چهار سال زمامداری «دونالد ترامپ» در کاخ سفید برای کشورهای آنسوی اقیانوس اطلس دوره ای پر از تنش، ناامیدی و غافلگیری بود. با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسیاری از مقامات اروپایی نفس راحتی کشیده و در حالی خود را برای پایان این دوران تلخ آماده می کنند، که پیامدهای سنگین تصمیمات ترامپ همچنان گریبانگیر آنهاست.
به گزارش همشهری از سوی دیگر اوضاع در ایالات متحده آنچنان که تصور می رفت به نفع اروپایی ها پیش نمی رود. پس از انتخابات سوم نوامبر، ترامپ شکست خورده، همچنان در موضع خود باقی است و پیروزی بایدن را قبول ندارد. وی با چند اقدام در تلاش است سیاست خود را تقویت کرده و مانع جانشینی بایدن و بازگشت سیاست ایالات متحده به روال عادی است. این مسئله بیش از هر کس متحدان آمریکا در قاره سبز را آزرده خاطر می کند.
معروف است که از روسای جمهوری شکست خورده یا به پایان راه خود رسیده ایالات متحده با نام «اردک لنگ» یاد می شود، یعنی آنها هر چند هنوز در سمت خود هستند و سیاست های روزمره را هدایت می کنند ، اما جانشینشان در حال آماده کردن خود برای تصدی مسئولیت است. با این حال برخی در مورد کارکرد این اصطلاح در مورد ترامپ تردید دارند. وی حتی در این شرایط از به رسمیت شناختن پیروزی بایدن سر باز می زند، سیستم سیاسی کشورش را به باد انتقاد می گیرد و با چندین تصمیم در سیاست خارجی، گزینه های خود را برای اقدام روی میز می چیند.
آتشی که ترامپ برای بایدن و اروپا به راه می اندازد
تصمیمات ترامپ مربوط به تحقق وعده های انتخاباتی اش مانند خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان می شود و ظاهر امر اینگونه است که او می خواهد اندکی قبل از پایان کارش در اتاق بیضی شکل، آنها را به سرانجام برساند. اما در خصوص هدف اصلی ترامپ از این تصمیمات، یک مقام پیشین دولت ترامپ به سی ان ان می گوید: پشت پرده اجرای این تصمیمات فراتر از عملی کردن وعده های انتخاباتی است، در واقع هدف ترامپ این است که آتشی به راه اندازد که خاموش کردن آن برای دولت بعدی دشوار شود. در حال حاضر عواقب این اقدامات برای دیگر کشورها قابل پیش بینی نیست ، اما دست کم می تواند بی ثباتی بیشتری در خاورمیانه و افغانستان ایجاد کند. همچنین متحدین آمریکا، از جمله آلمان را دوباره تحت فشار قابل توجهی قرار دهد.
پیش از هر چیز مسئله نگران کننده ای که ذهن اروپایی ها را به خود مشغول کرده، به خطر افتادن روح دموکراسی غربی است که آمریکا طلایه دار آن به شمار می رود و اگر این پایگاه اصلی دموکراسی در واشنگتن از دست برود، آنها باید شاهد از دست رفتن دیگر پایگاه های آن در پاریس، برلین و بروکسل باشند. در پاسخ به این نگرانی «جان بولتون» مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده در گفتگو با شبکه تحریریه آلمان (RND) به اروپایی ها توصیه کرده است که دندان روی جگر بگذارند و منتظر بمانند تا آخرین روزهای ریاست جمهوری دونالد ترامپ به سرآید. وی می گوید: «لطفا اجازه ندهید کسی به دلیل مشکلات فعلی ما در واشنگتن ، اعتمادش را به دموکراسی و حاکمیت قانون را از دست بدهد.» به گفته بولتون مشکلات آمریکا فقط به دلیل نقص در سیستم نیست بلکه به این خاطر است که فعلا زمام امور در اختیار دونالد ترامپ است.
بولتون با بیان اینکه شاید روزهایی که تا ۲۰ ژانویه (مرارسم تحلیف بایدن) باقی مانده، در نگاه اول طولانی به نظر برسد، اما سرانجام زمان شکرگذاری فرا می رسد؛ «من کاملا مطمئنم که پس از تحویل قدرت در ۲۰ ژانویه ، ما یک وضعیت کاملا جدید خواهیم داشت.» این در حالی است که ترامپ در این چهار سال بسیاری از دستاوردهای داخلی و خارجی دولت پیشین آمریکا را به باد داده و با خروج از پیمان های بین المللی و به راه انداختن جنگ تجاری و سیاسی با متحدان واشنگتن، کار را برای زمامداران جدید کاخ سفید و اتحادیه اروپا دشوارتر کرده است.
