حاشیههای مجازی هر روز اعتبار رسانهملی را به خطر میاندازد؛ ناظرینی که خستهاند و دستاندرکاران و مدیرانی که از خواب غفلت بیدار نمیشوند. کافی است سَری به صفحات فضای مجازی برخی از هنرمندان، مجریان و بسیاری از تازهواردها بزنند آنوقت همهچیز دستگیرشان میشود.
به گزارش تسنیم، شاخهای اینستاگرامی که برخی از تهیهکنندگان آنها را میآورند تا به واسطه فالوورهایشان، برنامه یا سریالشان دیده شود. اما این اتفاق نمیافتد؛ همانطور که سریال اخیرِ تلویزیون با اینستاگرامی سرشناسش، بازنده شد و به جایگاههای پایین نظرسنجی صداوسیما دست پیدا کرد.
اشتباه راهبردی صداوسیما
این همان اشتباه راهبردی سازمان صداوسیما است که فکر میکنند آن اینفلوئنسر وقتی بازیگر و یا مجری تلویزیون میشود میتواند به افزایش بیننده صداوسیما کمک کند؛ در صورتیکه مخاطب در اینستاگرام دنبال کلیپ، تصویر و فضای با چارچوبی نیست. اما اینجا رسانهملی است و باید سرمنزلهایی نشانه گرفته شود که سبک زندگی ایرانی- اسلامی را نجات دهد نه اینکه کودک، نوجوان و جوانِ امروز را به انحراف بکشاند. وقتی بیننده، سلبریتی و بازیگری را روی آنتن با لباس، قامت و تعریفی میبیند که در فضایمجازی با شکلِ متناقضش روبرو میشود، دیدگاه خوبی نسبت به سیاستگذاران فرهنگی پیدا نمیکند.
تصاویر خانم بازیگر و همسرش در فضایمجازی
این روزها وقتی تصاویری از خانم بازیگر و همسرش به واسطه پخش سریال "دخترم نرگس" در معرضِ نگاه مخاطب قرار گرفت این سؤال را به ذهن میرساند که مرکز صیانت و حراست سازمان صداوسیما چه مسئولیتی دارد؟ یعنی هرکسی با هر نوع رفتاری میتواند جلوی دوربین سریال و یا برنامه تلویزیونی برود بدون اینکه استعلام درستی شود. نباید صفحه مجازیشان را بررسی کنند و بعد مجوزِ حضور بدهند که مشکل انحرافی برای جامعه و هجمه علیه رسانهملی ایجاد نشود. همچون سریالی که چند ماه گذشته از تلویزیون پخش شد که دنباله اثری قدیمی در سازمان صداوسیما بود، عکسهایی از بازیگر جوانش در فضایمجازی پخش شد که نشان میداد او بیشتر مُدل است تا بازیگر! نه تهیهکننده و نه کارگردان در این باره پاسخی ندادند. همه انگشتِ اتهام را به سمتِ مدیران تلویزیون، ناظرین و صیانت و حراست صداوسیما نشانه رفتند.
چه کسانی باید جلوی حاشیهها بایستند؟
واقعاً در ایجاد چنین اتفاقاتی، چه کسانی مسئولند و چه کسانی میتوانند جلوی ایجاد چنین حاشیهها و جنجالهایی را بگیرند؟ وقتی خانم و آقایی جلوی دوربین سریالی میروند که با نگاهی به فضای مجازیشان میتوان متوجه سبک زندگی و آداب و رفتارشان شد، اصرارِ صداوسیما به شکستن این تابوهای رفتاری چیست؟ آیا نباید پاسخ دهند چرا مخاطب را با این تناقضها تنها میگذارند؟ آیا قرار نبود رسانهملی با اهدافِ درست در ساخت سریال و برنامه، جامعه را به سمتی ببرد که خانوادههای ایرانی اصیل به دنبالش بودهاند و هستند؟
تلویزیون باید امن باشد
تلویزیون باید نسبت به دیگر مدیومها مکان امنتر و قابل اعتمادتری برای خانوادههای ایرانی باشد. نه اینکه هر روز شاهد اتفاق جدیدی از جنسِ حاشیه، شائبه و جنجال باشیم. روزی مجری و برنامهسازش برای دیده شدن در فضایمجازی دست به هر کاری میزنند؛ روزی دیگر، بازیگر یا مجری آموزش ندیده و کارنابلد را جلوی دوربین تلویزیون قرار میدهند که تنها توفیقشان داشتنِ فالوور در فضایمجازی است. همچنین سلبریتی میآورند که مخاطب بدون توجه به فقدان فیلمنامه، خلاقیت و نوآوری آن سریال و یا برنامه تلویزیونی را ببیند.
