ناگفتههاي صيادشيرازي از دوران مسئوليتش در دانشگاه جاسبي
مراسم توديع مهدي صيادشيرازي 4 خرداد امسال با وجود مخالفت جاسبي كه علاوه بر رياست دانشگاه آزاد، رياست واحد علوم تحقيقات را نيز بر عهده دارد، در سالن علامه حلي دانشكده علومانساني اين دانشگاه برگزار شد؛ البته بدون حضور عبدالله جاسبي.
آنچه در ذيل ميآيد، متن مصاحبه تفصيلي خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس با مهدي صيادشيرازي است كه وي در آن ناگفتههاي فعاليت خود در بسيج دانشجويي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات را تشريح ميكند:
*فارس: آقاي صيادشيرازي! در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات كه يكي از بزرگترين واحدهاي دانشگاه آزاد بوده و مديريت آن بر عهده خود جاسبي است، بر شما و مجموعه بسيج دانشجويي كه مسئوليت آن به عهده شما بود، چه گذشت؟ از نحوه تعاملاتتان با دانشگاه و از پشت پردههايي كه صلاح نبود در دوران مسئوليت خود سخن بگوييد، بفرماييد؟
*صيادشيرازي: از بدو بر عهده گرفتن اين مسئوليت، بنايم طبق وظيفه اين بود كه با مسئولان دانشگاه، خصوصاً آنان كه در پيشبرد اهداف بسيج نقش داشته و مفيد هستند، تعامل داشته باشم. تعامل و روابط در جهت پيشرفت اهداف و برنامههاي بسيج دانشجويي در زمان قبل از مسئوليت من، به نقاط مثبت و گاهاً ضعفي رسيده بود كه در بدو ورود مبنا را بر اين گذاشتم تا در نقاط مثبت پايدار بوده و در نقاط ضعف سعي بر طرف كردن آنها داشته باشم.
به طور مثال، از جمله مشكلات ما با دانشگاه، تفاوت در طرز فكر دانشگاه در خصوص بسيج دانشجويي و يا مشكلاتي در حيطه روابط و روند كاري و اداري بود كه طبق مقررات، مسول بسيج دانشجويي بايد مستقيما با رياست دانشگاه در تعامل باشد، نه اينكه همانند دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات، با معاونت فرهنگي و امثالهم ارتباط بگيرد و طي يك واسطه بسيار دور و دراز با رييس دانشگاه ارتباط گرفته شود.
اين روند طوري بود كه مسئول بسيج دانشجويي نميتوانست با سهولت با رياست دانشگاه در ارتباط باشد و مشكلات و مطالبات خودش را در ميان بگذارد. روابطي هم بود كه ما مجبور به رعايت آن بوديم، مانند اينكه روابط معاونت فرهنگي دانشگاه با ما، روابط مناسبي نبود و ديد معاون فرهنگي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات، نسبت به مسولان بسيج دانشجويي به صورتي بود كه در ميان آن ناملايماتي ديده مي شد، كه خوشايند نبود .
من اين ناملايمات را در رأس فعاليتهاي خود قرار دادم تا وضعيت ارتباطمان بهتر شود و رابطه قانوني و منطقي و اخلاقي را بين حوزه بسيج و معاونت فرهنگي برقرار كنم، اما در اين خصوص تأملاتي وجود داشت.
*فارس: چه تأملاتي؟
*صيادشيرازي: طبق مقررات در تمامي دانشگاههاي كشور، رياست دانشگاه بايد مطالبات بسيج دانشجويي را پاسخگو باشد و نبايد واسطهاي چون معاونت فرهنگي و هيات رئيسه در اين بين موجود باشد.
در زمان مسئوليت من در بسيج دانشجويي اين واحد دانشگاهي، اوقات و جلساتي را صرف بر طرف كردن اين موارد كردم و در مساله بعدي سعي بر اين شد كه اين روند را اصلاح كنم، چون حق قانوني ما سلب شده بود.
من به عنوان مسول بسيج دانشجويي بايد رييس دانشگاهم را ميديدم و مطالبهام را بصورت مستقيم با وي در ميان مي گذاشتم.
