جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۰۴:۲۰

ناگفته های شنیدنی مجری محبوب دهه شصتی ها

بای‌بسم‌ا... ؛ برنامه کودک، همه زندگی و توجه ما بود. ساعت17 شروع خواستنی‌ها و دوست‌داشتنی‌ترین‌ها بود؛ الان فکر نکنم بچه‌های امروز خواست و رویکردی این‌چنینی داشته باشند مخصوصا با این برنامه‌های بی‌کیفیت و نیندیشیده شد.
کد خبر : ۵۳۵۲۰۹

 الهه رضایی، مجری برنامه کودک قدیم‌ها در این‌باره افزود: الان برنامه‌ها بهتر نیست برای این‌که خرید انیمیشن متفاوت شده، دنیا تغییرکرده، خط‌قرمزهای تلویزیون و تغییراتش بیشتر شده و به نظر میاد مسؤولان و دست‌اندرکاران برنامه‌ریزی برای کودکان هم که می‌تونن برای بچه‌ها برنامه بذارن احتمالا خیلی تمایل و علاقه‌ای به پرورش و تربیت و سرگرمی بچه‌ها ندارن و با شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و دی‌وی‌دی و... که از مبادی غیررسمی وارد می‌شه اوقات‌شون رو پر می‌کنن. اون برنامه، خاطره‌ساز بچه‌ها بود. بی‌قانونیه که الان بیشتر حاکمه.

برای خودتون چه کار کردین؟
برای خودم هیچ کاری نکردم.
استعداد مهمه یا امکانات؟
امکانات، ولی هر دوش مهمه.
برنامه روزگار کرونا؟
بیشتر توی خونه هستم و کار بیرون قبول نمی‌کنم و کمتر می‌رم.
کدوم ترسناک‌تره گرونی یا کابوس‌های  کودکی؟
گرونی‌ها که خیلی وحشتناکه و اعصابمون رو خیلی خراب کرده. من آدم آرومی بودم و می‌گفتم اگه شرایط مناسب نیست نمی‌خورم و استفاده نمی‌کنم، ولی وقتی پای خانواده در میان باشه، نمی‌شه و اینها ترسناک‌تره.
زمانی همه‌چی تقریبا توی وضعیت آرومی پیش می رفت.
شما هیچ‌جور نمی‌تونین برنامه‌ریزی کنین. الان همه‌مون سردرگمیم، هی رفتن به جلو و به‌جایی نرسیدن و این‌که هرچی رو می‌خوای تهیه کنی یا فراهم کنی باز به بن‌بست می‌رسی، خب آدم عصبی می‌شه.
اگه ممنوع‌التصویر می‌شدین؟
کار نمی‌کردم.
اگه مجری نبودین چکاره می‌شدین؟
یه زمونی خیلی درسخون بودم و داروسازی رو خیلی دوست داشتم.
دوست داشتین جای شخصیت دیگه‌ای باشین؟
نه.
کودکی‌هاتون چی؟
نه هیچ‌وقت.
شما یه‌جور الگو هم بودین برای بچه‌ها.
خوشحالم که می‌بینم بچه‌های قدیم از اون حرف‌ها استفاده می‌کردن و ما باعث می‌شدیم تا خانواده‌ها یه جورایی از وجود کسی مثل مجری تلویزیون بهره ببرن و بتونن اونچه رو می‌خوان به بچه‌هاشون بگن. خوشحالم چون مجری تلویزیون اون روزها مثل معلم مدرسه بود.
بچه‌های خودتون چی؟
اونا هم همین طور درس خوندن و مشغول کار و زندگی هستن.
حرف شنوی شون بیشتر از چه‌کسانی بوده؟
یه بخش‌هایی از مادرشون بوده یه بخش‌هایی مدرسه و عوامل توی تلویزیون.
آرزوتون براشون؟
راهی رو توی زندگی پیدا بکنن و خوب زندگی کنن.
جوری که می خواستین شدن؟
شد ولی نه صد درصدی که می‌خواستم، ولی خدا رو شکر می‌کنم بچه‌های خوبی هستن. ناراضی نیستم.