«آنتونی گاردنر» سفیر پیشین آمریکا در بروکسل نیز در این رابطه به روزنامه «زود دویچه» می گوید: برای مدت کوتاهی اکنون ، این فرصت را داریم که نشان دهیم قوانین بین المللی دوباره اعمال می شوند و مشارکت خوب است. ما باید مردم دو طرف اقیانوس اطلس را در این مورد متقاعد کنیم. اگر ما شکست بخوریم ، پوپولیست ها قویتر برمی گردند. همه رهبران اتحادیه اروپا باید در نظر بگیرند که چگونه می توانند یک دستور کار مشترک را تبلیغ کنند. این در مورد هدیه دادن به واشنگتن نیست ، بلکه در مورد ایده های خلاقانه است. نکته دوم: باید تشخیص دهیم که برخی از مسائل بیش از حد پیچیده است که بلافاصله در مورد آنها توافق کنیم و بعداً به جای بحث و مجادله با آنها برخورد کنیم. به طور خاص در سیاست های تجاری ، باید ابتدا مواردی را که امکان پذیر است مقابله کنیم.
چالش جدی اروپا برای احیای برجام
بر کسی پوشیده نیست که ترامپ با رفتنش، مشکلات بزرگی را در عرصه جهانی برای اروپا به جا می گذارد. از جمله آنها توافق هسته ای با ایران است که او با خروج از آن در سال ۲۰۱۸، تلاش های تروئیکای اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) برای دستیابی به توافق با ایران را بی ثمر کرد و این سه کشور را در یک وضعیت بغرنج در ارتباط با برجام قرار داد.
اکنون در حالی که اروپا می کوشد راهی برای پابرجا نگاه داشتن این توافق بیابد و آمریکا را مجددا به آن بازگرداند، دولت ترامپ در اندیشه دشوارتر کردن شرایط است و در این راستا ایده نابخردانه حمله به تاسیسات هسته ای ایران را در سر می پروراند. با این حال بولتون حمله نظامی علیه ایران در آخرین روزهای حضور ترامپ را رد و تاکید می کند که چنین چیزی بسیار بعید است. هر چند ممکن است ترامپ برای روزهای باقیمانده خود یک یا برنامه دیگر را برای انجام کارهایی که باعث ناراحتی اکثر متحدان آمریکا می شود در ذهن داشته باشد، اما ملاحظات ترامپ نامنظم هستند و به یک سلسله اقدامات منظم و مرتبط ختم نمی شوند.
از جمله این تصمیمات نامرتبط، بحث خارج ساختن نظامیان آمریکایی از افغانستان و عراق با وجود مخالفت شرکای ناتو است. بولتون خروج بیشتر نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق به دستور ترامپ را ایده خوبی نمی داند. این تصمیم با این واقعیت شروع می شود که عدد ۲۵۰۰ برای شمار نظامیان در افغانستان جالب بوده و می تواند در عراق نیز اعمال شود. اما این تصمیم بسیار خودسرانه و بدون توجه به الزامات نظامی و امنیتی در کشورهای مربوطه اتخاذ شده است. به گفته مشاور امنیت ملی پیشین ترامپ، او به همکاری بین المللی بی اعتقاد است و شناختی نیز از زمینه ای که همه این اتفاقات در آن رخ می دهد، ندارد.
از همین روست که بولتون برکناری «مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا را به خاطر مخالفت با ایده هایش در خصوص عقب نشینی از عراق و افغانستان اقدامی کودکانه توصیف می کند و می گوید که ترامپ اهمیتی نمی دهد چه خطراتی ممکن است به وجود آید و پیامدها و عوارض جانبی این تصمیمات چیست.
به هر حال گزینه نظامی علیه ایران که گفته می شود ترامپ هفته گذشته آن را با مشاورانش در میان گذاشته، به توصیه آنها از دستور کار خارج شده است. با این وجود او همچنان تلاش می کند تا تجدید نظر در توافق هسته ای مورد نظر بایدن را پیچیده تر کند. ترامپ خود به طور یک جانبه این توافق را در سال ۲۰۱۸ فسخ کرده و تحریم های آمریکا علیه ایران را بازگردانده است.
تهران در حال حاضر از بایدن به عنوان پیشکسوت سیاست خارجی یاد می کند و احتمال یک توافق واقعی را دور از دسترس نمی داند. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه گفته است به محض اینکه بایدن تصمیم بگیرد به توافق هسته ای وین بازگردد و آن را اجرا کند ، ایران بلافاصله به تعهدات خود باز می گردد. به عبارت دیگر در صورت لغو تحریم های ایالات متحده ، ایران دوباره به محدودیت های مورد توافق برای غنی سازی اورانیوم پایبند خواهد بود. اما کار به این راحتی ها نخواهد بود. نه تنها به این دلیل که آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیراً ادعاهای جدیدی علیه ایران مطرح کرده است.
