جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۶

امام نوفل‌لوشاتو همان امام جماران است

امام نوفل‌لوشاتو همان امام جماران است
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با دکتر حمیدرضا مقدم‌فر به تحلیل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت سی و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) پرداخت.
کد خبر : ۵۰۸۸۵۸
رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی خود به مناسبت سی و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، ضمن پرداختن به موضوع تحول‌آفرینی‌های امام(ره)، تحول‌خواهی و الزامات آن را تبیین نمودند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای دکتر حمیدرضا مقدم‌فر کارشناس ارشد مسائل سیاسی به تحلیل این سخنان پرداخته است:

رهبر انقلاب در سخنرانی امسالشان به‌مناسبت سی‌ویکمین سالگرد امام این نکته را مطرح کردند که گفت‌وگو از امام نیاز امروز و فردای ایران است. پیشتر هم ایشان درباره‌ی منهای خطّ امام و تحریف امام نکاتی را مطرح کرده بودند. ضرورت گفت‌وگو درباره‌ی امام را چگونه تحلیل می‌کنید؟
بیانات امسال رهبر معظّم انقلاب در خصوص امام رحمه‌اللّه‌علیه مثل سال‌های گذشته ویژه‌ بود و نکته‌ای که شما به آن اشاره کردید مهم است. یک بار دیگر هم ایشان در یکی از سالگردهای رحلت امام در مورد انحراف از مکتب ایشان نکاتی را اشاره کردند و فرمودند که این انحراف باعث می‌شود که ملت سیلی بخورد. اما چرا باید به این نکته توجه کرد و خیلی مراقب بود؟ مراقبت نه فقط از اینکه تعالی و حرکت رو به جلوی ما متوقف نشود، بلکه سیلی نخوریم. اما چند نکته اینجا مطرح است. اولین نکته فراموشی امام و دورشدن از خطّ و مکتب امام است. جدای از عظمت امام، ایشان نماد آرمان‌ها است. یعنی امام شخصاً نماد عدالت‌خواهی، دین‌مداری، آزادی، استقلال‌خواهی و تمام ارزش‌هایی است که ما به‌عنوان آرمان‌های این ملت در دست داریم و این‌ها در آموزه‌های امام و مکتب امام بوده است.

دومین نکته، مدتی است که عده‌ای قرائت‌ها و تعاریف دیگری از امام ارائه می‌دهند. قرائت‌های انحرافی و التقاطی و ارتجاعی که درواقع خودشان هم دچار این مشکلات هستند. یعنی این تعاریفی که از امام ارائه می‌دهند و می‌خواهند ایشان را در این فضا بیاورند، این‌ها خودشان دچار انحراف و التقاط و ارتجاع شدند و تلاش می‌کنند امام را آن‌گونه‌ای که خودشان تغییر کردند تعریف کنند. این مشکل را ما در جامعه داریم. و سعی می‌کنند امام را در بستر زمان تجزیه کنند. این‌ها امام‌های خیالی برای خودشان تعریف می‌کنند. امام قبل از انقلاب و امام بعد از انقلاب که همه‌ی این‌ها انحراف است. رهبر انقلاب در بیانات دیروزشان فرمودند که در سن جوانی امام فرمایش‌هایی داشتند و در سن پیری هم همان خطّ تحول‌خواهی را داشتند. چرا جوانی تا پیری امام تغییر نکرده است؟ به این دلیل که امام در مبانی و مسائل اساسی از دوران جوانی تا پیری مبانی واحدی دارند که این‌ها تغییر نمی‌کند. امام در اصول و مبانی ثابت و استوار بودند.