*فارس: بالاخره آقاي جاسبي را ديديد يا خير؟
*صيادشيرازي: تا چند ماه اين امكان نبود كه من آقاي جاسبي را ببينم، يا اگر اين ملاقات صورت ميگرفت از طريق چند واسطه مانند مسئول سازمان ايثارگران و يا معاونت فرهنگي موفق به ديدار وي ميشدم كه اين امر هم بسيار كم اتفاق افتاد و ما از كمترين حق خود كه ديدار با سهولت با رييس دانشگاه بود، بيبهره بوديم.
ما مدتي درگير اين ارتباطگيري بوديم و توانستيم تا حدي اين مشكلات را حل كنيم و تعاملهاي ما با معاونت فرهنگي بصورت بهتر شكل پذيرفت. از سوي ديگر هيات رييسه دانشگاه به اين نتيجه رسيد و اين حق قانوني ما را به سختي قبول كرد تا با مسئولان بسيج دانشجويي بطور مستقيم ارتباط و تعامل داشته باشد. اما پس از برگزاري اين جلسات و دستيابي به اين حقوق قانوني، مشكلات ديگري پديدار شد، ازجمله اينكه رياست دانشگاه مجدداً اعلام كرد تا مستقيماً با وي تعامل نداشته باشيم و رابطي را مشخص كنيم. در اين باره، آقاي جاسبي مشاور خود را به عنوان رابط معرفي كرد.
*فارس: جاسبي دليل خاصي داشت؟
*صيادشيرازي: جاسبي ميگفت چون هم رييس كل دانشگاه آزاد و هم رييس واحد علوم وتحقيقات است، فرصت تعامل با بسيج دانشجويي را كم و يا اصلاً ندارد و ما نميتوانيم با رياست دانشگاه ديدار داشته باشيم و به هر حال ما باز هم مجبور به قبول اين موضوع شديم تا از طريق يك رابط با جاسبي ارتباط برقرار كنيم.
*فارس: توانستيد از طريق رابط يا همان مشاور آقاي جاسبي ارتباط برقرار كنيد و به نتيجه برسيد؟
*صيادشيرازي: خير؛ بازهم در عمل و در سير اداري با مشكلاتي برخورد كرديم و احساس كرديم دوباره روند به شكل عنواني تغيير كرده و جهت هر كاري كه به مشاور رياست دانشگاه مراجعه ميكرديم، وي فعاليتها و نامههاي ما را به معاونت فرهنگي ارجاع ميداد. در نتيجه، باز بايد همان ريتم قبلي صورت ميگرفت و فقط اين بار راه را دورتر كرده بودند و به قول معروف، لقمه را دور سر گردانده بودند. درصورتي كه ما توقع داشتيم، پاسخها را از هيات رييسه و يا خود رييس واحد دريافت كنيم. با اين حال ميتوان گفت، با توجه به برگزاري جلسات متعدد و پيگيريهاي بسيج دانشجويي، با اعمال اين سياست نه تنها به حق قانوني خود نرسيديم، بلكه ميتوان گفت اين سياست مقوم اعمال قبلي نيز بوده و فقط وقت ما در اين راه هدر رفته بود.
*فارس: براي مراسمها و همايشهايي كه برگزار و افراد و سخنراناني كه دعوت ميكرديد، حساسيتهاي خاصي از سوي مسئولان دانشگاه وجود داشت؟
*صيادشيرازي: بله؛ مثلاً در مراسم معارفه بنده، با ارتباطگيريهاي پيچيده و به سختي توانستيم سردار سعيد قاسمي كه يكي از رزمندگان دوران دفاع مقدس و يكي از افراد موجه و حزباللهي اين نظام است را دعوت كنيم. سردار قاسمي فردي موجه و داراي سوابق درخشاني در نظام و از همرزمان شهيد آويني بوده است. اين فرد از ديد ما، فردي بسيار دلسوز براي نظام به شمار ميآيد.
