«اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمی شد ختم و شب هفت نمی شد گرفت، مسجد الجواد را نمی شد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاح طلبان عبور کردند.»
این صحبتهای یک اصولگرای دوآتیشه و رقیب جریان اصلاحات، منتقد و مخالف آن نیست! این صحبتهای صادق زیباکلام از تئورسینهای جریان اصلاحات است که شب گذشته در یک لایو زنده ایسنتاگرامی مطرح کرد!
او میگوید: «نامزدهای اصلاح طلب در سال ۹۸ و آنهایی که تایید صلاحیت شده بودند ۸۰ هزار رای آوردند، یعنی از ۱ و نیم میلیون به ۸۰ هزار رای رسیدیم و من معتقد هستم که اگر آقای محمدرضا عارف ثبت نام کرده بود، یقینا تایید صلاحیت می شد و ۱۰۰ هزار رای هم نمی آورد، اتفاقا خیلی کار درستی کرد که ثبت نام نکرد.»
در این گزارش سعی بر این داریم تا بررسی کنیم که آیا اصلاحات بنا بر قول زیباکلام مُرد؟ یا در کُما است؟ یا بهطور دقیقتر اینکه پس از آنکه مردم و به قول خودشان سرمایههای اجتماعی آنها در سال 98 به مرگ گرفتند، آیا به تب راضی شدهاند؟ یا خود را به مُردن زده است؟
بهار سال ۹۹ تازه شروع برگ ریزان اردوگاه اصلاح طلبان و بیرون زدن اختلافات درونی آنها شده؛ اصلاح طلبانی که سال ۹۴، ۳۰ بر صفر در تهران رقیب سنتی خود یعنی اصولگرایان را شکست دادند و جشن و هلهله راه انداختند، چهار سال بعد با همان نتیجه به رقیب سنتی خود باختند.
«حزب کارگزاران سازندگی» با لیست "یاران هاشمی" و هشت حزب اصلاح طلب از جمله «خانه کارگر»، «حزب اسلامی کار»، «حزب همبستگی»، «حزب آزادی»، «انجمن اسلامی معلمان»، «مجمع فرهنگیان ایران اسلامی»، «حزب وحدت و همکاری ملی» و حزب مردمسالاری» با لیستی با عنوان "آمدیم برای ایران" وارد انتخابات دو ماه پیش شدند که در هر دو لیست نیز "مجید انصاری" سر لیست آنها بود.
این 9 حزب اصلاح طلب در حالی برای انتخابات سال ۹۸ لیست ارائه کرده بودند که "علی شکوریراد" و "آذر منصوری" دبیرکل و قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران ـ مرکب از اعضای حزب منحله مشارکت ـ و "جواد امام" از حزب مجمع ایثارگران اصلاح طلب ـ مرکب از سازمان محله مجاهدین انقلاب اسلامی ـ که هر سه در دادگاه محکومیت قضایی دارند برای این دور از انتخابات نامزد شدند و صلاحیت هر سه آنها در هیئت اجرایی انتخابات یعنی وزارت کشور رد شد و پس از آن بود که به گفته برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب این دو حزب با نفوذی که در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان داشتند این شورا که ریاست آن بر عهده "محمدرضا عارف" است را مجاب کردند که برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی لیستی از سوی این شورا ارائه نشود.
برخی از تحلیلگران سیاسی میگویند همین مسئله لیست دادن یا لیست ندادن حالا موضوعی شده تا که بین آنان اختلافات پررنگتر شود که استعفای عبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در 5 اردیبهشت دوباره نگاهها را به سمت اصلاحطلبان و آنچه که در 2 اسفند 98 گذشت و در زیر بمباران خبرهای کرونایی پنهان شد، برگرداند.
2 ماه از انتخابات 2 اسفند ماه 98 گذشته؛ اصلاحطلبان بیش از 80 درصد از کرسیهای مجلس را باختهاند، عبدالواحد موسوی لاری استعفا کرده و انتقادات به محمدرضا عارف هم افزایش یافته است؛ محمد قوچانی مسئول ارگانهای رسانهای حزب کارگزاران سازندگی میگوید: "انتخابات 98 «آغاز پایان اصلاحطلبان خسته» است. عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات هم به شورای عالی اصلاحطلبان انتقاد می کند و می گوید: "کار شورای عالی اصلاحطلبان تمام است" و صادق زیباکلام می گوید: "اصلاحات مُرد!"
اینکه اصلاحطلبان در انتخابات سال 98 از سوی پایگاه اجتماعی خود به دلیل عملکرد در مجلس دهم، شورای شهر تهران و دولت حسن روحانی دست رد محکمی به سینهشان زده شده را خود شخصیتهای این جریان بر آن معترف هستند اما برخی از تحلیلگران سیاسی میگویند که این صحبتها نوعی "فرار" است!
