به نقل از جهت، اخیرا یک روحانی به نام شاکر الابراهیمی که از نزدیکان سیدصادق شیرازی بوده ضمن برائت از وی در نامه ای افشاگرانه از انحرافات عجیب این جریان پرده برداشته که با مطالعه آن،منشا حرکات وهن آلود این گروه همچون حمله به حرم ها،قمه زنی،لیس زنی، تیراندازی و…بیش از پیش نمایان می شود
اصل نامه شاکر الابراهیمی به زبان عربی است و در متن پیش رو تنها به قسمت هایی از این نامه تکان دهنده که به فارسی ترجمه شده است، می پردازیم لذا می توانید متن کامل و ترجمه شده آن را از (اینجا+) دانلود و مشاهده کنید:
امام رضای زنده
شاکرالابراهیمی در این نامه می نویسد: سید حسین شیرازی، پسر سیدصادق شیرازی، اعضای دفتر پدرش را همواره بابت زیارت حرم امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تقیبح میکرده است و به آنها میگفت که همینجا به امام رضای زنده که مرجع شماست، یعنی سیدصادق شیرازی، خدمت کنید. اعضای دفتر هم به اطاعت از او، به زیارت نمیرفتند.
امام زمان در حاشیه
سید حسین شیرازی همانگونه که نسبت به زیارت قبور ائمه به اعضای دفتر سیدصادق شیرازی سختگیری میکرده است، امام زمان(عج) را هم در این دستگاه به حاشیه برده است و از ایشان مطلقا یاد نمیکند مگر به قدر ضرورت.
مطالعه زندگی کارداشیان برای تبلیغ مرجعیت شیرازی
اذعان سیدحسین (فرزند سیدصادق)به این نکته که افراد متشرع در پروژه تبلیغ مرجعیت شیرازیها به دردما نمیخورند! خودش هم چون مسئولیتهای تبلیغاتی را برعهده داشت کاملا از فضای دینی و تقوا فاصله گرفت وبه مطالعه سبک زندگی غربی ها میپرداخت و روی جزئیات زندگی کیم کارداشیان تسلط داشت!
هرچه خامنهای بگوید ما عکس آن فتوا میدهیم
از فرقه شیرازی، فتاوای عجیب و غریبی بعضا دیده میشود که ریشه برخی از آنها از این سخن سید حسین شیرازی مشخص میشود؛ در ادامه می نویسد: سیدحسین میگوید اگر روزی آقای خامنهای از نظرش را درمورد قمهزنی تغییر دهد (و حلالش کند)، ما آن را حرام اعلام میکنیم.
خود برتربینی نسبت به همه
در ادامه وی با نقل اظهار نظرات فرزندان سید صادق شیرازی از انحرافات این فرقه به خوبی پردهبرداری میکند. طبق گفته شاکرالابراهیمی، سیدمهدی شیرازی معتقد است که خداوند آنها را برای آقایی و رهبری آفریده و بقیه مردم را برای حمالی و بارکشی و فعالیت در جهت آقایی آنها خلق نموده است.
خاندان شیرازی، با خودبرتربینی و غروری احمقانه که همانند بنی اسرائیلیها ادعای برگزیده بودن دارند، مرجعیت اعلی را منحصر در خانواده خود میدانند و توهم دارند که مراجع قم و نجف را هم آنها به مرجعیت رسانده اند.
باید آنچه ما میخواهیم بخوانید!
شیرازی های به طلبههای طرفدار جریانشان فقط اجازه مطالعه کتابهای تالیف شده توسط خاندان شیرازی را دادهاند و از مطالعه آرا و اندیشه متفکرین اسلامی منع میشوند؛ البته در این امر، خود خاندان شیرازی و نوهها مستثنی بوده و میتوانند مطالعات آزاد داشته باشند.
استفاده از ساده دل بودن مردم
شاکرالابراهیمی می نویسد: سید حسین شیرازی در واکنش به تذکراتی که اطرافیان در مورد دروغگوییهایش و احتمال رسوایی میان مردم، به وی میدادند، میگفت: من پسر مرجع تقلیدم و کسی به من گمان بد نمیکند و این کربلاییهای ساده انقدر کورکورانه به ما اعتقاد دارند که نمیگذارند کسی به ما اتهامی بزند!
آتو گرفتن برای بقا / رشوه برای بستن دهان ها
سیدحسین شیرازی، با روشهای کثیفی مانند پرستو فرستادن برای افرادی که احتمال میداده دردسرساز شوند، آتو جمع میکرده و وقتی درمورد این رفتارهای غیرشرعی او به پدرش سیدصادق اعتراض میشده، او پاسخ میداده که آقاحسین شوخی میکند.
هرچند سیدحسین همیشه تلاشش را میکرده تا مخالفان را با آتو گرفتن از دور خارج کند، ولی گاهی پیش میآمده افرادی مثل مهندس (فردی عراقی که باعث جنجال در دفتر وی شده است) پیدا شوند که برای ساکت ماندنشان و عدم افشاگری علیه فرقه شیرازی، مجبور شوند مبالغ هنگفتی به عنوان حقالسکوت دادن به آنها، از جیب سیدصادق بپردازد.