چی باعث پیشرفت میشه؟
پیگیری و علاقه‌مندی.
سعادت و آرامش؟
یه مقداریش تلقینه. یه مقدارش کم‌کردن توقعاته و مسیرش رو در راه درست بذاره. ما البته صد درصد به خواسته‌هامون نمی‌رسیم.
در برابر مشکلات؟
اگه سعی کنیم از اونچه هست شکرگزار باشیم و موانع رو به شکل معقولی برداریم و ببینیم اشکال کار از ما یا شرایطه یا هرچی سعی‌کنیم راهی پیدا کنیم که روی ما تاثیرگذار و آرامش‌بخش باشه خیلی کمک می‌کنه.
رانندگی هم می‌کنین؟
بله، الان توی ماشین نشستم.
نه منظور ماشین رویاییه، فراتر از سرعت و مرزها؟
اهل سرعت که نیستم در این حد که یه سفری برم گردشی، هیجان‌خواه نیستم.
مقصد رویایی؟
ان‌شاءا... بعد از کرونا انتخابش می‌کنم. الان چنان درگیریم که خیلی هم رویایی نیست.
آشنایی با همسر؟
سنتی و خونوادگی، خودشون پیگیر بودن.
مجری‌بودن‌تون که تاثیرداشت؟
بله بله. از تلویزیون با من آشنا شدن، ولی خونوادگی بود، نه این‌طور که حالا مرسومه خودشون آشنا میشن و...
احساس اولیه در رویارویی با یه رویداد ناگهانی که روی صورت‌تون مشخص میشه؟
غم و اضطراب و نگرانی.
کیمیای عشق رو در چی یافتین؟
بچه‌های خودم. به نظر میاد همین هستن که شما میگین.
شما و بچه‌ها؟
در مقابل بچه‌ها هیچ کاری نمی‌تونم بکنم. حضور و وجود و سلامت و دلخوشی‌شون برای من آخر دنیاست. بهترین‌های دنیاست.
نشونه عشق پاک تاثیرگذار؟
اگه واقعا کسی رو بسیار دوست داشته باشی، بهش عشق بورزی خواسته‌های اون آدم رو بالاترین ارزش میدونه به خواسته‌هاش احترام میذاره و در جهت مقاصدش قدم برمی‌داره.
پس با این سخن، شما عاشقین؟
من بله عاشق بچه‌هامم. عاشق خونواده‌ام.
این خیلی خوبه ولی آدم صدمه می‌خوره ؟
بله. چون همیشه نیستن و بچه‌ها کنارمون نمی‌مونن. اونا نمی‌تونن خواسته‌های من رو اجابت کنن.
کتاب‌های مورد علاقه؟
چندوقته کتاب خریدم وقت نمیشه بخونم و اسماشون هم یادم رفته. رمان دوست دارم و رمان خونوادگی و کتاب‌های روان‌شناسی، ولی کمتر می‌رسم بخونم.
کتاب مورد علاقه بچگی‌ها؟
قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب.
بچگی قبل از 9سالگی؟
شنل‌قرمزی، کدوقلقله‌زن و...
مهم‌ترین لذت زندگی؟
کمک به دیگران.
با دیگران باید؟
جوری باشی که وجودتون براشون لذت‌بخش و ثمربخش باشه.
مهم‌ترین ضرورت زندگی؟
سلامت بودن.
مهم‌ترین نیاز جامعه معاصر؟
ارتباطات صحیح و سالم؛ فرهنگ درست و کم‌کردن خودخواهی‌ها و کم‌شدن دزدی در بالا و پایین جامعه.
هدیه‌تون به مهم‌ترین انسان زندگی‌تون؟
خوشحال‌شون کنم، کمک و همراه‌شون باشم، مسائل‌شون رو حل کنم و کنارشون باشم.
محبت آغاز زندگی هنوز میان شما و همسر...؟
بله بله.
برنامه گزیده شما برای تماشا؟
کارتون پرین رو دوست داشتم؛ باخانمان، اون گوریل بنفش، کارتون‌های قدیم همش قشنگ و خوبن. کارتون‌های جدید فرق کرده.