*انبارلویی:سخن از اینکه اصلاحات مرده پاک کردن صورت اصلی مسأله است
کاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزای فارس، درباره سخنان شب گذشته صادق زیباکلام مبنی بر اینکه اصلاحات مرد میگوید: سخن از اینکه اصلاحات مرده پاک کردن صورت اصلی مسأله است. اصلاحطلبان اکنون با 4 بحران روبهرو هستند و باید این 4 بحران رهبری، بحران سازمان، بحران گفتمان و بحران ناکارآمدی را حل و سپس درباره بحران ناکارآمدی به مردم پاسخ بدهند.
او میگوید: اصلاحطلبان اکنون هیچ حرفی برای گفتن ندارند؛ همه وعدههایی که آنها به مردم داده بودند عملی نشده است، مردم میبینند که اصلاحطلبان نه در دولت بلکه در شورای شهر تهران نیز مطالبات آنان را محقق نکردهاند، بنابر این مردم دیگر فریب شعر و شعار را هم نمیخورند بلکه آنان به جد پیگیر این هستند که مطالباتشان محقق شود.
این کارشناس مسائل سیاسی میگوید: طبیعی است که یک گفتمانی در یک کشور ضعیف و قوی شود اما جریانی میتواند توفیق به دست بیاورد که بتواند مطالبات توسط آن جریان محقق شود. اصلاحطلبان سال 92 از حسن روحانی که میگفت میتواند روابط با غرب را بهبود ببخشد حمایت کردند و رأی هم آوردند اما امروز مردم به جریانی که میگفت نباید به دشمن اعتماد کنیم و ایرادات وسیعی به برجام میگرفتند اعتماد کردند.
**فضائلی: «اصلاحات مرده است» شاید یک شگرد باشد
مهدی فضائلی تحلیلگر مسائل سیاسی هم در گفتوگو با خبرگزاری فارس، میگوید که مطرح کردن اینکه اصلاحات مرده است، درست است اما احتمال دارد که آنها با اظهار نقدهای درونگفتمانی بخواهند مجددا خود را بازسازی کرده و حرکت جدیدی را برای آینده رقم بزنند.
وی تأکید کرد: یکی از اشکالات جریان اصلاحات این است که آنها تکلیف خود را با نظام سیاسی کشور روشن نمی کنند. از یکطرف میخواهند در جایگاه روشنفکری باشند و حرفهای روشنفکرمآبانه بزنند و نقد قدرت کنند و از طرف دیگر همه تلاش خود را به کار میگیرند تا در حاکمیت بوده تا قدرت را به دست بگیرند و این تناقضات در جریان اصلاحات وجود دارد.
وی گفت: یک بخشی از جریان اصلاحات که مطمئن شده راهیابی به قدرت را ندارد، شمشیر را کشیده و آشکارا نقد میکند چرا که اگر همان فرد در حاکمیت بود به گونه دیگری سخن میگفت.
فضائلی گفت: یک عده از اصلاحطلبان داخل حاکمیت هستند و میخواهند نسبت خود با جریان روشنفکر را نگه دارند، بنابراین مجموعه این موارد پارادوکسهایی را برای اصلاحات به وجود آورده و همانطور که خودشان اعتراف میکنند واقعا ایدهای برای اصلاح کشور ندارند.
وی تأکید کرد: در مورد شعار سال که مقام معظم رهبری عنوان سال را رونق تولید و جهش تولید مطرح میکنند، میبینیم که بخش افراطی این جریان تلاش دارد تا این شعار را زیر سؤال ببرد و حتی به انواع مختلف آن را سست کند. این جریان حتی نسبت به استقلال کشور نیز موضع مشخصی ندارد و برخی از آنها نیز طرفدار استقلال کشور نیز نیستند.
وی میگوید اصلاح طلبان در حوزه سیاست خارجی که شرایط آمریکا به گونهای شده که دچار افول شده و با درگیریهای داخلی دست و پنجه نرم میکنند، ناگهان از سوی برخی از این افراد پیشنهاد نزدیک شدن به آمریکا داده میشود، بنابراین تشتت عجیب در بین اصلاحطلبان مشاهده میشود.
فضائلی یادآور شد: این تشتت عجیب فقط مربوط به الان نیست، بلکه همین اصلاحطلبها زمانی ایده میدادند که در زمان صدام با آمریکاییها به جنگ بپردازید و حتی پیشنهاد میدادند که با طالبان وارد جنگ شوید. اگر قرار بود با نظرات اصلاحطلبان کشور اداره شود، معلوم نبود که الان چه سرانجامی داشتیم.
وی تأکید کرد: اصلاحطلبان باید ایده خود را برای حکمرانی اسلامی مشخص و تکلیفشان نیز با نظام سیاسی، دقیق روشن کنند. به دلیل همین موضوعات است که پایگاه اجتماعی از آنها روی برگردانده، به گونهای که در انتخابات دو ماه قبل، سرلیست آنها (مجید انصاری) حدود 70 هزار رأی میآورد، بنابراین اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی خود را به طرز عجیبی از دست دادهاند.
شاید گفتن اینکه اصلاحات مرده است دور از واقعیت نباشد اما انتخابات سال 98 فقط بخشی از بادی بود که اصلاحطلبان در سالهای 92 تا 96 کاشتند و درو کردند. 1400 تکلیف همه وعدههایی که دادند بهتر مشخص میشود.