در مراسم معارفه بنده، سردار قاسمي حضور پيدا كردند و در خصوص ولايتفقيه و ادامه راه شهدا در جمع بسيجيان سخنراني كرده و مراسم توديع و معارفه انجام شد. در اين جلسه آقاي جاسبي نيز حضور داشت و پس از اين سخنراني و اتمام اين جلسه، در خصوص حضور سردار قاسمي، از طرف هيات رييسه دانشگاه آزاد و شخص جاسبي به مجموعه بسيج دانشجويي هجمه و انتقاد شديدي شد، در صورتي كه در مطالبه و برخورد اول از سر ادب و احترام و با روي گشاده و با پتانسيل بالا خدمت آقاي جاسبي رسيديم.
*فارس: برخورد اولتان با آقاي جاسبي چگونه بود؟
*صيادشيرازي: ديدار اول من با آقاي جاسبي با گلهمندي وي از من مبني بر دعوت و حضور سردار قاسمي در مراسم معارفه همراه بود. اين واقعاً از لحاظ اخلاقي و منطقي درست نيست كه در ديدار اول، انتقاداتي به مسئول حوزه بسيج دانشگاه كه يك دانشجو است و با پتانسيل كاري و توانايي و علاقهمندي جهت تعامل، آغاز به كار كرده، شود. اين حركت اصلا درست و در شان يك مقام مسئول نبود.
بسيج دانشجويي در آن زمان نياز و توقع داشت كه حمايت شود و در واقع از سوي مسئولان دانشگاه انرژي به ما داده شود، اما جاسبي از همان اول شروع به گلههاي كاملاً غيرمنطقي كرد كه چرا سردار قاسمي را در توديع و معارفه دعوت كردهايم. هرچند كه انتقادات سردار قاسمي نسبت به دانشگاه آزاد، انتقادات خاصي نبود و سخنراني وي بيشتر حول اين بود كه ما اين مسئوليتها را بر عهده نگيريم و يا اگر هم قبول ميكنيم اين مسئوليتها را با تعهد لازم بر عهده بگيريم و اين صحبتها نشان دهنده ارزشي بودن و دلسوزي قاسمي بود.
مورد ديگر اين كه ما در مورد اتاق و مكاني مستقل براي حوزه بسيج در همان جلسه اول تقاضا داديم و درخواست يك اتاق كرديم، هر چند اين درخواست در دوره قبلي هم بسيار بيان شده بود و در زمان مسئوليت من مكرراً نامهنگاري و در تمامي جلسات به صورت شفاهي بيان شد، ولي تا اين زمان بعد از گذشت چند ترم، هنوز به اين درخواست حداقلي امكانات نرسيديم. در اين بين مسئولان اين واحد دانشگاهي قول تحويل اتاق و امكانات را هر بار به بهانههايي به تعويق ميانداختند. بنده جانشين خود كه فردي توانا و با پتانسيل بالا و آشنا به امورات اداري بود را جهت اين موضوع به صورت ويژه مامور كردم، ولي متاسفانه وي هم بعد از مدتي به نتيجهاي نرسيد. به نظر من در مجموعه حساسي مثل بسيج دانشجويي كه بايد در آن تصميمات كلان و مهمي در خصوص امورات محوله گرفته شود، مكان مستقل جزو اولين نيازهاست و براي تشكيل كارگروه و اتاق فكر بسيار نياز است.