تعاریفی این روزها دیده می‌شود که مدعی‌اند امام اینجا و آنجا نظراتش فرق دارد. امام این زمان و آن زمان، امام نوفل لوشاتو با امام قم و جماران یک امام است. باید مراقبت این باشیم. این‌ها یک منظومه است. منظومه‌ی فکری امام، مبانی امام، مبانی متکی بر قرآن و اهل بیت و آموزه‌های دینی است. این‌ها که در ظرف زمان تغییر نمی‌کند.
یک نکته‌ی دیگر اینکه تحول‌خواهی امام چه فردی و چه اجتماعی، منشأ اخلاقی دارد. یعنی وقتی رهبر انقلاب می‌فرمایند «عصر خمینی» تکیه‌ی اصلی این عصر حتی عدالتش از اخلاق شروع می‌شود.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از بیانات امسالشان به این نکته اشاره کردند که آن رویکرد تحولی که در انقلاب اسلامی و در حضرت امام وجود داشت حتی در دوره‌‌ی بعد از رحلت حضرت امام هم در سه دهه‌ی گذشته وجود داشته است. درباره‌ی مهم‌ترین عرصه‌ها و مصداق‌های این رویکرد تحولی هم نکاتی را بفرمایید.
اساساً تحول با تعریف حضرت آقا یعنی حرکت جهشی و پیش‌روندگی و پیش‌برندگی است. این در ذات انقلاب اسلامی است. و امام نیز در حوزه‌های مختلف این تحول را داشتند. انقلاب هم به معنای تحول است. بنابراین انقلاب در 22 بهمن 57 یا در سال 68 با ارتحال امام تمام نشده است، بلکه انقلاب هنوز ادامه دارد. پیروزی انقلاب تمام شده و عرصه‌ها متفاوت شده است،‌ یعنی انقلاب اسلامی در عرصه تحول و نظام سازی به سرانجام رسیده اما دولت سازی، جامعه سازی، تمدن نوین اسلامی و عرصه‌های تحول در تمام مراحل 5گانه انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت. هر جایی هم انقلاب توقف داشته، تحول کنار گذاشته شده است. مثل یک دوچرخه سوار که وقتی متوقف است، نمی‌تواند بایستد و حتماً می‌افتد. اینجا حرکت،‌ حرکت دینامیکی هست. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. انقلاب هم همین‌طور است. موجی که ایستادگی‌اش موجب عدمش می‌شود. انقلاب در این سه دهه در حوزه‌های مختلف زنده بوده و جریان دارد. و تحول جریان داشته است.

ببینید در حوزه‌های نظامی و صنایع آن، صنعتی، علمی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، سلول‌های بنیادی، هوافضا و... ما در دنیا کجا بودیم و امروز کجا هستیم. ما در حوزه‌های مختلف پیشرفت زیادی داشتیم، ولی آنچه که مهم است و همه‌ی ملت هم به آن اذعان دارند، در این سه دهه بعد از امام، رهبر معظّم انقلاب پرچم تحول را به‌دست گرفتند و واقعاً بزرگ‌ترین پرچم‌دار تحول امروز در عرصه‌ی انقلاب اسلامی خود ایشان هستند که بعد از امام تلاش داشتند که این عرصه و این پرچم‌داری را جلو ببرند. و نگذاشتند در هیچ زمانی در عرصه‌های کلان کشور ایستایی و توقفی ایجاد بشود.

نکته‌ی دیگر زنده بودن روح تحول‌خواهی در این سه دهه‌ی اخیر است. و انقلابی‌گری زنده است. یعنی همان عنصر انقلابی که رهبر معظّم انقلاب مکرراً در فرمایش‌هایشان تأکید به انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن دارند. در «بیانیه‌ی گام دوم» هم این نکته وجود دارد. انقلابی‌گری درواقع پیش‌زمینه‌ی ایجاد حرکت تحولی است که باید انقلابی عمل کرد و در فرمایش‌های ایشان هم هست. انصافاً خود رهبر انقلاب امروز نماد تحول و نماد زنده بودن راه و خطّ امام و نماد پویایی و نشاط انقلاب هستند.

همان‌طور که اشاره کردید در «بیانیه‌ی گام دوم» با فهرستی وسیع و طولانی از انواع دستاوردهایی که حاکی از روح تحول و تداوم روح تحولی انقلاب اسلامی بوده روبرو هستیم و در آنجا به آن سند بزرگ و مهم اشاره شده است. اما در کنار این تحولات مهم و پیشرو، رهبر انقلاب در کنار این دستاوردها می‌فرمایند که ما در مواردی عقب‌گرد هم داشته‌ایم. به‌نظر جناب‌عالی مهم‌ترین مصادیق این عقب‌گرد را چه چیزی می‌دانید؟

ببینید اول این نکته را عرض بکنم که رهبری به عظمت ایشان، در بین فرمایش‌هایشان در بحث تحول با صراحت می‌فرمایند که یک جاهایی هم ما متوقف بودیم و عقب‌گرد داشتیم. این نشان‌دهنده‌ی واقع‌گرایی و شهامت و عظمت رهبر معظّم انقلاب است. این‌چنین نیست که فقط مسائل را بزرگ کنند و غلوّ جلوه بدهند. نخیر؛ ایشان واقعیت‌های جامعه و نکات مثبت را می‌گویند، آنجایی هم که اشکالی بوده مطرح می‌کنند که البته این اشکالی که ایشان فرمودند، نشان از انحراف در مسیر انقلاب نیست. بلکه یک اشکال و آسیب است. این دو نکته را باید توجه داشت.

