فراگیر شدن بورس و رشد تعداد افرادی که بخشی از سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده اند، مانند تیغی است که هم میتواند بر روی گلوی سهامداران باشد و هم میتواند راه رونق اقتصادی را باز کند.
به گزارش فارس، در این بین دولت به عنوان یک بازیگر اصلی در این بازار، رفتارهای متناقضی طی ماههای اخیر از خود نشان داده است. نمونه بارز این گونه رفتارها را میتوان طی هفته گذشته مشاهده کرد، هماهنگ نبودن وزارتخانههای اقتصاد و نفت در خصوص عرصه دارا دوم، به اعتماد مردم لطمه جدی وارد کرده است.
کاهش اعتماد به دولت و تصمیمات این نهاد در حمایت از بورس، روزهای قرمز رنگی را برای همه نمادهای بورسی و برای شاخص کل بورس رقم زده است. طی هفته گذشته شاخص کل بورس به دو میلیون و هفتار هزار واحد رسیده بود که طی یک هفته گذشته با کاهش ۲۶۰ هزار واحدی به یک میلیون و هشتصد و بیست هزار واحد رسیده است.
حقوقیها عامل ریزش بورس؟
یکی از نکاتی که در شرایط فعلی بسیار در میان سهامداران از آن صحبت میشود، عرضههای بی مفهوم برخی شرکتهای حقوقی در بازار سرمایه است. بیشتر این شرکتها که از قضا دولتی نیز هستند به جای برگرداندن اعتماد از دست رفته به دولت و حمایتهای آن، در حال نوسان گیری از مردم هستند.
تشکیل صفهای میلیونی خرید طی زمان انجام معاملات امروز و سپس از بین رفتن این صفها به دلیل عرضه بی منطق سهام شرکتها توسط بازیگران اصلی آنها نشان میدهد، در حال حاضر شرکتهای حقوق به دنبال نوسان گیری هستند.
سهامداران خرد بلند مدت فکر کنند
البته نباید از این موضوع نیز به راحتی بگذریم که ترس سهامداران خرد در بازار سرمایه نیز دلیل دیگری بر ایجاد این نوع نوسانات لحظهای در بازار است. افرادی که وارد بورس شده اند به دلیل اینکه اکثر آنها با کمترین آموزش وارد بورس شده اند، از هر نوسانی در بورس، ترسیده و میخواهند به هر طریق شده از زیان خارج شوند. این رفتار هیجانی ناشی از عدم اعتماد به دولت و عدم آشنایی با چارچوبهای معامله در بورس تنها یک بازنده دارد و آنهم سهامداران خرد هستند.
اجباری کردن آموزش برای افراد حاضر در بازار سرمایه میتواند هم برای آنها مفید باشد و هم از رفتار هیجانی آنها در مواقعی که به دلایل بازار دچار اصلاح یا ریزش میشود، جلوگیری کند.
سیگنال فروشی در فضای مجازی عاملی برای تشدید رفتار هیجانی
همه این عوامل در کنار وجود تعداد زیادی کانال و صفحه در شبکههای اجتماعی به عنوان اساتید بورس، نیز مزید بر علت این رفتارهای هیجانی شده است.
این کانالها و صفحات دایم در حال سیگنال دادن برخی نمادهای خاص هستند. اکثر این نمادها به عنوان سهم بنیادی و ارزنده به افراد معرفی میشود. پس از چند روز که این نمادها به دلایل مختلف وارد فاز اصلاح میشوند، این کانالها و صفحات به سمت سهم دیگری رفته و همین بلا را سر افراد دیگری میآورند.
به نظر میرسد بخشی از این سیگنالفروشها از پیش با بعضی حقوقیها برای ایجاد نوسان در سهام این شرکتها توافقهایی کردهاند. چنانکه بزرگترین برنده بازی سیگنالفروشها در واقع بعضی حقوقیها هستند.
ورود بخشهای نظارتی سازمان بورس برای ساماندهی این دست سیگنال فروشان که مشخص نیست بر اساس چه تحلیلهایی این چنین رفتار میکنند، در شرایط فعلی حایز اهمیت است.
در پایان به نظر میرسد باید گفت، رفتار هیجانی در بازار چه بر اثر بی اعتمادی ایجاد شده به دولت باشد و چه به دلیل عدم آگاهی و عدم آموزش افراد باشد و یا دلیل بیرونی مانند صفحات مجازی سیگنال دهی داشته باشد، میتواند آرزوی چندین ساله دولتمردان درباره حضور افراد بیشتر به بورس و تامین مالی بنگاهها از طریق بورس را با خدشه مواجه کند.
