به گزارش سرویس سیاسی صراط او در سال57، همراه با مردم انقلابي به راديو در ميدان 15خرداد وارد شد تا اين رسانه شنيداري به خدمت انقلاب درآيد. او اما در راديو ماند و به عنوان تهيه كننده فعاليت كرد.
او در روزهاي بهمن به دانشگاهها مي رود تا از خاطرات دوران انقلاب بگويد تا جوانان بدانند انقلاب57، در چه شرايطي و با چه بهايي به ارمغان رسيد. در نگاه او اما يادي هميشه از نوجوانان و جوانان سال57 است كه روزگاري ياران دبستاني او بودند و از خون آنها انقلاب رنگ و جلوه پيروزي گرفت.
- اساساً من به رسانه علاقه مند بودم. راديو هم همواره به عنوان رسانه اي اثرگذار در نظرم بود و هميشه آرزو مي كردم شرايط به گونه اي تغيير كند كه بتوان مفاهيم ارزشگرايانه و مضامين والا را از طريق رسانه راديو به سوي ذهن و قلب مخاطب ارائه داد. نهضت انقلاب اسلامي كه آغاز شد موجي از اميد براي ايجاد يك دگرگوني بزرگ در سطح جامعه در دلهاي مؤمنان ايجاد شد. من نيز به سهم خودم تلاش كردم به خيل عظيم مردم انقلابي بپيوندم. روز 21 بهمن 57 فرارسيد. به دستور حضرت امام خميني(ره) مردم به حكومت نظامي اعتنايي نكردند. مردم و كاركنان نيروي هوايي ارتش به درياي انقلاب پيوسته بودند، راديو را تصرف كردند. من هم در ميان حاضرشدگان در راديو بودم. من بنا به علاقه و به عشق اينكه براي مردم و در جهت آرمانهايم برنامه سازي كنم در راديو ماندم. چون موسيقي را نيز آموخته بودم و از اين مقوله هنري داراي شناخت بودم، خيلي زود توانستم به ابزار و شيوه برنامه سازي مسلط شوم. پيشتر البته، نوارهاي سخنراني حضرت امام را تكثير مي كرديم. يا روي موتورسيكلت، بلندگو مي گذاشتيم و صدا و كلام اماممان را براي مردم پخش مي نموديم. ما حتي پلاكارد تهيه مي كرديم و اخبار روزنامه هاي اطلاعات و كيهان را روي آن مي نوشتيم و در معرض ديد مردم قرار مي داديم.
- صحنه هاي انقلاب و نظاره كردن رشادتها و فداكاري هاي مردم و بخصوص جوانان پاكباز، حس و حواس مرا به خود كاملا معطوف كرده بود. همواره فكر مي كردم چطور مي توان صحنه هاي ايثار را براي تاريخ به ثبت رساند. براي كساني كه در آينده مي آيند و بايد بدانند كه انقلاب اسلامي به چه بهايي و با چه زحمتي به پيروزي رسيد. از طرفي مدام دغدغه داشتم دينم را به بزرگان عرصه جهاد و شهادت ادا كنم اگر چه مي دانستم و مي دانم اين دين، كاملا ادا نمي شود!
از اين رو بود كه ناگهان فرصت يك كار خوب را مغتنم ديدم. وقتي منصور تهراني كه اميدوارم در خارج از كشور در سلامت كامل به سر ببرد، خواندن يار دبستاني من را پيشنهاد داد، شاد شدم. دلم مي خواست اين كار را تقديم همه فداكاران انقلاب به ويژه شهيدان 13 آبان 57 كنم. من خودم در روز 13 آبان در دانشگاه بودم. ديدم سر در دانشگاه پر از دود و گاز اشك آور است. ظهر كه شد من سراسر خون ديدم. خون كساني كه مظلومانه فرياد عشق و آزادي خواهي سرداده بودند.
- در استوديو صبا. صدابردارمان هم رحيم شب خيز بود.