اما اینکه ما کجاها توقف و یا عقب‌گرد داشتیم، متأسفانه برمی‌گردد به اینکه در بین مسئولان اشرافی‌گری باب شد. و حتی این سبک زندگی‌ به‌صراحت توجیه شد. امام رحمه‌‌اللّه‌علیه در وصیتنامه‌شان می‌فرمایند مسئولین باید از جنس مردم و از قشر متوسط یا ضعیف مردم باشند تا مردم را بفهمند. اما متأسفانه این انحراف و اشکال در مسئولین شکل گرفت و در این زمینه عقب‌‌گرد داشتیم. ببینید مسئولین ما در دهه‌ی اول انقلاب چگونه بودند و امروز چگونه هستند. ما امروز کمتر مسئولی داریم که در جنوب شهر تهران باشد. این اشکال و یک پس‌رفت و عقب‌گرد است. یا عدم توجه کافی به قشر مستضعف جامعه و بحث عدالت که مدتی پیش هم رهبر معظّم انقلاب به بحث عدالت اشاره کردند. این‌ها عقب‌گرد و توقف در بحث تحول‌خواهی است. یا مسئولین به ‌جای اینکه نگاه به درون و به ظرفیت‌های داخلی یعنی نیروی عظیم جوان، مبتکر، خلاق و پیشرو داشته باشند، این نگاه را به بیرون می‌برند. این‌ها انحراف و عقب‌گرد و توقف و ایستایی است.

ما باید ضابطه‌هایی برای حرکت در مسیر تحول صحیح و انقلابی داشته باشیم و از افتادن در تحولی که نابه‌جا و متناسب با ارزش‌های انقلابی نیست، پیشگیری کنیم. برای اینکه مسیر تحول درست انقلابی را پی بگیریم و دچار استحاله نشویم چه ضابطه‌هایی را باید مدّنظرمان قرار بدهیم؟

استحاله‌ای که حضرت آقا اشاره کردند، در اینجا باید توجه داشت که به استحاله با پیشرفت تلقی نشود و در تحول گاهی اوقات نگاه ما به بعضی چیزهای دهان پرکن هست و تصور می‌کنیم که اگر این‌ها را به‌عنوان عناصر تجدد و به زیبایی‌هایی که در ظاهر این ادبیات و مفاهیم هست توجه کنیم حتماً‌ این تحول‌خواهی است، بلکه ایشان فرمودند این تحول نیست. اینکه شما به غرب نگاه کنید که یک اندیشمند غربی یک چیزی را مطرح می‌کند که این وحی مُنزل بشود، نشانه‌ی تجدد و پیشرفت نیست. اما چه کار باید کرد که دچار استحاله نشویم؟ نکات زیادی هست، اما مهم‌ترین نکته‌ این است که ما اگر کارها را در مسیر صحیح قرار بدهیم، و مراقب آرمان‌ها و مکتب امام باشیم، و کار را به مردم و جوانان واگذار بکنیم، و روحیه‌ی انقلابی و انقلابی عمل کردن را در دستور کار داشته باشیم، حرکت ما یک حرکت پیش‌رونده متناسب با مکتب امام، و‌ منطبق با مکتب امام خواهد بود. اینجا دیگر ما دچار استحاله نخواهیم شد. اما اگر از مکتب و آرمان‌های امام فاصله بگیریم و دور شویم، و فراموش کنیم و توجه‌مان به غرب برود، سیلی خواهیم خورد.

متأسفانه در کشور خودمان کسانی را حتی در دستگاه‌های اجرایی داریم که البته کم‌اند، ولی برای‌شان غرب و آمریکا خیلی دهان‌ پرکن و چشم‌گیر است. ولی الان حوادث اخیر آمریکا مثل کرونا و سیاه‌پوستان، مایه‌ی سرافکندگی غرب‌گرایان شد.

ببینید در تاریخ ادیان ما هم این قضیه وجود دارد. مثلاً قوم بنی‌اسرائیل که خداوند در قرآن می‌فرماید: «أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِین» یعنی ما قوم بنی‌اسرائیل را به سایر اقوام فضیلت دادیم. ولی همین بنی‌اسرائیل به پیامبران خودش از حضرت موسی علیه‌السلام تا نوح، هود، صالح و... پشت می‌کنند و در نهایت سیلی می‌خورند. حالا سیلی‌های متفاوتی هم می‌خورند. این‌ها نکاتی است که ما باید ببینیم و توجه کنیم. بنابراین وجود امام و مکتب امام بزرگ‌ترین نعمت برای ملت ما بوده و هست.