وقتي يك جايي نباشد كه من بتوانم شوراي خود را درآنجا مستقل كنم و به برنامهريزي بپردازم و هميشه در حال جابهجا شدن باشيم و از اين كلاس به آن كلاس برويم و براي برگزاري يك جلسه مكاني نداشته باشيم، چگونه بايد توقع بازده مفيد داشت. من در اين دوره مسئوليت، تقريباً تمامي پايگاهها را چرخيديم و در برخي از اين پايگاهها مشكلاتي از جمله كمبود جا و مكان موجود بود؛ به عنوان نمونه در دانشكده مديريت و اقتصاد و دانشكده زبان وادبيات خارجي، كمبود و عدم مكان استقرار موجود بود. تازه آن هم زماني ما اين مشكل را داشتيم كه در حال آرامش و روند عادي نبوديم و در زمان اغتشاشات و تجمعات قرار داشتيم. در آن زمان كه براي مقابله با جريان فتنه و جنگ نرم نياز به يك اتاق فكر قوي و مكان مستقلي براي تصميمگيري و برگزاري جلسات مهم داشتيم، اين خلأ شديداً احساس ميشد و اين كمبود در كار ما شديداً خلل وارد ميكرد و در مقام خروجي كار موثر بود. باز هم بحمدالله با اين وضع بچهها بصورت سيار در صحنه بودند و با سختيهاي فراوان بصورت خودجوش عمل كردند. آنقدر در اين مورد به ما فشار آمد كه مجبور به مكاتبه با رئيس سازمان بسيج دانشجويي شديم و از ايشان درخواست كمك جهت اختصاص يك اتاق كرديم و من مطمئنم كه مسئول جديد نيز در اين راستا به مشكل بر ميخورد.
*فارس: با توجه به اينكه معاونت فرهنگي رسالت اصلي فعاليت فرهنگي را در دانشگاه بر عهده دارد و قرار بر اين بوده كه در اين راستا بيشترين همكاري را با بسيج دانشجويي داشته باشد، تعاملات آنها و خصوصاً معاون فرهنگي با شما و مجموعه بسيج دانشجويي چگونه بود؟ آيا حمايت ميشديد؟ اصلاً حمايتي در كار بوده است؟
*صيادشيرازي: ببينيد از نظر معاونت و شوراي فرهنگي بايد گفت هم نقاط مثبت و هم نقاط ضعفي وجود داشت. نقاط مثبت مبني بر اينكه معاونت و شوراي فرهنگي افرادي با تجربه و كاركرده در اين زمينه هستند و اين هم از نظرات و صحبتهايشان مشخص بود و از لحاظ اصولي و هدف فرهنگي هم در نقاطي با ما در اشتراك بودند كه در اينجا جاي تشكر دارد.
در اصول و هدف فكري، آنها همسو با بسيج و نظام بودند ولي در عمل ما اين همسويي را نميديديم . فقط عمدتا تاييد ميكردند كه اين اهداف و آرمانها خوب است، ولي در عملكردشان متناسب با آنچه كه مورد انتظار است، ضعيف عمل ميكردند و شاهد چيزهاي ديگري بوديم و در كل در باب فكر و انديشه نزديك به ولايتفقيه در باب عملكرد و خروجي نقد بسياري وارد كردند. مثلاً در باب جنگ نرم بايد معاونت فرهنگي فعاليتهاي بيشتري انجام دهد چرا كه اين وظيفه آنها است، زيرا معاونت فرهنگي بودجه فرهنگي و كارشناس فرهنگي در اختيار دارد و بسيج دانشجويي بيش از آنكه سهمش باشد، در ميدان بوده و بيش از وظيفهاش در دانشگاه مورد فشار قرار ميگرفت. در اينجاست كه خلأ كار فرهنگي در دانشگاه احساس ميشود.
*فارس: يعني معتقديد معاونت فرهنگي وظايف خود را به درستي انجام نداده و بسترسازي و زمينهسازي فرهنگي در دانشگاه به خوبي صورت نگرفته است؟
*صيادشيرازي: اگر معاونت فرهنگي در اين خصوص عملكرد خوبي داشت و در امر بصيرتدهي دانشجويان دانشگاه قوي عمل ميكرد، به نتايج بهتري ميرسيديم و شاهد حضور بسيج دانشجويي و حراست دانشگاه در آرام كردن فضاي دانشگاه نبوديم و هيچگاه اين مشكلات در دانشگاه به وجود نميآمد و نيازي به فداكاري و حضور بسيج دانشجويي در صحنه نبود. بسيج تا اندازهاي ميتواند وارد شود؛ نه اينكه اين همه فشار به دانشجوي بسيجي و انقلابي وارد شود. اين فعاليتهاي حاشيهاي كه وظيفه غير بسيج دانشجويي بود، ما را از رسالت اصلي خود دور ميكرد و به حاشيه ميانداخت. چرا كه ما بايد كار معاونت فرهنگي و حراست و حفاظت را انجام ميداديم. مجموعه بسيج دانشجويي در اين فشارها و سختيها لحظهاي و حتي قدمي عقب ننشست و هميشه در صدر ترور شخصيتي و جاني بود. واقعاً اين دو ترم مسئوليت من بيسابقه بود و دوراني سخت و بيشتر از زمان اسمي گذشت. الحمدالله با تمام اين فشارها ما در تمام ابعاد حركت كرديم و لحظهاي از برنامههايمان غافل نشديم و نشان داديم كه در اين شرايط فشار و سختي هم، كارهايمان را به خوبي پيش برديم.