همچنان خانهنشینند
در جریان این اتفاقات، هیچوقت تلویزیونیها به این نکته فکر نکردند، پس رسالت تعلیم و تربیتِ نیروی انسانی چه میشود؟ چرا تلویزیون به دنبال تقویت ستارههای خودش یا به نوعی ستارهسازی نیست؟ چرا فقط به دنبال سلبریتی و ستاره بیرونی است تا توسعه زیر ساختهایش؟
بسیاری از نیروهای کاربلد تلویزیون که الان یا خانهنشیناند یا دلخورند و یا شرایط کار برایشان وجود ندارد و یا پولی در تلویزیون نیست که برای آنها موقعیتی فراهم شود. سرمایهگذاری عظیمی شده و الان وقت میوه دادن آنهاست، سرمایه متعلق به مردم و و اما هیچ استفادهای از این میوهها نمیشود؛ متأسفانه این تجربهها انتقال پیدا نمیکند. انتقال تجربه توسط نسل برنامهساز و سریالساز گذشته به نسل بعدی خیلی میتواند مؤثر باشد؛ هرچند تکنیک، پول و امکانات داشته باشید تا آن فوت کوزهگری و تجربه لازم را در اختیار نداشته باشید نمیتوانید برنامه و سریالی بسازید که با بخش بزرگی از جامعه ارتباط برقرار کند.
ستارههای صداوسیما کجایند؟
هر تلویزیون یا هر رسانهای باید استارهای خودش را تولید کند و در واقع ستارههای خودش را پرورش دهد و بعد در زمانهای مختلف دستش پر باشد که کمتر به بیرون احتیاج پیدا کند. باید به ستارههای صداوسیما میدان داده شود و آنها در معرض نگاهِ مخاطب قرار بگیرند نه کسانی که یکدفعه و یکشبه میآیند و چیزی میگویند و میروند. مشکل ما این است که ستارههای تلویزیون دیده نمیشوند و یا عدهای نمیخواهند که دیده شوند؛ آرامآرام به حاشیه رانده میشوند و عدهای میآیند که تنها شانس بودنشان به واسطه فالوورشان در فضایمجازی است. یا اینکه فلان اسپانسر و سرمایهگذار سفارششان میکند که این عده باشند و آن کاربلد کماکان از رسانه دور بماند.
انتقاد به استفاده از اینفلوئنسرها
در هفتههای اخیر، انتقادها علیه استفاده از مجری و بازیگر به خاطر داشتن فالوور، زیادتر از گذشته شده است. وقتی آن خانم مجری یا بازیگر اینستاگرامی که در صفحه مجازیاش دست به هر کاری میزند تا دیده شود به واسطه آمدنش نه تنها اعتباری به رسانهملی اضافه نمیکند بلکه ارزشهایش را زیر سؤال میبرد. این روزها میبینیم میآیند فالوورهایشان را زیاد میکنند، آگهی و فضای تبلیغی هنگفتی برای خودشان ایجاد میکنند و قربانی فقط مخاطب و رسانه است.
کشاندنِ مخاطب به قربانگاه انحراف اندیشه
البته که برخی از مدیران تلویزیون برایشان چیزی جز منفعتمالی و چند صباحی دیده شدن، مهم نیست. ارتقاء رسانه، اعتماد مخاطب و ماندگاری آثار مدتهاست که کمرنگ شده و به قولِ بسیاری از کارشناسان و هنرمندان دلسوز، عمده مدیران برای نگهداشتن صندلیهایشان از هر راهی استفاده میکنند حتی کشاندنِ مخاطب به قربانگاه انحراف اندیشهای و اعتقادی.
