انتشار پُستی از سوی سهراب پورناظری در روزهای گذشته، واکنشهای متفاوتی در پی داشته است.
به گزارش تسنیم، پورناظری مطلبی در صفحه شخصیاش منتشر کرده و اینچنین نوشته است:
تا توانی پا منه اندر فراق...
«ههر بژی ایران»
من کُردِ کرمانشاه هستم نه «کورد» و به ریشهام افتخار میکنم. ریشه من در خاک شاه بزرگ «خسرو پرویز» ساسانی است و من میراثدار «ایران کهنم» و هر کُردی در هر نقطه از جهان «ایرانیست» چه در عراق و سوریه و ترکیه و چه در سایر نقاط کره خاکی.
من و هم ریشههای آگاهم تا آخرین نفس از «ایران» و فرهنگش پاسداری خواهیم کرد، به زبان پارسی عشق میورزیم و سپاس میگوییم خدای را که بزرگترین لطفش را به ما ارزانی داشت و ما را در این فرهنگ به دنیا آورد.
به زبان کُردی افتخار میکنم که میراثدار زبان پارسی میانه و پارسی باستان است.
هم ریشههای غیور کُرد، بیاییم پیشبرندگان سیاستهای جدایی طلبانه انگلیس، امریکا و اسرائیل نباشیم. به اندازه کافی در این چند صد سال میانمان فاصله افکندند.
ایرانمان را تنها نگذاریم...
این چند جمله از سهراب پورناظری که در حمایت مستقیم از یکپارچگی ایران و در دفاع از فرهنگِ ایران زمین و البته پاسداشتِ کردستان و کُرد است، گویا مورد قبول برخی قرار نگرفته و هجمههایی در پی داشته است.
پورناظری تلاش کرده تا جامعه و به خصوص کُردها را از خطرِ سیاستهای جداییطلبانه آگاه کند و برحذر دارد.
به هر روی آنچه این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایران بر آن تاکید کرده، اَدایی برای ژستهای روشنفکری نیست؛ بلکه سعی کرده تا واقعیتهایی، چون آفتاب را در مقابل دیدگانِ مردم ایران قرار دهد. در این میان بیشک هستند کسانی که کورکورانه اسیر سیاستهای جدایی طلبانه میشوند.
انتشار چنین مطالبی از سوی هنرمندانی آگاه و البته باسوادِ فرهنگیِ بالا، میتواند نوری به نقاط تاریکی بتاباند و روشنگر بسیاری از مسائل باشد.
در روزهای آینده در مطالبی مجزا تلاش میکنیم تا دیدگاهِ برخی از اهالی موسیقی که «کُرد» هستند را دراین باره جویا شویم.
به گزارش تسنیم، پورناظری مطلبی در صفحه شخصیاش منتشر کرده و اینچنین نوشته است:
تا توانی پا منه اندر فراق...
«ههر بژی ایران»
من کُردِ کرمانشاه هستم نه «کورد» و به ریشهام افتخار میکنم. ریشه من در خاک شاه بزرگ «خسرو پرویز» ساسانی است و من میراثدار «ایران کهنم» و هر کُردی در هر نقطه از جهان «ایرانیست» چه در عراق و سوریه و ترکیه و چه در سایر نقاط کره خاکی.
من و هم ریشههای آگاهم تا آخرین نفس از «ایران» و فرهنگش پاسداری خواهیم کرد، به زبان پارسی عشق میورزیم و سپاس میگوییم خدای را که بزرگترین لطفش را به ما ارزانی داشت و ما را در این فرهنگ به دنیا آورد.
به زبان کُردی افتخار میکنم که میراثدار زبان پارسی میانه و پارسی باستان است.
هم ریشههای غیور کُرد، بیاییم پیشبرندگان سیاستهای جدایی طلبانه انگلیس، امریکا و اسرائیل نباشیم. به اندازه کافی در این چند صد سال میانمان فاصله افکندند.
ایرانمان را تنها نگذاریم...
این چند جمله از سهراب پورناظری که در حمایت مستقیم از یکپارچگی ایران و در دفاع از فرهنگِ ایران زمین و البته پاسداشتِ کردستان و کُرد است، گویا مورد قبول برخی قرار نگرفته و هجمههایی در پی داشته است.
پورناظری تلاش کرده تا جامعه و به خصوص کُردها را از خطرِ سیاستهای جداییطلبانه آگاه کند و برحذر دارد.
به هر روی آنچه این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایران بر آن تاکید کرده، اَدایی برای ژستهای روشنفکری نیست؛ بلکه سعی کرده تا واقعیتهایی، چون آفتاب را در مقابل دیدگانِ مردم ایران قرار دهد. در این میان بیشک هستند کسانی که کورکورانه اسیر سیاستهای جدایی طلبانه میشوند.
انتشار چنین مطالبی از سوی هنرمندانی آگاه و البته باسوادِ فرهنگیِ بالا، میتواند نوری به نقاط تاریکی بتاباند و روشنگر بسیاری از مسائل باشد.
در روزهای آینده در مطالبی مجزا تلاش میکنیم تا دیدگاهِ برخی از اهالی موسیقی که «کُرد» هستند را دراین باره جویا شویم.