شايد باورتان نشود، تمام مدت اجرا به نسل دوم و سوم و چهارم انقلاب فكر مي كردم. به ياران دبستاني كه بايد انقلاب را چون جانشان دوست بدارند و در راه پاسداري از آن بكوشند. به آناني كه بايد قدر استقلال ايران را بدانند. قدر پيشرفتهايي كه در محاصره اقتصادي و شرايط تحريم همه جانبه حاصل شده است.
- خب، مسلما ناراحت بودم. سرود «يار دبستاني من» براي انقلاب، در تحسين انقلاب و به احترام و خطاب به برپادارندگان انقلاب اسلامي ساخته و خوانده شد. از اين رو مصادره آن به دست جريان ضدانقلاب قابل تحمل نبود. خوشبختانه- همان طور كه اشاره كرديد- با پخش از رسانه ملي، سرود انقلاب از اسارت ضدانقلاب رهايي يافت.
- بله! توفيقي بود كه نصيب من شد. با همت سازمان بسيج هنرمندان، من به همراه بزرگاني چون دكتر قناديان و برادرمان آقاي محمد گلريز و خوبان شاعر و نويسنده مهمان حزب الله لبنان شديم. برادران حزب الله به گرمي پذيراي ما شدند. ما به لبنان سفر كرديم تا از نزديك شاهد شور انقلابي و دستاوردهاي رزمندگان حزب الله در جنگ با متجاوزان صهيونيستي باشيم. ما ضمن ملاقات با مقامات حزب الله مانند نفر دوم اين تشكل مردمي، يعني آقاي سيدهاشم، از موزه ميلتا ديدن كرديم. در واقع ميلتا، صحنه رويارويي رزمندگان حزب الله با متجاوزان را پيش روي بازديدكنندگان مي گذارد. ما از سنگرها و طرح هاي دفاعي حزب الله بازديد كرديم و خلاقيت و دليري رزمندگان حزب الله را از نزديك لمس نموديم. به بعلبك هم رفتيم و مزار شهيد بزرگ سيدعباس موسوي را كه ناجوانمردانه هدف ترور قرار گرفت ، زيارت كرديم.
- بله يار دبستاني را بارها بنده اجرا كردم. برادرم جناب گلريز هم سرودهاي انقلابي مانند خجسته باد اين پيروزي... را خواندند. خوشبختانه برادران لبناني از اجراي سرودها بسيار استقبال كردند. گويي آنها روح انقلابي و پيام الهي اين سرودها را كاملا دريافت كرده بودند.
- من در حال حاضر، مشغول آماده كردن مجموعه كار جديدي هستم كه يكي سرودهاي آن درباره فلسطين عزيز است كه با ياري دوجوان خوش ذوق تهيه شده است. در اين سرود از ظلم هايي كه به مردم مسلمان فلسطين اعمال شده است و از آرزوهاي ما مسلمانان در قبال همنوعان مظلوممان سخن گفته شده است. من تلاش كردم با تمام وجودم، كاري را شايسته مردم فلسطين تقديم به اين خوبان كنم.
يار دبستاني من با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما بغض من و آه مني
حك شده اسم من و تو رو تن اين تخته سياه
تركه ي بيداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بي فرهنگي ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل هاي آدماش
دست من و تو بايد اين پرده ها رو پاره كنه
كي مي تونه جز من و تو درد ما رو چاره كنه
يار دبستاني من با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما بغض من و آه مني
حك شده اسم من و تو رو تن اين تخته سياه
تركه ي بيداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
يار دبستاني من با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما بغض من و آه مني
حك شده اسم من و تو رو تن اين تخته سياه
تركه ي بيداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بي فرهنگي ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل هاي آدماش
دست من و تو بايد اين پرده ها رو پاره كنه
كي مي تونه جز من و تو درد ما رو چاره كن
يار دبستاني من با من و همراه مني
چوب الف بر سر ما بغض من و آه مني
حك شده اسم من و تو رو تن اين تخته سياه
تركه ي بيداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
اگه گفتی این علف چیه؟ جنبش فتنه گران.
خدایا شکرت که دشمنان ما را از احمق ها قرار دادی