گلایه از تناقض خانم بازیگر
شاید یکی از این حاشیهها که در چند روز اخیر شدت بیشتری پیدا کرده حضور زوج بازیگر در سریال "دخترم نرگس" (ف.ط و الف-ص) است که در فضایمجازی ارزشها و تلاشهای دستاندرکاران و هنرمندان سریال را تحتالشعاع یکسری از تصاویر و فعالیتهای خاص در فضایمجازی کرده است. وقتی برخی این زوج را فعالِ طراحی و تولید پوشاک میدانند که با شروع پخش سریال، از تعداد 20 هزار فالوور به حدود 70 هزار فالوور رسیدهاند. بسیاری به نقش چادری خانمبازیگر در سریال ایراد گرفتهاند که با چهره و ظاهرش در فضایمجازی کاملاً متناقض و متفاوت است.
آیا آن زوج اسپانسر هم بودهاند؟
ادامه این شائبهها به سمت اسپانسر بودن این زوج رفت که سرمایهگذار و حامی ساخت "دخترمنرگس" بودهاند. از طرفی به حضور بدون پشتوانه هنری و کارنامه کاری (الف-ص) همسر خانم بازیگر انتقاد کردند که پیش از این سریال، بازیگری را تجربه نکرده بود.
قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی
همه این گفتهها و اتفاقات یک نکتهای را دوباره گوشزد میکند که قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی هنرمندان باید جزو اصول اساسی و سیاستگذاریهای تلویزیون قرار بگیرد. البته گفته میشود که این روند وجود داشته و دارد اما حتماً این دوره با دورههای گذشته متفاوت است؛ امروز فضایمجازی بسیار تعیینکننده است و روزگار قبل این تکنولوژی و مدرنیته در چنین سطحی وجود نداشت. بازیگران یا باید روی صحنه تئاتر خودشان را به رخ مخاطب میکشاندند یا در پرده سینما و مدیومِ تلویزیون؛ امروز ابزارهای راحتتری برای امکانِ دیدهشدن وجود دارد همین امر، کار نظارت و صیانت سازمان صداوسیما را سختتر میکند اما اگر بیننده و اعتبارِ رسانه اهمیت داشته باشد همهچیز حرفهای و اصولی پیش میرود.
دغدغهها؛ کسب سودهای اجتماعی و آنتن پُرکردن
جالب است که قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی در تمام دنیا حتی برای خبرنگاران فعال در رسانهها هم استفاده میشود. تلویزیون اما برای کسب سودهای احتمالی کماکان به این مسئله بیتوجه است. آنتن پُرکردن و دیده شدن جزو دغدغههای اصلی برخی از مدیران و تهیهکنندگان و حامیان مالی است. معلوم نیست چه زمانی مسئولان تلویزیون لزوم قرارداد حرفهای را جدی خواهند گرفت.
اسپانسر نداشتیم
البته برای روشن شدن برخی از شائبهها و حاشیههای حضور این زوج بازیگر در سریال "دخترم نرگس" به سراغ داود سلیمانپور یکی از تهیهکنندگان این مجموعه تلویزیونی رفتیم و با او لحظاتی به گفتوگو نشستیم:
داود سلیمانپور تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "دخترم نرگس" با ردِ اسپانسر بودن این دو بازیگر، گفت: جالب است بدانید که ما اصلاً اسپانسر نداشتیم نه از طرف این زوج بزرگوار و نه از طرف دیگران؛ "دخترم نرگس" با بودجه صداوسیما ساخته شد. همانطور که میدانید انتخاب این دو بازیگر به عهده کارگردان بود و من به عنوان یکی از تهیهکنندگان سریال بیتأثیر بودم. قرارداد مالی به من و انتخاب بازیگر به کارگردان مربوط است. اینجا حاشیهای نداشتند اما گویا در فضایمجازی فعالیتهای خاصی دارند. البته قبل از شروع کار لیست بازیگران اصلی را در اختیار مراجع ذیربط سازمان صداوسیما قرار دادیم و مورد خاصی به ما تذکر داده نشد.
