» وَ إِذَا أَعْجَبَكَ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ سُلْطَانِكَ فَحَدَثَتْ لَكَ بِهِ أُبَّهَةٌ أَوْ مَخِيلَة فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْكِ اللَّهِ فَوْقَكَ وَ قُدْرَتِهِ مِنْكَ عَلَى مَا لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ نَفْسِكَ فَإِنَّ ذَلِكَ يُطَامِنُ إِلَيْكَ مِنْ طِمَاحِكَ وَ يَكُفُّ عَنْكَ مِنْ غَرْبِكَ وَ يَفِيءُ إِلَيْكَ مَا عَزَبَ مِنْ عَقْلِك؛ اگر قدرت و مقامى كه به دستت رسيده برايت خودپسندى و عجب آورده و كبريا و عظمتى براى خود پنداشتى ، شكوه ملك خداى را بالاى سرت بنگر، بينديش كه (چگونه در قبضه قدرت اوئى، و از خويش اختيارى ندارى و) قدرت هایى كه تو در حق خود ندارى او در باره تو دارد، اين فكر، كبر و سركشى ترا فرو نشاند، حدت و تنديت را مهار كند، و عقل گمگشته را به تو باز گرداند« عهدنامه مالک اشتر، نهج البلاغه این از تکالیف الهی نامزدهای انتخابی است که در ایام باقی مانده تا انتخابات و قبل از رسیدن به کرسی نمایندگی مجلس آداب قدرت مداری را بیاموزند. مودب بودن به آداب قدرت در اسلام هست که می تواند راه خدمت را هموار کند و الا از خدمت چیزی جز شعار آلوده به قدرت سوء باقی نخواهد ماند.
مسطورات
مرکب قدرت یا کرسی خدمت؟!
«نامزد انتخابات بايد با قصد خدمت وارد شود. اگر با قصد قدرتطلبى و جمعكردن پول و مسائل گوناگون و انگيزههاى ناسالم ديگر وارد شود، به كشور خدمت نمي كند»
به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛ ابوالفضل محمدی در مسطورات نوشت:
«نامزد انتخابات بايد با قصد خدمت وارد شود. اگر با قصد قدرتطلبى و جمعكردن پول و مسائل گوناگون و انگيزههاى ناسالم ديگر وارد شود، به كشور خدمت نمي كند.»
این جملات تازه ترین مطالبه رهبر عزیز انقلاب اسلامی از کسانی است که برای ورود به مجلس شورای اسلامی در تلاش اند و سودای وکالت از سوی مردم را در خانه ملت در سر می پرورانند. این مطالبه، اصلی قدیمی در منظومۀ فکری ایشان است که هیچ گاه کهنه نمی شود. حرف، خیلی روشن و واضح است؛ کسانی که پا به عرصۀ سیاست مداری و قبول مسئولیت می گذارند باید خوب بدانند که مرز قدرت و خدمت، ظریف تر و حساس تر از آن چیزی است که فکر می کنند. شاید با یک بار هوی پرستی، یک بار بی تقوایی و یک بار کبر ورزی و عجب اندیشی، در مرداب مستی و جنون قدرت که در ذات قدرت نهفته است فرو بروند و خود ندانند. همواره بدمستی و تک تازی صاحبان قدرت و چگونه تصاحب نمودن آن، موجب ترس دیگران شده است. اما در اسلام کسب قدرت به هر وسیله ای معنا ندارد و قدرت باید با لجام تقوی و بندگی خدا مهار شود تا راکبان قدرت زمین خوردۀ چموشی این مرکب نگردند. تنها کسی می تواند بر قدرت، قدرت داشته باشد که دلیرانه جلوی طوفان سرکشی و قدرت پرستی خویش بایستد و آتش عطش قدرت را با خنکای ذلت و بندگی خدا فرو بنشاند و از پایمال شدن عقلش زیر پای قدرتش جلوگیری نماید. این ها را امیرالمومنین علیه السلام هنگام راهی نمودن مالک برای تصدی حکومت مصر یادش داد تا قبل از این که به کرسی قدرت تکیه بزند، بداند به سوی قدرت رفتن و قدرت مندی به وسیلۀ یک مسئولیت در اسلام چه آدابی دارد: