میثم سارقی است که میگوید فریب دوستان نابابش را خورده تا به او نگویند ترسو.
به گزارش میزان، این سارق گفت: من ۲۵ ساله هستم و به دنبال کار میگشتم. یک روز یکی از هم محلی هایمان از من خواست تا با او به جمع دیگر رفقایش برویم.
وی افزود: من قبول کردم و با خودرو پرایدش به محله دیگری رفتیم و در آنجا چند تن از دوستان قدیمی ام را دیدم.
این متهم ادامه داد: از حرف هایشان فهمیدم میخواهند یک شبه پولدار شوند و از نظر آنها با سرقت میتوانستند به این آرزو برسند.
میثم گفت: پس از چند ساعت صحبت کردن به این نتیجه رسیدند که یک تیم تشکیل دهند و شبها به سراغ خانههایی در مناطق بالای شهر بروند و به اصطلاح آنها را خالی کنند.
این سارق اظهار کرد: من در این جمع فقط شونده بودم، اما کم کم به همکاری با آنها ترغیب شدم و یک در یک جمله گفتم «من هم هستم» و میخواهم یک شبه پولدار شوم.
وی افزود: نمیدانم چرا این حرف را زدم، اما فکر میکردم میتوانم با سرقت از چند خانه، پول خوبی به جیب بزنم. از طرفی میترسیدم اگر قبول نکنم و به جمع آنها نپیوندم آنها فکر کنند من ترسیده ام برای همین میخواستم بعد از چندبار دزدی، دیگر سراغ این کار نروم، اما نشد.
میثم گفت: چند شب با همین رفقا به سرقت رفتیم. در خانهها را خراب میکردیم و بعد هر چیز با ارزشی میدیدیدم، مس دزدیدیم.
این متهم بیان کرد: نمیدانم چند سرقت انجام دادیم، اما هنوز سهمم را نگرفته بودم که دستگیر شدم.
سارق جوان اظهار کرد: هیچ پولی از سرقتها به دست نیازوردم، من پشیمانم و متوجه شدم نمیشود یک شبه پولدار شد، آن هم با سرقت.
به گزارش میزان، این سارق گفت: من ۲۵ ساله هستم و به دنبال کار میگشتم. یک روز یکی از هم محلی هایمان از من خواست تا با او به جمع دیگر رفقایش برویم.
وی افزود: من قبول کردم و با خودرو پرایدش به محله دیگری رفتیم و در آنجا چند تن از دوستان قدیمی ام را دیدم.
این متهم ادامه داد: از حرف هایشان فهمیدم میخواهند یک شبه پولدار شوند و از نظر آنها با سرقت میتوانستند به این آرزو برسند.
میثم گفت: پس از چند ساعت صحبت کردن به این نتیجه رسیدند که یک تیم تشکیل دهند و شبها به سراغ خانههایی در مناطق بالای شهر بروند و به اصطلاح آنها را خالی کنند.
این سارق اظهار کرد: من در این جمع فقط شونده بودم، اما کم کم به همکاری با آنها ترغیب شدم و یک در یک جمله گفتم «من هم هستم» و میخواهم یک شبه پولدار شوم.
وی افزود: نمیدانم چرا این حرف را زدم، اما فکر میکردم میتوانم با سرقت از چند خانه، پول خوبی به جیب بزنم. از طرفی میترسیدم اگر قبول نکنم و به جمع آنها نپیوندم آنها فکر کنند من ترسیده ام برای همین میخواستم بعد از چندبار دزدی، دیگر سراغ این کار نروم، اما نشد.
میثم گفت: چند شب با همین رفقا به سرقت رفتیم. در خانهها را خراب میکردیم و بعد هر چیز با ارزشی میدیدیدم، مس دزدیدیم.
این متهم بیان کرد: نمیدانم چند سرقت انجام دادیم، اما هنوز سهمم را نگرفته بودم که دستگیر شدم.
سارق جوان اظهار کرد: هیچ پولی از سرقتها به دست نیازوردم، من پشیمانم و متوجه شدم نمیشود یک شبه پولدار شد، آن هم با سرقت.