قوه قهریه نداریم
وی در خصوص قرارداد بازیگران، گفت: ما در قراردادهایمان بندهای مختلفی داریم، بندهایی که برخی از آنها رعایت نمیشود اما قوه قهریه نداریم. چه کار کنیم عذرشان را بخواهیم؟ در قرارداد آمده به هیچوجه از پشت صحنه لایو و عکس گرفته نشود و هرچه میخواهند باید از روابط عمومی بگیرند اما عمدتاً رعایت نمیشود. متأسفانه قوانین سفت و سختی نیست که پشتوانه این قراردادها باشد. بیشتر از نتیجه، دشمنی به بار میآورد. خیلی از بندهای قراردادها اجرا نمیشود؛ فعالیت در فضایمجازی هم جزو بندهای قرارداد ما بود. ما خودمان به رعایت حجاب حساسیم و در قرارداد رعایت موازین شرعی را هم قرار دادیم. که این موضوع هم بعضاً رعایت نمیشود.
قوانین و فیلترهایی که باید تقویت شوند
این تهیهکننده تلویزیون تأکید کرد: واقعیت این است که هنرمندان ما سبک زندگی خودشان را دارند. از طرفی من هم به اندازه خیلی از کارشناسان و بینندگان ناراحت میشوم که بازیگری در قاب تلویزیون به گونهای است که در فضایمجازی برخلاف آن ظاهر رفتار میکند؛ این اتفاق هم نچسب است و هم مخاطب را دچار تناقض میکند. بهتر است سازمان صداوسیما قوانین و فیلترهایش را تقویت کند و لیست نهایی بازیگران را با توجه به کنترل همه جوانب خصوصاً فضایمجازیشان، مورد بازنگری قرار دهد. یکی از دغدغههای من این است که ابزاری برای برخورد جدی با عوامل خاطی در دستور کار قرار بگیرد.
ابزارهای جلوگیری از حاشیهها و جنجالها
وی درباره ابزاری که باید برای جلوگیری از این حاشیهها و جنجالها درنظر گرفته شود، گفت: این ابزار میتواند بازرسی سازمان صداوسیما، کنترل خانه سینما و صنف و انجمن بازیگران باشد. یکسری تذکرات و آموزشها را درنظر بگیرند. حراست سازمان صداوسیما شرایط را محترمانه توضیح دهد. این را بدانید مجموعه قرارداد حرفهای تنها وابسته به این رفتارهای سازمانی نیست بلکه فراتر از ضابطه، خود افراد هم از نظر شخصی باید به گونهای رفتار کنند تا جامعه دچار تناقض نشود. حیف است شرایط فرهنگی و سبک زندگی جامعهای که به واسطه انقلابیگری و شهیدپروری به صلابت رسیده به واسطه این رفتارها غربزده شود.
درنظر نگرفتن تعهد و التزام به قوانین و ارزشها
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "دخترم نرگس" اظهار کرد: بحث ارزشها و توسعه هنجارهایی همچون حجاب یقیناً دغدغه اصلی مدیران سازمان صداوسیماست، هم مدیریت کلان و هم مدیران میانی و هم مدیران کل مراکز استانها. اما خطا در انتخاب و گزینشهایی که کارگردانها میکنند یا صلاحیت هنری و توانایی فرد را صرفاً درنظر میگیرند یا کارنامه و سوابقش و یا وابستگی این افراد به کارگردان که ممکن است با هم آشنایی داشته باشند. در این بین معمولاً به آن مسئله اصلی تعهد این افراد و التزام به قوانین و التزام به ارزشها درنظر گرفته نمیشود.
