سیبِ درختی، کیلویی ۱۲ تا ۱۵ هزار تومان، قبلا ۵ تا ۶ هزار تومان بوده. سیبِ زمینی هر کیلو ۱۵ تا ۱۹ هزار تومان. سیر در مغازه های درهمی و نه سَواکُن هایی که قیمت بالاتری دارند؛ کیلویی ۲۰ هزار تومان، سیب زمینی حدود ۱۵ هزار تومان و تازه همه ی این ها قیمتِ یکی از محله های جنوب شهر تهران است.
به گزارش عصر ایران در همان محله، گوجه فرهنگی؛ کیلویی ۱۰ هزار تومان است که تا همین چند وقت اخیر، حدود ۳ هزار تومان برای هر کیلو تمام می شد. ممکن است این تصور هم برای شما پیش بیاید که محلاتِ بالاترِ شهر، قیمت میوه هایشان هم بالاتر است؛ نه لزوما. مثلا همین گوجه فرنگی در کوچه محلات خیابان شریعتی هم ۱۰ هزار تومان است. در هفت تیر هم سیب درختی کیلویی ۱۲ تا ۱۵ هزار تومان هم پیدا می شود. همین قیمت میوه در تجریش هم می تواند موجود باشد.
قیمت میوه طی یک سال گذشته به شکل باور نکردنی رو به افزایش بودهاست
البته تاثیر فروشنده و نرخ تعیین شده توسط او را نباید از نظر دور داشت؛ مغازه هایی که ممکن است زیاد هم شمال شهری نبوده اما قیمت های نجومی، آنجا را به محلی برای رفت و آمدِ نه عامه ی مردم که افراد خاص بدل کند.
در خودِ محلات هم قیمت ها می توانند متغیر باشند؛ مثلا مغازه های متفاوت در تجریش قیمت های متنوعی برای یک جنس با یک کیفیت دارند یا برای نمونه، دو مغازه در منطقه هفت، یکی فلفل دلمه ای را کیلویی ۲۰ هزار تومان و دیگری ۱۴ هزار و هشتصد، یکی انار را ۱۰ و دیگری ۱۵ و یکی شلیل را ۱۰ و دیگری ۱۲ هزار «تومان» می فروشد.
فکرش را نمی کردند که هویج هم نتوانند بخرند!
وقتی گوشت و خوردنی های گرانِ دیگری از آن دست، از سبد غذایی خانوارهای بیشماری در ایران، حذف شد، مردم به خوردن میوه و سبزیجاتِ بیشتر روی آوردند.
باز شدن پای کرونا هم به ایران و تاکید پزشکان بر خوردن میوه ها و سبزیجاتی که سرشار از ویتامین های متنوع هستند و می توانند سیستم ایمنی بدن را برای مقابله با ویروسِ انسان کُش کرونا، تقویت کنند، دلیل دیگری بر تلاش شهروندان برای گنجاندن این مواد خوراکی در به اصطلاح، سبد غذایی شان بود.
این سنت در ایران جا افتاده که قیمت همه چیز اعم از خوراک و پوشاک و مسکن، تحت تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، حتی شده یک شبه(در عرض یک شبانه روز) بالا برود. بنابراین برای مردم عادی است که وقتی به ماسک و دستکش و الکل و ژلِ ضد عفونی کننده ی دست نیاز دارند، یا نتوانند آن ها را پیدا کنند و یا با قیمت های بالا و به صورت محدود، نصیبشان شود. میوه و سبزیجات هم همان حکایت را داشته و دارند اما مردم، دیگر فکرش را هم نمی کردند که گوجه فرنگی و هویج و سیب زمینی و پیاز را هم نتوانند بخرند.
اگر تا پیش از این، شهروندان عادی می توانستند سیب های بسته ای ارزان و هویج های درهم(با همه ضایعاتشان) را چند کیلویی خریده، آبش را بگیرند و استفاده کنند، حالا دیگر آشامیدنی ای به صرفه تر از آبِ شهری پیدا نمی کنند.
اگر پیش از این امیدشان میوه و سبزیجاتِ درهمی بود که با قیمت مناسب و مقدار نسبتا خوب، می خریدند، حالا همان را هم باید دانه ای و به تعداد بخرند.
اما مغازه های درهمی، دانه ای نمی دهند؛ بنا به مُشاهداتِ نگارنده، خانم مسنی ساکن در محلات جنوب شهر، به دلیل عدم توانایی در پرداختِ ۲۰ هزار تومان برای خرید یک کیلو سیر، تقاضای دو بُته(به قول خودش) کرد که با شنیدن پاسخ منفی فروشنده های درهم، دست خالی به خانه برگشت.
میوه خریدن با اعمال شاقه
تمامی شواهد و قرائن از زیستِ ماه های اخیرِ شهروندانِ تهرانی که دَخلشان در سطح بسیار پایین تری نسبت به خرجشان قرار گرفته - و وضعیت سیاسی، اقتصادی و کرونایی کشور هم سیرِ قهقهراییِ معیشتشان را تسریع کرده-، نشان می دهد که خیلی های دیگر دانه ای و به تعداد، میوه می خرند؛ یک عدد سیب، دو عدد گوجه فرنگی، یک پیاز، یکی دو عدد خیار، موز؟ نه؛ جزو میوه های لوکس محسوب می شود...
نه ویتامینی مانده نه دیگر رَمَقی/ ترویج فرهنگ طبقاتی میوه خریدن
اینکه چرا هر فروشنده ای به دلایلی که خود می داند، می تواند قیمت اجناسش را بالا و پایین ببرد و فرهنگ طبقاتیِ میوه خریدن را هم رواج دهد؟ اینکه چه نظارتی بر فروش میوه و سبزیجات حاکم است و کدام نظم و هماهنگی و کدام دستور وجود دارد؟ اینکه در شرایط کرونایی کشور چه تسهیلاتی برای دسترسی آسان و ارزان شهروندان به میوه و سبزیجات به وجود آمده؟ و چندین سوال دیگر، در این گزارش مطرح نخواهند شد. به دو دلیل؛ اولا مردم دیگر رمقی برای طرح چنین پرسش هایی ندارند و ثانیا مسئولان سرگرم بازی های سیاسی بوده و ظاهرا در سبدهای غذایی خودشان هنوز چندتایی میوه باقی مانده.
قیمت میوه در دو سال قبل
هشدار: این قیمت ها تا لحظه ی نوشتن و اتمام گزارش به این صورت بوده و بالا رفتن آن ها در زمان مطالعه ی شما خواننده عزیز، کوتاهیِ رسانه ی معذور نیست.