در رابطه با همین موضوع، این مقاله را چند روز بعد از ترور نوشتم ولی منتشر نکرده بودم که دردسر ساز نشود.
به صورت معمول در هر کشوری اولین واکنش ها به حوادث تروریستی توام با ابراز خشم و محکوم کردن خشونت؛ترور و خرابکاری است. در وهله دوم توجه همه آحاد جامعه اعم از مسئولین و مردم به سمت دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی جلب می شود.
از طرفی هر سیستم اطلاعاتی که حاضر به پذیرش عواقب یک حرکت خشونت آمیز و پر سر و صدا، با بازتاب جهانی می شود بی شک پیش از این اقدام، اهدافی را برای عمل خود در نظر گرفته است.
ابتدا به بررسی اهداف پیش فرض سیستم اطلاعاتی اسرائیل، موساد می پردازیم. یکی از شگردهای موساد در عملیات های تروریستی این است که یک رفتار تکرار شونده را به عنوان امضاء و تاییدیه انتساب فعل به خود، در گوشه کار قرار می دهد. یعنی بسیار علاقمند است که همه سرویس های اطلاعاتی دنیا و از جمله دستگاه اطلاعاتی رقیب، متوجه شوند که موساد در خاک آنها نفوذ کرده است.
اولین هدف قدرت نمایی اطلاعاتی است. این بزرگنمایی وقتی بروز بیشتری پیدا می کند که بازتاب رسانه ای گسترده داشته باشد که خودبخود با انفجار بمب در پایتخت کشور هدف، این موضوع دست یافتنی است.
دومین هدف این است که جو ناامنی در جامعه اطلاعاتی حریف ایجاد کند. مسلما ترور شهید احمدی روشن برای ملت مظلوم ما خیلی دردآور بود و هست اما توجه به این نکته هم ضروری می نماید؛ تیمی که تا عمق تهران نفوذ کرده است می توانست اقدامات بزرگ تری انجام دهد و مثلا با یک سوء قصد نافرجام به جان یکی از مسئولین با پست بالاتر از شهید مصطفی هم به هدف خود دست می یافت و هم سر و صدای بیشتری به پا می کرد اما با حمله به یک دانشمند در نزدیکی یک محیط علمی، درجه درگیری ذهنی سیستم اطلاعاتی حریف بالاتر می رود و همین موضوع می تواند به عنوان عاملی کمکی در رویداد های متصور بعدی موساد به عنوان سیستم هدف گذار مطرح باشد.
سومین هدف دامن زدن به موضوع و ایجاد فضای ضعف و بی اعتمادی نسبت به دستگاه امنیتی در جامعه هدف است. همه نگاه ها به سرعت به سمت مسئولین امنیتی و انتظامی بر می گردد و به این ترتیب ممکن است سیستم بر اثر فشار روانی حاکم بر جامعه اقداماتی شتاب زده در جهت بهبود فضا را در دستور کار قرار دهد اما این مسلما بازی در زمین حریف خواهد بود.
شکی نیست که اعتماد جامعه ایرانی به سیستم های اطلاعات و امنیتی کشور در طول سال های اخیر با رشدی فزاینده مواجه بوده است. دستگیری عبدالمالک ریگی، دستگیری متناوب جاسوسان آمریکایی و غربی، پشت سر گذاشتن فتنه عظیم ۸۸ با موفقیت و ... این ها تنها گوشه ای از موفقیت های دستگاه های امنیتی کشورمان در چند سال اخیر است بگذریم از موفقیت های روز به روزی که هرگز در رسانه ها اعلام نخواهند شد اما سرویس های بیگانه به خوبی از آنها مطلع هستند.
دشمن بسیار علاقمند است از هر طریقی به این احساس امنیت ملی خدشه وارد کند و روحیه جامعه و سربازان پرکار دستگاه های امنیتی و نظارتی را ضعیف کند. این خواسته به حق مردم است که توجه، مراقبت و نظارت بیشتر و دقیق تری را طلب کنند اما مسلما امنیتی ها هم معذورات و مشکلاتی دارند که درصدد رفع شان هستند.
به طور مثال در حوزه مرزها، کشور ما از روابط گسترده و متنوع تجاری، توریستی و ... با ۱۵ کشور هم مرز برخوردار است. ما با بسیار از کشورهای منطقه خاورمیانه روابط مستحکم و قابل قبولی داریم و چون به جای دولت محوری آسایش ملت ها را مدنظر قرار داده ایم با خیلی از کشورهای مسلمان نشین قرار داد منع روادید امضا کرده ایم. حتی با کشورهای حوزه خلیج فارس به علت تنوع مذهبی اقلیم های مختلف به منظور راحتی انجام سفرهای زیارتی شیعیان این مناطق یک طرفه برای لغو روادید سفر به ایران، قوانینی وضع کرده ایم.
ایران، کشور برتر منطقه در حوزه سلامت است و به این ترتیب موفق شده ایم ارزآوری مناسبی داشته باشیم اما همین موضوع به ظاهر ساده تورریسم پزشکی دغدغه های امنیتی زیادی در پی دارد. شهر های مرزی ما با انبوهی از مردم منطقه روبروست که برای استفاده از خدمات تخصصی پزشکی و بهره مندی از داروهای ارزان قیمت ایرانی، به کشور وارد شده اند.
در مقام مقایسه، رژیم اشغالگر قدس با همه همسایگانش روابط امنیتی دارد و مرزهایش را به طور کامل مسدود کرده است. پس صحیح نیست یک کشور بزرگ با روابط گسترده مثل ایران را با رژیمی منزوی و نظامی مثل اسرائیل مقایسه کنیم.
چهارمین هدف می تواند چراغ سبز به اذناب داخلی کمین کرده در فضای شوک زده جامعه حریف باشد به عنوان ابراز پشتیبانی و ایجاد اعتماد به نفس کاذب، در پروژه های پیش رو در شرایطی که کشور هدف در نزدیکی یک رخداد با درجه امنیتی بالا مثل انتخابات قرار دارد.
پنجمین هدف، ایجاد شکاف میان ملت و مسئولین است. چرا که با ایجاد جو ناامنی و بی اعتمادی، ملت خود را بی دفاع و ضعیف فرض می کنند و راه برای پادوهای به اصطلاح "صلح طلب" و خواهان مذاکره از موضع ضعف با دشمن، باز می شود.
ششمین هدف، کند کردن سرعت رشد حریف در حوزه امنیت، انرژی و هر آنچه دلخواه دشمن است که این مورد کاملا وابسته به باورهای جامعه هدف و فاکتورهای ایدئولوژیکی مطرح در آن است.
نتیجه نهایی این بحث صحه گذاری بر خواست ملت شریف ایران برای بالا بردن درصد امنیت و نظارت در کشور و جلوگیری از نفوذ تیم های تروریستی و جاسوسی دشمن است و در مقابل توصیه همه دوستداران نظام و آحاد جامعه به خودداری از بازی در زمین دشمن و پرهیز از پذیرفتن و اعتنا به شایعات کور صهیونیسم و پادوهای منطقه ای اش است. پرچمی که از دست شهید مصطفی احمدی روشن افتاد به برکت خون شهدا و با عزم راسخ جامعه علمی کشور به اهتزاز در خواهد آمد و آنچه نصیب حسودان و دشمنان کوردل نظام خواهد شد چیزی جز روسیاهی و شکست محتوم نخواهد بود.