مشارکت سندیکا و تشکلهای مربوط با صداوسیما
سلیمانپور در پایان خاطرنشان کرد: پیشنهاد میکنم اگر قرار است پروژهای شروع شود سازمان صداوسیما به عنوان سازمان ارزشی و سرآمد فرهنگ و هنر کشور، فضای مدیریت بر رفتار و کردار هنرمندان و عواملش را بیشتر جدی بگیرد. در کنار توجه رسانهملی، سندیکا و تشکلهای مربوط به خانه تئاتر و سینما و بازیگران نیز به میدان بیایند و در این راستا مشارکت کنند.
اشتباه راهبردی صداوسیما
این همان اشتباه راهبردی سازمان صداوسیما است که فکر میکنند آن اینفلوئنسر وقتی بازیگر و یا مجری تلویزیون میشود میتواند به افزایش بیننده صداوسیما کمک کند؛ در صورتیکه مخاطب در اینستاگرام دنبال کلیپ، تصویر و فضای با چارچوبی نیست. اما اینجا رسانهملی است و باید سرمنزلهایی نشانه گرفته شود که سبک زندگی ایرانی- اسلامی را نجات دهد نه اینکه کودک، نوجوان و جوانِ امروز را به انحراف بکشاند. وقتی بیننده، سلبریتی و بازیگری را روی آنتن با لباس، قامت و تعریفی میبیند که در فضایمجازی با شکلِ متناقضش روبرو میشود، دیدگاه خوبی نسبت به سیاستگذاران فرهنگی پیدا نمیکند.
تصاویر خانم بازیگر و همسرش در فضایمجازی
این روزها وقتی تصاویری از خانم بازیگر و همسرش به واسطه پخش سریال "دخترم نرگس" در معرضِ نگاه مخاطب قرار گرفت این سؤال را به ذهن میرساند که مرکز صیانت و حراست سازمان صداوسیما چه مسئولیتی دارد؟ یعنی هرکسی با هر نوع رفتاری میتواند جلوی دوربین سریال و یا برنامه تلویزیونی برود بدون اینکه استعلام درستی شود. نباید صفحه مجازیشان را بررسی کنند و بعد مجوزِ حضور بدهند که مشکل انحرافی برای جامعه و هجمه علیه رسانهملی ایجاد نشود. همچون سریالی که چند ماه گذشته از تلویزیون پخش شد که دنباله اثری قدیمی در سازمان صداوسیما بود، عکسهایی از بازیگر جوانش در فضایمجازی پخش شد که نشان میداد او بیشتر مُدل است تا بازیگر! نه تهیهکننده و نه کارگردان در این باره پاسخی ندادند. همه انگشتِ اتهام را به سمتِ مدیران تلویزیون، ناظرین و صیانت و حراست صداوسیما نشانه رفتند.
چه کسانی باید جلوی حاشیهها بایستند؟
واقعاً در ایجاد چنین اتفاقاتی، چه کسانی مسئولند و چه کسانی میتوانند جلوی ایجاد چنین حاشیهها و جنجالهایی را بگیرند؟ وقتی خانم و آقایی جلوی دوربین سریالی میروند که با نگاهی به فضای مجازیشان میتوان متوجه سبک زندگی و آداب و رفتارشان شد، اصرارِ صداوسیما به شکستن این تابوهای رفتاری چیست؟ آیا نباید پاسخ دهند چرا مخاطب را با این تناقضها تنها میگذارند؟ آیا قرار نبود رسانهملی با اهدافِ درست در ساخت سریال و برنامه، جامعه را به سمتی ببرد که خانوادههای ایرانی اصیل به دنبالش بودهاند و هستند؟
تلویزیون باید امن باشد
تلویزیون باید نسبت به دیگر مدیومها مکان امنتر و قابل اعتمادتری برای خانوادههای ایرانی باشد. نه اینکه هر روز شاهد اتفاق جدیدی از جنسِ حاشیه، شائبه و جنجال باشیم. روزی مجری و برنامهسازش برای دیده شدن در فضایمجازی دست به هر کاری میزنند؛ روزی دیگر، بازیگر یا مجری آموزش ندیده و کارنابلد را جلوی دوربین تلویزیون قرار میدهند که تنها توفیقشان داشتنِ فالوور در فضایمجازی است. همچنین سلبریتی میآورند که مخاطب بدون توجه به فقدان فیلمنامه، خلاقیت و نوآوری آن سریال و یا برنامه تلویزیونی را ببیند.
