شاید در میان مردم عدهای باشند که اخبار جنگ سوریه را در این سالها دنبال نمیکردند. اینکه اصلا این نبرد چطور و برای چه آغاز شد و مدافعان حرم که ایرانی بودند چطور سر از این سرزمین درآوردند.
به گزارش فارس دشمنانی که علیه مردم سوریه به خاک شان تجاوز کردند از کجا آمده بودند و چه مقاصدی دنبال میکردند. در واقع شاید برای بعضیها خصوصا سالهای ابتدایی آغاز جنگ که کمتر به آن پرداخته میشد مبهم بود حق با چه کسی است و ماجرا از چه قرار است.
حدودا ابتدای دهه ۹۰ بود که عدهای با عناوین مختلف دست به تحرکاتی زدند و با بهانههای واهی سعی کردند سوریه و مردمش را به خاک و خون بکشند. عدهای که ابتدا همه فکر میکردند از اهالی خود مردم سوریه هستند و این جنگ یک جنگ داخلی است که به دولت و ملت همانجا هم مربوط است. اما اصل ماجرا چیز دیگری بود.
گروههای مختلف متشکل از کسانی که خود را جزو مسلمانان میدانستند از نقاط مختلف دنیا در سوریه جمع شده بودند تا با تصرف این کشور و سپس کشورهای دیگر مثل ایران و لبنان و ... بتوانند حکومت اسلامی را از نگاه خود برپا کنند. حکومتی که برآمده از تفکر وهابیت آمده بوده و در آن به سربازانش اجازه میداد برای رسیدن به هدف خود به زنان سوری تجاوز کنند و مردانشان را مقابل چشم آنها سر به ببرند و کودکانشان را آواره کنند یا آنها را نیز از تیغ تیز خشم خود رد کنند.
این افراد که در قالب گروه های مختلف مثل داعش، جیش الحر، جبهه النصره، تحریر الشام و ... با هم ائتلاف کرده بودند ارمغانی جز خرابی و ویرانی و کشتار برای این مردم نداشتند. یکی دیگر از فعالیتهای آنها از بین بردن اماکن مقدسه این کشور مثل حرم حضرت زینب (س) و حرم حضرت رقیه (س) بود و اینکه این کارها با هتک حرمت قرار بود انجام شود.
تکفیریهای که همان وهبیهایی بودند که هر کسی را جز خودشان تکفیر میکردند با گذشتن از سد مردم بی گناه و رعب و وحشتی که ایجاد کرده بودند یکی یکی مناطق مهمی از سوریه را تصرف میکردند و پرچم حکومتی که قرار بود برپا کنند در آنجا به اهتزاز در میآوردند و قرار بود تا کاخ ریاست جمهوری آمده و با از بین بردن دولت قانونی این سرزمین خود بر صندلی زمامداری تکیه بزنند.
ارتش سوریه تلاش کرد مقابل این دشمنان افسارگسیخته بایستد، اما امکانات و تعداد این تکفیریها خیلی بیشتر از چیزی بود که رتش در اختیار داشت. تکفیریها که تنها عدهای بی گناه را مقابل خود میدیدند شیر شده و خود را به محقق شدن کابوسی که برای سوریه دیده بودند هر چه نزدیکتر مییافتند.
آتش که در این کشور شعله کشید دولت سوریه از ایران درخواست کمک کرد تا در این روزهای سخت درگیری آنها را یاری کند. سوریه یک کشور اسلامی بود و طبق متن صریح قرآن اگر ممالک اسلامی به خطر بیافتد و یا صدای فریاد مسلمانی بلند شود بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است خود را به آنها رسانده و یاری شان کند. اما وقتی سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه با این درخواست مواجه شد لحظهای درنگ نکرد و نیروهایش را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و البته یاری به همه مردم سوریه نه فقط مسلمانان، به این کشور راهی کرد و خود جلودار این مردان مجاهد شد.
همه این سالها مدافعان حرم بدون هیچ هیاهویی مردم مظلوم سوریه را یاری کردند و مردانه با شرایط سختی مقابل شقیترین مخلوقات خدا در کنار مجاهدان سوری، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی و البته خود ملت سوریه، ایستادند.