*فارس: فكر ميكنيد اين موضوع چه دليلي دارد؟
*صيادشيرازي: در مقام بيان و گفتار و در جلسات، مسئولان دانشگاه موضعي شفاف داشتند اما در مقام عمل و اجرايي كردن موارد فوق اين شفافيت مشاهده نميشد.
*فارس: مسئولان دانشگاه آزاد واحد علوم تحقيقات تا چه اندازه نقدپذير هستند؟
*صيادشيرازي: مسئولان اين واحد دانشگاهي فقط ميگويند كه ما طرفدار كرسيهاي آزادانديشي هستيم و نقد پذيريم. به عنوان مثال در همين يك جلسه كه با رياست دانشگاه در باب تحولات جنگ نرم و ... داشتيم، اجازه صحبت به جز چند نفر محدود، به ديگر افراد داده نشد و در مقابل اين چند نفر هم شاهد موضعگيري و عدم پاسخگويي و برخورد مناسب بوديم و گفتند اصلا صحبتهاي شما و كارهاي شما اشتباه است.
اين اعمال باعث ناديده گرفتن حقوق دانشجويي مبني بر مطالبات و آزادانديشي ميشود و باعث ميشود كه دانشجو اصلا حق صحبت كردن و سؤال كردن نداشته باشد و در صورت حرف زدن با جرياني مخالف مواجه و تمامي حقوقش ناديده گرفته ميشود و در نهايت به بيانات مقام معظم رهبري بيتوجهي شود. من به عنوان مسئول حوزه بسيج دانشجويي و يك دانشجو نميتوانستم مطالبات خودم و يك جريان دانشجويي را بيان كنم. نميتوانستم در زمينه كرسيهاي آزادانديشي اقدام واقعي انجام دهم، چون احساس ميكردم دانشگاه اصلا تمايلي در اين زمينه ندارد و اين نقض بيانات رهبري است و حقوق بچههاي ما ناديده گرفته شده است. چون ما در هر اقدامي در اين خصوص شاهد مخالفتها و موضعگيريهاي دانشگاه بوديم. دانشگاه بايد سعي كند در اين حوزهها ظرفيت خود را بالا ببرد و بداند كه اين فضا، فضاي دانشجويي است و اگر اين نيازهاي دانشجويي كه مرتبط با فضاي دانشگاه است در دانشگاه تأمين نشود، پس كجا تأمين شود؟ قطعاً به بيرون كشيده ميشود. چون رسالت دانشجويي در دانشگاه انجام نشده و در دانشگاه به دانشجو بصيرت لازم داده نشده و نيازهايش تامين نشده است. دانشگاه و معاونت فرهنگي فقط در مقام گفتار و نظريه رسالت خود را انجام داده و در مقام عمل، اين رسالت انجام نشده، مانده است. اگر هم كاري مثل همايش جنگ نرم صورت پذيرد، در آن حضور دانشجو كمرنگ و فقط قشر خاصي دعوت ميشوند. تمام مشكلات دانشجو بايد در فضاي فرهنگي و آموزشي دانشگاه بايد حل شود.