همچنان خانهنشینند
در جریان این اتفاقات، هیچوقت تلویزیونیها به این نکته فکر نکردند، پس رسالت تعلیم و تربیتِ نیروی انسانی چه میشود؟ چرا تلویزیون به دنبال تقویت ستارههای خودش یا به نوعی ستارهسازی نیست؟ چرا فقط به دنبال سلبریتی و ستاره بیرونی است تا توسعه زیر ساختهایش؟
بسیاری از نیروهای کاربلد تلویزیون که الان یا خانهنشیناند یا دلخورند و یا شرایط کار برایشان وجود ندارد و یا پولی در تلویزیون نیست که برای آنها موقعیتی فراهم شود. سرمایهگذاری عظیمی شده و الان وقت میوه دادن آنهاست، سرمایه متعلق به مردم و و اما هیچ استفادهای از این میوهها نمیشود؛ متأسفانه این تجربهها انتقال پیدا نمیکند. انتقال تجربه توسط نسل برنامهساز و سریالساز گذشته به نسل بعدی خیلی میتواند مؤثر باشد؛ هرچند تکنیک، پول و امکانات داشته باشید تا آن فوت کوزهگری و تجربه لازم را در اختیار نداشته باشید نمیتوانید برنامه و سریالی بسازید که با بخش بزرگی از جامعه ارتباط برقرار کند.
ستارههای صداوسیما کجایند؟
هر تلویزیون یا هر رسانهای باید استارهای خودش را تولید کند و در واقع ستارههای خودش را پرورش دهد و بعد در زمانهای مختلف دستش پر باشد که کمتر به بیرون احتیاج پیدا کند. باید به ستارههای صداوسیما میدان داده شود و آنها در معرض نگاهِ مخاطب قرار بگیرند نه کسانی که یکدفعه و یکشبه میآیند و چیزی میگویند و میروند. مشکل ما این است که ستارههای تلویزیون دیده نمیشوند و یا عدهای نمیخواهند که دیده شوند؛ آرامآرام به حاشیه رانده میشوند و عدهای میآیند که تنها شانس بودنشان به واسطه فالوورشان در فضایمجازی است. یا اینکه فلان اسپانسر و سرمایهگذار سفارششان میکند که این عده باشند و آن کاربلد کماکان از رسانه دور بماند.
انتقاد به استفاده از اینفلوئنسرها
در هفتههای اخیر، انتقادها علیه استفاده از مجری و بازیگر به خاطر داشتن فالوور، زیادتر از گذشته شده است. وقتی آن خانم مجری یا بازیگر اینستاگرامی که در صفحه مجازیاش دست به هر کاری میزند تا دیده شود به واسطه آمدنش نه تنها اعتباری به رسانهملی اضافه نمیکند بلکه ارزشهایش را زیر سؤال میبرد. این روزها میبینیم میآیند فالوورهایشان را زیاد میکنند، آگهی و فضای تبلیغی هنگفتی برای خودشان ایجاد میکنند و قربانی فقط مخاطب و رسانه است.
کشاندنِ مخاطب به قربانگاه انحراف اندیشه
البته که برخی از مدیران تلویزیون برایشان چیزی جز منفعتمالی و چند صباحی دیده شدن، مهم نیست. ارتقاء رسانه، اعتماد مخاطب و ماندگاری آثار مدتهاست که کمرنگ شده و به قولِ بسیاری از کارشناسان و هنرمندان دلسوز، عمده مدیران برای نگهداشتن صندلیهایشان از هر راهی استفاده میکنند حتی کشاندنِ مخاطب به قربانگاه انحراف اندیشهای و اعتقادی.