به گزارش فارس، در این بین دولت به عنوان یک بازیگر اصلی در این بازار، رفتارهای متناقضی طی ماههای اخیر از خود نشان داده است. نمونه بارز این گونه رفتارها را میتوان طی هفته گذشته مشاهده کرد، هماهنگ نبودن وزارتخانههای اقتصاد و نفت در خصوص عرصه دارا دوم، به اعتماد مردم لطمه جدی وارد کرده است.
کاهش اعتماد به دولت و تصمیمات این نهاد در حمایت از بورس، روزهای قرمز رنگی را برای همه نمادهای بورسی و برای شاخص کل بورس رقم زده است. طی هفته گذشته شاخص کل بورس به دو میلیون و هفتار هزار واحد رسیده بود که طی یک هفته گذشته با کاهش ۲۶۰ هزار واحدی به یک میلیون و هشتصد و بیست هزار واحد رسیده است.
حقوقیها عامل ریزش بورس؟
یکی از نکاتی که در شرایط فعلی بسیار در میان سهامداران از آن صحبت میشود، عرضههای بی مفهوم برخی شرکتهای حقوقی در بازار سرمایه است. بیشتر این شرکتها که از قضا دولتی نیز هستند به جای برگرداندن اعتماد از دست رفته به دولت و حمایتهای آن، در حال نوسان گیری از مردم هستند.
تشکیل صفهای میلیونی خرید طی زمان انجام معاملات امروز و سپس از بین رفتن این صفها به دلیل عرضه بی منطق سهام شرکتها توسط بازیگران اصلی آنها نشان میدهد، در حال حاضر شرکتهای حقوق به دنبال نوسان گیری هستند.
سهامداران خرد بلند مدت فکر کنند
البته نباید از این موضوع نیز به راحتی بگذریم که ترس سهامداران خرد در بازار سرمایه نیز دلیل دیگری بر ایجاد این نوع نوسانات لحظهای در بازار است. افرادی که وارد بورس شده اند به دلیل اینکه اکثر آنها با کمترین آموزش وارد بورس شده اند، از هر نوسانی در بورس، ترسیده و میخواهند به هر طریق شده از زیان خارج شوند. این رفتار هیجانی ناشی از عدم اعتماد به دولت و عدم آشنایی با چارچوبهای معامله در بورس تنها یک بازنده دارد و آنهم سهامداران خرد هستند.
اجباری کردن آموزش برای افراد حاضر در بازار سرمایه میتواند هم برای آنها مفید باشد و هم از رفتار هیجانی آنها در مواقعی که به دلایل بازار دچار اصلاح یا ریزش میشود، جلوگیری کند.
سیگنال فروشی در فضای مجازی عاملی برای تشدید رفتار هیجانی
همه این عوامل در کنار وجود تعداد زیادی کانال و صفحه در شبکههای اجتماعی به عنوان اساتید بورس، نیز مزید بر علت این رفتارهای هیجانی شده است.
این کانالها و صفحات دایم در حال سیگنال دادن برخی نمادهای خاص هستند. اکثر این نمادها به عنوان سهم بنیادی و ارزنده به افراد معرفی میشود. پس از چند روز که این نمادها به دلایل مختلف وارد فاز اصلاح میشوند، این کانالها و صفحات به سمت سهم دیگری رفته و همین بلا را سر افراد دیگری میآورند.
به نظر میرسد بخشی از این سیگنالفروشها از پیش با بعضی حقوقیها برای ایجاد نوسان در سهام این شرکتها توافقهایی کردهاند. چنانکه بزرگترین برنده بازی سیگنالفروشها در واقع بعضی حقوقیها هستند.
ورود بخشهای نظارتی سازمان بورس برای ساماندهی این دست سیگنال فروشان که مشخص نیست بر اساس چه تحلیلهایی این چنین رفتار میکنند، در شرایط فعلی حایز اهمیت است.
در پایان به نظر میرسد باید گفت، رفتار هیجانی در بازار چه بر اثر بی اعتمادی ایجاد شده به دولت باشد و چه به دلیل عدم آگاهی و عدم آموزش افراد باشد و یا دلیل بیرونی مانند صفحات مجازی سیگنال دهی داشته باشد، میتواند آرزوی چندین ساله دولتمردان درباره حضور افراد بیشتر به بورس و تامین مالی بنگاهها از طریق بورس را با خدشه مواجه کند.