شدت حُب مقام در صادق شیرازی
سیدصادق شیرازی به هر وسیلهای قصد دارد به مقام المرجعیه الاعلی الدینی برسد و از شنیدن این لقب آنچنان ذوقی میکند که به لرزه میافتد و بارها اعلام کرده است که من باید حداقل تا ۱۰۰سالگی زنده بمانم.
همچنین طبق نظر شاگردان سیدمحمد (برادر بزرگتر سید صادق) و سیدصادق شیرازی، اعتقاد این دو به ولایت فقیه حتی از معنایی که امام خمینی معرفی میکرد هم گستردهتر بود، ولی یکباره تغییر عقیده دادند و از ولایت فقیه به ولایت فرعون تعبیر کردند!
حذف متفکرین و منتقدین نامدار با بدنام کردن
سید صادق شیرازی برای شناسایی طلبه هایی که سودای مرجعیت در سر دارند و همچنین کسانی که مستعد افشاگری علیه فرقه شیرازی هستند، طلبه ها را ترغیب به نوشتن خاطرات روزانه و همچنین رساله میکرده است. آنها پس از شناسایی، توسط یاسرالحبیب علیه اینگونه افراد با دروغ جوسازی کرده و آنها را ترور شخصیتی و درنهایت حذف میکردند.
همچنین با تعریف پروژه برای یاسرالحبیب، با تهمت زدن و توهینهای کوچه بازاری به اشخاص محترم مخالف شیرازیها، آنها را تخریب شخصیتی کرده و در بین مردم بدنام میکردند. در این پروژه حتی سیدمحمد شیرازی مرحوم، برادر بزرگتر سیدصادق نیز در امان نمیماند و به سبک قلعه حیوانات شخصیت او هم برای حفظ جایگاه سیدصادق، تخریب میشود.
خوداحیاگر پنداران زیارت اربعین
شاکرالابراهیمی در زمینه پیاده روی اربعین می نویسد: زائران اربعین حسینی حتما در مسیر نجف تا کربلا و خود شهرهای نجف و کربلا، موکب های متعددی که از این فرقه و شخص سید صادق شیرازی حمایت میکنند را مشاهده کرده اند. این خرج کردنهای سنگین تبلیغاتی در مسیر نجف تا کربلا باعث شده که خاندان شیرازی مدعی احیای سنت پیادهروی به سمت کربلا شوند و امام زمان(عج) را هم در این باره هیچ کاره میدانند. این درحالی است که موکبهای این جریان، در این چند سال اخیر، همواره کانون ایجاد اختلافات بین زائران حسینی بوده است.
بی سوادان شاهدزد
موسوعه (دایرهالمعارف) فقهی سیدمحمد شیرازی با کپی کردن از سایر کتابهای موجود نوشته میشود و به نحوی مطالب تولیدی آنها را برداشته و به نام خودشان منتشر میکنند. طلبههای سیدصادق شیرازی همان کتاب کپی شده را خلاصه میکنند و به نام موسوعه فقهی سیدصادق شیرازی منتشر میکنند !
بیاعتباری بین خاندان
سیدصادق در بین خاندان شیرازی مورد اجماع نیست؛ به گونه ای که پس از فوت سیدمحمد شیرازی، برادر بزرگتر سید صادق شیرازی، فرزندان سیدمحمد از عمویشان تقلید نکردند و عدالت و مرجعیت وی را زیر سوال بردند. آنهابه جای عمویشان از سیدتقی قمی تقلید میکنند.
ملبس کردن بی سوادان
سیدصادق شیرازی بدلیل بدرفتاری با خادمان و زیردستان که پس از عمری خدمت آنها را حذف کرده است، برای حفظ ظاهر دفتر و زیاد نشان دادن طلابش در مقابل رسانهها، مجبور شده تعدادی بغال و کارگر و جوان که ریش بلندی داشتند را لباس روحانیت بپوشاند و آنها را مقابل دوربین ها بیاورد.
تربیت شاگرد برای فحاشی
شاگردان فرقه شیرازی مانند سیدافغانی (روحانی پرنفوذ در دفتر سید صادق شیرازی)، به تبلیغ علیه مخالفان فرقه شیرازی مشغول اند و برای خود شاگردانی نیز جمع کردهاند و شاگردان خاص خود را با استناد به برخی اسرائیلیات و احادیث جعلی، به فحاشی و اهانتهای سنگین علیه مخالفین تشویق میکنند و از این طریق علمای حال حاضر را مورد اهانت و فحاشی قرار میدهند. سیدحسین شیرازی با استفاده از همین روشهای سیدافغانی و اهانتها و توهینهای ناجور، وکلای اصفهانی سیدصادق را بیاعتبار میکرد تا تجار اصفهانی مستقیما با دفتر خودش در ارتباط باشند و با این کار حق دلالی وکلای اصفهانی را حذف کرد.
توهین به صحابه امیرالمومنین توسط سید افغانی
شاکرالابراهیمی می نویسد: سید افغانی که به طور علنی به صحابه جلیل القدر امیرالمومنین(ع) اهانت و آنان را فاسق می دانست و آنها را سَب می کرد (که چرا در روز هجوم به خانۀ آن حضرت از ایشان دفاع نکردند) مورد تایید شیرازیها بوده و با وجود انحرافات عجیبش جزو نورچشمیهای سید صادق شیرازی است!