*فارس: آقاي صياد شيرازي! تعويق مراسم توديع شما و معارفه مسئول جديد بسيج دانشجويي كه قرار بود 21 فروردين برگزار شود اما با 40 روز تأخير برگزار شد، چه بود؟
*صيادشيرازي: به پيشنهاد بنده و هماهنگي با سازمان بسيج دانشجويي قرار بر اين بود كه با توجه به اتمام درس و شرايط شغلي، سالگرد پدرم مصادف با اتمام مسئوليت بنده باشد و اين فرايند يك فرايند تك مرحلهاي نيست، بلكه در آن پارامتر نظرسنجي، نظر سازمان ودانشگاه دخيل است و روندي طولاني با تأييديههاي مختلفي دارد. به نظر من دانشگاه در زمينه انتخاب مسئول بسيج دانشجويي كوتاهي كرده و در اين خصوص آقاي جاسبي اگر دلايلي دارد به سازمان بسيج دانشجويي ارايه كند. ما استقبال ميكنيم كه اين دلايل را بگويد. فردي با سوابق و تجربيات عالي و موجه از نظر اعتقادي، اخلاقي و مكتبي موجه وسالم ودر روندي صحيح و قانوني و با نظر بسيجيان و سازمان به دانشگاه معرفي شده ولي دانشگاه مخالفت كرده است. چه دليلي پشت اين موضوع است؟ اين بايد شفاف بشود. من شنيدم كه دانشگاه گفته نظرسنجي ما صحيح نبوده. اين حرف يعني چه؟ و به چه دليلي ميگويند نظرسنجي ما غيرقانوني است؟ ما بابت اين كوتاهي از دانشگاه پاسخ ميخواهيم؟
هر چند اين خلا بوجود آمده براي بسيج سنگين بود، ولي بچهها از كارشان عقب نماندند و با تمام قوا كارشان را انجام دادند و هيچگاه متوقف نشدند. تحليل من اين است كه دانشگاه هنوز از مطالبات دانشجويي بسيج و از مسئولين دانشگاه گلهمند است. اين مطالبات هم غير از اين نبوده كه چرا مسئولين دانشگاه در قبال فتنه در دانشگاه به خوبي وظايف خود را انجام نميدهند؟
يكي از نقدهاي من بر دانشگاه آزاد اين است كه واحد علوم و تحقيقات با اين همه وسعت از حيث دانشجويي و علمي بايد رئيسي مستقل داشته باشد تا به امورات دانشگاه بهتر رسيدگي شود. اين واحد نياز به رياستي پاسخگو دارد. مشكلي ندارد كه آقاي جاسبي رياست اين واحد را هم داشته باشد، ولي اگر اينطور است خود ايشان بايد پاسخگو باشند نه اينكه افراد ديگري دانشگاه را اداره كنند. علوم و تحقيقات مسئولي ميخواهد كه بدون مشغله در راس اين واحد فعاليت كند و در اين صورت اين سردر گمي در خصوص مطالبات دانشجويي پيش نميآيد كه بايد جهت مطالباتشان پيش چه كسي بروند. در اين زمينه اساسنامه جديد دانشگاه آزاد بسيار جالب و خوب است و اميدواريم كه به مرحله اجرا هم برسد و مصوباتش اجرايي شود.
*فارس: ممنونم آقاي صيادشيرازي، اگر حرفي باقي مانده بفرمائيد.
*صيادشيرازي: من درمجموع از بسيج دانشجويي واحد علوم و تحقيقات، به عنوان مجموعهاي از سختيها و آسانيها، مجموعهاي از تلخيها و شيرينيها ياد ميكنم و براي من تجربيات تلخ و شيريني را به همراه داشت و صرفاً سختيها و مشكلات نبود و در مواردي هم آساني وجود داشت.
اميدوارم دشواريها و تلخيها در مسئوليت جديد به حداقل برسد و دوست دارم بسيج دانشجويي واحد علوم و تحقيقات در مجموعه دانشگاههاي كشور بدرخشد و آينده بسيج دانشجويي علوم و تحقيقات بهترين باشد و خود دانشگاه هم هميشه در صدر و بهترين باشد. ما هميشه دعا ميكنيم و از حضرت ولي عصر(عج) هم اين امر را خواستاريم.