گلایه از تناقض خانم بازیگر
شاید یکی از این حاشیهها که در چند روز اخیر شدت بیشتری پیدا کرده حضور زوج بازیگر در سریال "دخترم نرگس" (ف.ط و الف-ص) است که در فضایمجازی ارزشها و تلاشهای دستاندرکاران و هنرمندان سریال را تحتالشعاع یکسری از تصاویر و فعالیتهای خاص در فضایمجازی کرده است. وقتی برخی این زوج را فعالِ طراحی و تولید پوشاک میدانند که با شروع پخش سریال، از تعداد 20 هزار فالوور به حدود 70 هزار فالوور رسیدهاند. بسیاری به نقش چادری خانمبازیگر در سریال ایراد گرفتهاند که با چهره و ظاهرش در فضایمجازی کاملاً متناقض و متفاوت است.
آیا آن زوج اسپانسر هم بودهاند؟
ادامه این شائبهها به سمت اسپانسر بودن این زوج رفت که سرمایهگذار و حامی ساخت "دخترمنرگس" بودهاند. از طرفی به حضور بدون پشتوانه هنری و کارنامه کاری (الف-ص) همسر خانم بازیگر انتقاد کردند که پیش از این سریال، بازیگری را تجربه نکرده بود.
قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی
همه این گفتهها و اتفاقات یک نکتهای را دوباره گوشزد میکند که قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی هنرمندان باید جزو اصول اساسی و سیاستگذاریهای تلویزیون قرار بگیرد. البته گفته میشود که این روند وجود داشته و دارد اما حتماً این دوره با دورههای گذشته متفاوت است؛ امروز فضایمجازی بسیار تعیینکننده است و روزگار قبل این تکنولوژی و مدرنیته در چنین سطحی وجود نداشت. بازیگران یا باید روی صحنه تئاتر خودشان را به رخ مخاطب میکشاندند یا در پرده سینما و مدیومِ تلویزیون؛ امروز ابزارهای راحتتری برای امکانِ دیدهشدن وجود دارد همین امر، کار نظارت و صیانت سازمان صداوسیما را سختتر میکند اما اگر بیننده و اعتبارِ رسانه اهمیت داشته باشد همهچیز حرفهای و اصولی پیش میرود.
دغدغهها؛ کسب سودهای اجتماعی و آنتن پُرکردن
جالب است که قرارداد حرفهای و نظارت بر محتوای شبکههای اجتماعی در تمام دنیا حتی برای خبرنگاران فعال در رسانهها هم استفاده میشود. تلویزیون اما برای کسب سودهای احتمالی کماکان به این مسئله بیتوجه است. آنتن پُرکردن و دیده شدن جزو دغدغههای اصلی برخی از مدیران و تهیهکنندگان و حامیان مالی است. معلوم نیست چه زمانی مسئولان تلویزیون لزوم قرارداد حرفهای را جدی خواهند گرفت.
اسپانسر نداشتیم
البته برای روشن شدن برخی از شائبهها و حاشیههای حضور این زوج بازیگر در سریال "دخترم نرگس" به سراغ داود سلیمانپور یکی از تهیهکنندگان این مجموعه تلویزیونی رفتیم و با او لحظاتی به گفتوگو نشستیم:
داود سلیمانپور تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "دخترم نرگس" با ردِ اسپانسر بودن این دو بازیگر، گفت: جالب است بدانید که ما اصلاً اسپانسر نداشتیم نه از طرف این زوج بزرگوار و نه از طرف دیگران؛ "دخترم نرگس" با بودجه صداوسیما ساخته شد. همانطور که میدانید انتخاب این دو بازیگر به عهده کارگردان بود و من به عنوان یکی از تهیهکنندگان سریال بیتأثیر بودم. قرارداد مالی به من و انتخاب بازیگر به کارگردان مربوط است. اینجا حاشیهای نداشتند اما گویا در فضایمجازی فعالیتهای خاصی دارند. البته قبل از شروع کار لیست بازیگران اصلی را در اختیار مراجع ذیربط سازمان صداوسیما قرار دادیم و مورد خاصی به ما تذکر داده نشد.
