراکه برای راهاندازی کامل عملیات بازار باز، نیازمند یک کریدور برای نرخ بهره هستیم که در آن بتوانیم عمل کنیم.
چشم اندازی برای آینده اوراق وجود ندارد
وی تصریح کرد: خود عملیات بازار باز به معنای این است که بانک مرکزی درون یک کریدور برای نرخ بهره تولید نرخ کند و در واقع ریپو یا همان قرارداد بازخرید اوراق را هم انجام دهد، این همان دو نوع عملیات بازار باز است که یا باید بر اساس خود اوراق عمل و یا بر اساس بازخرید آن عمل کنیم؛ ولی اصل بر این است که نرخ از ریپو (بازخرید) بیرون بیاید و آئین نامه ریپو نیز در سال ۹۹ به تصویب رسیده است؛ پس باید درک کرد که ممکن است مشکلات حقوقی نیز در این میان وجود داشته باشد.
شاکری با بیان اینکه سرعت خرید و فروشی که باید انجام شود نیز مهم است، گفت: یادمان باشد عملیات بازار باز در کشورهای پیشرفته از جمله آمریکا، تقریباً از زمانی که بانکهای مرکزی این کشورها تأسیس شدهاند، تا به امروز وجود داشته است؛ در ایران نیز، اساس عملیات انجام شده بازار باز ضمن اینکه مسیر قابل دفاعی است، اما هنوز کامل نشده است.
وی اظهار داشت: نکته بعدی، نوع نگاه بانکها به عملیات بازار باز است؛ بانک برای آن در عملیات بازار باز مشارکت میکنند که وقتی ذخایر ندارند، از محل این عملیات تأمین مالی کنند؛ این در حالی است که در این مدت به خاطر جنس رفتار دولت نسبت به بانک مرکزی و افزایش شدید ذخایر در بازار بین بانکی، سقوط آزاد نرخ اوراق در بازار رقم خورده و از سوی دیگر، هیچ چشم اندازی برای آینده اوراق وجود ندارد؛ ضمن اینکه به زودی نرخ ذخایر قانونی نیز کاهش مییابد؛ پس یک بار دیگر میزان نیاز بانکها به ذخایر کمتر از قبل خواهد شد و نسبت به میانگین تاریخی، رقم نرخ به سطح بسیار پایینی میرسد.
افزایش شدید ذخایر در بازار بینبانکی
شاکری معتقد است که بسیاری از بانکها هنوز هم نمیدانند که به چه شکلی باید در عملیات بازار باز مشارکت کنند؛ این در شرایطی است که ذخایر مابین بانکها نیز هنوز وثیقهدار نشده است و بانکها اساساً، بدون دادن وثیقه به یکدیگر، در بازار بین بانکی از هم منابع مالی قرض میگیرند و یکسری از بانکها، هم اکنون با مازاد ذخایر بسیار بالایی مواجه هستند که به راحتی آن را در اختیار سایر بانکهای متقاضی قرار میدهند.
دافعه وزارت اقتصاد نسبت به اوراق / عملکرد وزارت اقتصاد کُند است
وی اظهار داشت: نکته سوم، عدم استقبال دولت نسبت به انتشار اوراق است؛ در واقع، در وزارت اقتصاد یک ترمز شدیدی در مقابل فروش اوراق وجود دارد که استدلال پایهای آن، این است که گفته میشود اگر بنا باشد نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی واگرا باشد و بدهی برای دولت ایجاد شده که باید اصل و سود این بدهی را با شکل دهی بدهی جدیدی که همان اوراق است، تسویه کرد، قرض گرفتن از پایه پولی بهتر از انتشار اوراق است که این ادبیات، البته غلط نیست؛ ولی مساله اصلی آن است که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به آن معنایی که وزارت اقتصاد برداشت میکند، واگرا نیست؛ بلکه عدد اسمی تولید ناخالص داخلی بزرگ شده است؛ ولی نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، کم شده است؛ پس وزارت اقتصاد این شانس را دارد که از اوراق استفاده کند.
شاکری ادامه داد: نکته دیگر این است در یک بازار با عمق کم که بازارگردان هم نداشته است، بدون اینکه نرخ بالاتر برود، میتوان با حضور بازارگردان، نتایج بهتر و عمق بیشتری را تجربه کرد؛ پس نوع نگاهی که وزارت اقتصاد به موضوع دارد توأم با کندی است و روزی به این نتیجه میرسد که باید انتشار اوراق را در دستور کار قرار دهد؛ اما احتمالاً دیر خواهد بود.
در حال تمرین هستیم
وی اظهار داشت: هم اکنون در حال تمرین عملیات بازار باز هستیم و ممکن است زمان زیادی سپری شود تا این بازار جا بیفتد؛ ضمن اینکه باید دقت کنیم که عملیات بازار باز در امریکا اساساً میان واسطههای اولیه است و درست است که این بخش، همان بانکها هستند ولی خود کسانی که معامله گران اوراق بهادار هستند و خود از جنس بانکداری سایه به شمار میروند، باعث میشوند که عملاً اثرگذاری و سرعت اثرگذاری نرخ بالاتر باشد؛ در حالی که در ایران بانکها ممکن است بگویند به خاطر اینکه ذخایر مازاد به سپرده بیش از میانگین تاریخی سه تا چهار سال گذشته است، علاقمند به حضور در بازار باز نیستند؛ اما فعالان خارج از بانک نیز چنین شرایطی را ندارند.
شاکری ادامه داد: در سایر کشورهای دنیا، هر کسی که معامله گر اوراق بهادار است، بخشی از عملیات بازار باز به شمار میرود و بر این اساس، توصیه این است که عملیات بازار باز را از فقط بانکها به بیش از بانکها توسعه دهیم که البته در کنار این یک توضیحی هم وجود دارد و آن اینکه بانک مرکزی میگوید که اول باید با بانکها، اجرای عملیات بازار باز را تمرین کنیم و بعد به فکر گستردهتر کردن آن باشیم.
باید بازیگران غیربانکی را هم وارد گود کرد
این تحلیلگر مسائل بانکی خاطرنشان کرد: بانک مرکزی باید در عملیات بازار باز، بازیگران غیر از بانکها را دخالت بدهد تا با این کار، نتایج مثبتی نیز حاصل شود؛ اما اکنون مشکلی که وجود دارد، نرخ تنزیل در خرید و فروش بازار است که با نرخ تنزیل خارج از بازار فاصله دارد که علت اصلی آن، به خاطر نبود بازارگردان است؛ ضمن اینکه نسبت داراییهای مالی به کل دارایی خانوار نیز در ایران پایین است و آمار سال ۹۴ میگوید که این نسبت به نحوی است که معادل ۸۳ درصد داراییهای ایرانیها املاک و مستغلات است و نیاز داریم که با یک سری داراییهایی که نقدشوندگی بالاتری دارند آن را جایگزین کنیم.
شاکری معتقد است که عملیات بازار باز فرصت مناسبی است که اگر فقط در چارچوب بانکها دیده نشود، میتوان شرایطی را برای دولت فراهم کند که اوراق دولت را در ترازنامه خانوارها وارد نماید. به هر حال، نه باید زیر عملیات بازار باز زده و آن را نفی کنیم و نه اینکه فکر کنیم اکنون کل عملیات بازار باز رخ داده و شکل گرفته است، بلکه باید تمرین کنیم که عملیات بازار باز را با استانداردهای دنیا در ایران پیاده سازی نمائیم.