معضل خروج نظامیان آمریکایی برای همپیمانان اروپایی
در تابستان دولت ترامپ از خروج ۱۲۰۰۰ نفر از ۳۶۰۰۰ سرباز مستقر در آلمان خبر داد. این برنامه ها در درجه اول سه منطقه در بادن-وورتمبرگ ، بایرن و راینلاند-فالت را تحت تأثیر قرار داد. وزیر دفاع وی «مارک اسپر» که اکنون برکنار، اواخر ماه جولای (اوایل تیر) گفت که اولین گروه نظامیان می توانند طی چند هفته کشور را ترک کنند. اما این چند هفته اکنون به چهار ماه تبدیل شده و هنوز اقدامی انجام نشده است. با این حال هفته گذشته ترامپ اعلام کرد که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق را تسریع می کند. این اظهارات با انتقاد شرکای ناتو و همچنین حزب جمهوری خواه مواجه شد. خروج نیروها از آلمان در بین گروه های سیاسی این کشور اروپایی نیز جنجال آفرین شده است.
هنوز مشخص نیست که این روند پس از جایگزینی ترامپ با جو بایدن ، پیروز انتخابات در تاریخ ۲۰ ژانویه ، چطور ادامه خواهد یافت. اما «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان ابراز امیدواری کرده روند برنامه های قبلی در واشنگتن تغییر کند. وی در پاسخ به سوالی در مورد عقب نشینی نیروهای آمریکایی به رسانه های آلمانی گفته است: «این کار مدت طولانی زمان می برد و البته در آن تصمیمات دولت جدید نیز تأثیر خواهد داشت.»
از سوی دیگر خروج نیروهای آمریکای از افغانستان برای نظامیان دیگر کشورها از جمله آلمان مشکل ساز خواهد بود. هر چند این مسئله به نتیجه مذاکرات صلح که برای اواخر آوریل ۲۰۲۱ برنامه ریزی شده، بستگی دارد، اما اجرای آن هنوز مانند یک واکنش عجولانه است. «مارکوس کائیم» کارشناس امنیتی «بنیاد علم و سیاست آلمان» بر این باور است که این اتفاق به شکل ناگهانی رخ می دهد و متحدان آمریکا فرصت کمی برای واکنش و انتخاب گزینه ای به جز عقب نشینی دارند. زیرا نیروهای آمریکایی پس از عقب نشینی دیگر نمی توانند در محافظت از نیروهای آلمانی سهیم شوند. با این حال مشخص نیست که آیا ارتش آلمان می تواند از نظر لجستیکی و به سرعت این کار را انجام دهد یا خیر. کائیم می گوید: «این تصمیم از مدت ها قبل اعلام شده است ، اما احتمالاً یک اقدام بسیار شتابزده انجام خواهد شد و بسیاری از مشکلات به سادگی باقی خواهد ماند.»
این در حالی است که مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان نیز به طور قابل توجهی تحت تأثیر این عقب نشینی قرار خواهد گرفت. به گفته کائیم ادامه حضور آمریکا و ناتو همیشه یک گزینه برای چانه زنی بوده که آمریکایی ها و دولت افغانستان در مذاکرات از آن استفاده می کردند. در واقع خروج نظامیان هرچه سریعتر و بدون قید و شرط اعلام شود ، قویتر این سیگنال را می دهد که این کشور رها خواهد شد و طالبان را تشویق می کند که در مذاکرات سازش نکنند. چنین مسئله ای بخت دستیابی به راه حل صلح پایدار را بسیار کاهش می دهد.
اما نه تنها طالبان می توانند از عقب نشینی شتابزده ترامپ بهره مند شوند، بلکه اعضای داعش نیز که فعالیتشان در افغانستان رو به افزایش است، از این تصمیم سود می برند. داعش به عنوان یک قدرت نظامی از بین رفته اما این بدان معنا نیست که به عنوان یک سازمان تروریستی نیز از بین رفته باشد. کائیم با اشاره به تخمین هایی که از حضور ۳۰ هزار داعشی مسلح فقط در عراق و سوریه حکایت دارد، می گوید: درست است که طالبان خود را متعهد کرده اند تا افغانستان به پناهگاه تروریسم اسلام گرا تبدیل نشود. اما هیچ کس نمی داند که آیا می توان به آنها اعتماد کرد یا نه. «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو نیز پیش از این هشدار داده که "عقب نشینی زودهنگام یا ناهماهنگ، افغانستان را تهدید می کند که به سکویی برای تروریسم بین المللی تبدیل شود.