قوه قهریه نداریم
وی در خصوص قرارداد بازیگران، گفت: ما در قراردادهایمان بندهای مختلفی داریم، بندهایی که برخی از آنها رعایت نمیشود اما قوه قهریه نداریم. چه کار کنیم عذرشان را بخواهیم؟ در قرارداد آمده به هیچوجه از پشت صحنه لایو و عکس گرفته نشود و هرچه میخواهند باید از روابط عمومی بگیرند اما عمدتاً رعایت نمیشود. متأسفانه قوانین سفت و سختی نیست که پشتوانه این قراردادها باشد. بیشتر از نتیجه، دشمنی به بار میآورد. خیلی از بندهای قراردادها اجرا نمیشود؛ فعالیت در فضایمجازی هم جزو بندهای قرارداد ما بود. ما خودمان به رعایت حجاب حساسیم و در قرارداد رعایت موازین شرعی را هم قرار دادیم. که این موضوع هم بعضاً رعایت نمیشود.
قوانین و فیلترهایی که باید تقویت شوند
این تهیهکننده تلویزیون تأکید کرد: واقعیت این است که هنرمندان ما سبک زندگی خودشان را دارند. از طرفی من هم به اندازه خیلی از کارشناسان و بینندگان ناراحت میشوم که بازیگری در قاب تلویزیون به گونهای است که در فضایمجازی برخلاف آن ظاهر رفتار میکند؛ این اتفاق هم نچسب است و هم مخاطب را دچار تناقض میکند. بهتر است سازمان صداوسیما قوانین و فیلترهایش را تقویت کند و لیست نهایی بازیگران را با توجه به کنترل همه جوانب خصوصاً فضایمجازیشان، مورد بازنگری قرار دهد. یکی از دغدغههای من این است که ابزاری برای برخورد جدی با عوامل خاطی در دستور کار قرار بگیرد.
ابزارهای جلوگیری از حاشیهها و جنجالها
وی درباره ابزاری که باید برای جلوگیری از این حاشیهها و جنجالها درنظر گرفته شود، گفت: این ابزار میتواند بازرسی سازمان صداوسیما، کنترل خانه سینما و صنف و انجمن بازیگران باشد. یکسری تذکرات و آموزشها را درنظر بگیرند. حراست سازمان صداوسیما شرایط را محترمانه توضیح دهد. این را بدانید مجموعه قرارداد حرفهای تنها وابسته به این رفتارهای سازمانی نیست بلکه فراتر از ضابطه، خود افراد هم از نظر شخصی باید به گونهای رفتار کنند تا جامعه دچار تناقض نشود. حیف است شرایط فرهنگی و سبک زندگی جامعهای که به واسطه انقلابیگری و شهیدپروری به صلابت رسیده به واسطه این رفتارها غربزده شود.
درنظر نگرفتن تعهد و التزام به قوانین و ارزشها
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "دخترم نرگس" اظهار کرد: بحث ارزشها و توسعه هنجارهایی همچون حجاب یقیناً دغدغه اصلی مدیران سازمان صداوسیماست، هم مدیریت کلان و هم مدیران میانی و هم مدیران کل مراکز استانها. اما خطا در انتخاب و گزینشهایی که کارگردانها میکنند یا صلاحیت هنری و توانایی فرد را صرفاً درنظر میگیرند یا کارنامه و سوابقش و یا وابستگی این افراد به کارگردان که ممکن است با هم آشنایی داشته باشند. در این بین معمولاً به آن مسئله اصلی تعهد این افراد و التزام به قوانین و التزام به ارزشها درنظر گرفته نمیشود.
مشارکت سندیکا و تشکلهای مربوط با صداوسیما
سلیمانپور در پایان خاطرنشان کرد: پیشنهاد میکنم اگر قرار است پروژهای شروع شود سازمان صداوسیما به عنوان سازمان ارزشی و سرآمد فرهنگ و هنر کشور، فضای مدیریت بر رفتار و کردار هنرمندان و عواملش را بیشتر جدی بگیرد. در کنار توجه رسانهملی، سندیکا و تشکلهای مربوط به خانه تئاتر و سینما و بازیگران نیز به میدان بیایند و در این راستا مشارکت کنند.