حالا اخبار برعکس قبل که مناطق تصرف شده را اعلام میکرد، خبر از آزادی مناطق تحت اشغال تکفیریها میداد. حاج قاسم و نیروهایش آنقدر ماندند تا سیطره این ظالمان مزدور و جنایتکار را از سرزمین سوریه برچیدند آن طور که فکر برپایی چنین حکومتی از خیالشان پرید.
در میان مناطق مختلف و مهمی که به دست وهابیهای تروریست افتاده بود جایی بود به نام «خان طومان» منطقهای که شاید حتی به گوش کسانی که اخبار جنگ را هم دنبال نمیکنند رسیده باشد.
«خان طومان» از سال ۹۵ نامی آشناتر شده بود، زیرا رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا برای آزادی این منطقه استراتژیک به سوریه اعزام شدند و ۱۶ نفرشان در یک اقدام غافلگیرانه دشمن به شهادت رسیدند.
خان طومان نام روستایی است در «جبل سمعان» استان حلب که کافی است ۱۰ کیلومتر راه را طی کنید تا از طریق بزرگراه حلب_دمشق وارد پایتخت سوریه شوید. این موضوع یکی از دلایل مهمی است که خان طومان را مورد توجه قرار داده است. همچنین منطقه سوق الجیشی این روستا روی تپهای واقع در شرق رودخانه «قویق» قرار دارد که موجب میشود زاویه دید مسلطی به اطراف بدهد.
سال ۹۵ در حالی که این منطقه به دست نیروهای ایرانی مدافع حرم افتاده بود آتش بسی کوتاه بین دو طرف داده میشود. در همین حین بود که تکفیریها از فرصت پیش آمده سوء استفاده کردند و منطقه را پس از بمباران و به شهادت رساندن جوانان مازندرانی تصرف کردند.
پس از آن همچنان درگیریها ادامه پیدا کرد تا اینکه تنها چند روز پس از به شهادت رسیدن سردار حاج قاسم سلیمانی مجاهدان اسلام توانستند برای همیشه خاک این منطقه را از لوث وجود تکفیرهای وهابی پاک کنند.
پیکر شهدایی که سال ۹۵ خونشان در این منطقه به زمین ریخته بود همچنان در خان طومان مانده بود و امکان عقب برگرداندن آنها وجود نداشت. تا اینکه حاج قاسم در دیداری با خانواده این شهدای عزیز به آنها قول داد پیکر فرزندانشان بر خواهد گشت و وعده صادق این مرد بزرگ آرامی بود بر دل تنگ خانواده شهدا.
از همان سال ۹۵ پیکر عدهای از شهدا تا همین اسفند سال ۹۸ در عملیاتهای تفحصی به آغوش خانواده هایشان برگشتند. شهدایی مثل حسین مشتاقی، سید جواد اسدی، علیرضا بریری، سید رضا طاهر، حبیب الله قنبری، علی جمشیدی و سعید کمالی و شفیع شفیعی. شهدایی که وقتی پیکر هر کدامشان بر میگشت بقیه خانوادههای چشم انتظار در دلشان غوغا میشد که پس کی ما میتوانیم پیکر عزیزمان را در آغوش بگیریم.
حالا از دیروز پیکر ۸ شهید از جا ماندگان خان طومان بعد از چهار سال بازگشته است. عزیزانی که ۵ نفرشان از بچههای لشکر مازندران هستند به نامهای محمود رادمهر، محمد بلباسی، علی عابدینی، رضا حاجی زاده و حسن رجایی فر. حالا تنها شهید بازمانده از میان این جمع شهید رحیم کابلی است که همسرش صفیه اصلانی کتولی میگوید: «دلم میخواست با پیکر همسرم وداع آخری داشتم، برای همین دعا برای برگشتنش میکردم، ولی حاج رحیم به خواب عروسم آمد و گفت «دعا نکنید جنازه ام برگردد، جایم خوب است و در کنار مادر سادات، حضرت فاطمه (س) هستم» از آن شب دیگر از خدا بازگشت به خانه اش را طلب نکردم و به خوشنودی او راضی هستم.»
حالا پیکر این ۵ تن در کنار شهید زکریا شیری و شهید مجید سلمانیان و شهید مهدی نظری امروز پس از طواف در حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به زادگاهشان برخواهد گشت و به علت رعایت پروتکلهای بهداشتی و عدم شیوع ویروس کرونا مراسم تشییع بدون حضور مردم برگزار خواهد شد.