بهشت شما در این دنیا؟
خانواده‌ام برای من اصله و همه چیزه.
 راه بهشت خدا از کجا و چی می‌گذره؟
همین سالم زندگی‌کردن. من آدمی مذهبی هستم. رعایت و اجرای قوانین خداوند و در کنارش به دیگران کمک‌کردن.
حس‌تون از اماکن مقدس؟
بیشترین جایی که آرزو داشتم و وقتی رسیدم حس عجیبی داشتم، کعبه بود و مسجدالنبی؛ بی‌نظیر بود. مخصوصا اولین سالی که رفتم.برای من اونجا خود بهشت بود.
اگه دعای مستجاب داشتین؟
شخصیه نمی‌تونم بگم.
خدا یه خط ویژه بازکنه و... چی میگین؟
میگم گرهی رو بازکن که توی این مملکت هست، خسته شدیم خدایا!
عادت همیشگی‌تون در منزل؟
حتما باید خودم آشپزی کنم. اخبار هم هست.
بهش اعتقاد ندارین، اونو بد می‌دونین؟
من از خودخواهی بدم میاد، فرق نمی‌کنه اون آدم خودخواه فامیل دور یا نزدیک باشه یا خودم باشم. خیلی بدم میاد از ندیده‌گرفتن دیگران و نداشتن حرف منطقی. کسی که حرف، حرف خودش باشه، باعث دردسر دیگران میشه.
سلیقه شما پیشه یا همسر؟
بستگی داره. در چیزهایی گفتم سلیقه ندارم ولی تقریبا نصف‌نصفه.
به یه انسان خیلی‌مهم چی میگین در این مصاحبه؟
بی‌نهایت دوستت دارم با آرزوی سلامت و عمرطولانی و پربرکت که از گذرِ این عمر بهترین‌ها رو بتونی برای دیگران داشته‌باشی و ایجاد کنی.
اتفاق افتاده مهم‌ترین آدم زندگی‌تون باهاتون قهرکنه؟
بله. دوستی داشتم دوره مدرسه خیلی بهش نزدیک بودم ولی شخصیت اعتقادی‌مون متفاوت بود. با این حال دوست خوبی بود. سر ماجراهایی خونواده نخواست، دور شد و همدیگه رو رها کردیم.
به زور که نمیشه کسی رو نگه داشت.
یه‌زمانی دلیلش مشخصه و منطقی، قهر می‌کنه باید بتونی اون مساله رو براش حل‌کنی و شما یا اون متوجه‌شین کجا اشتباه کردین و برطرفش کنین. ولی اگه طرف غیرمنطقی باشه و اون اخلاقش رو نمی‌شناختی به هیچ زبانی هم نمی‌تونی متقاعدش کنی؛ بنابراین بهتره رابطه رو ببُری.
شده با گیاه یا حیوون درددل کنین؟
درددل کمتر ولی ابراز علاقه و محبت به گلدون‌هام و حیوون‌هایی که دوسشون دارم زیاد.
حرف‌هایی دارین که دیگران درک نکنن؟
بله بله.
شایدهم درک کردن و خودشون رو به اون‌راه زدن؟
 ولی یه جور با زبون بی‌زبونی گفتن بی‌خیال شو.
بودین حالا نیستین؟
خیلی جمع‌پسند بودم در فضای کاری الان دیگه حوصله شلوغی ندارم و ترجیح میدم کمتر با آدم‌ها در ارتباط باشم.
تا توانی دلی بدست‌آور؟
اگه حس‌کردم رفتارهام اشکال داره یا جور دیگه بهتر و پسندیده‌تره، اون رو انجام می‌دادم که دیگران رو نرنجونم و اذیت نکنم.
نمی‌خواین  ببینین؟
حوصله عصبانیت‌ها رو ندارم و نمی‌تونم بپسندم و بپذیرم. سعی‌دارم عصبانی نشم و خیلی نادره عصبانی‌شم؛ ولی عصبی میشم اما انتقالش نمیدم.
شما تاثیرگذارتر بودین یا همسرتون؟
تقریبا یکی بوده. آدم‌ها در زندگی مشترک بعد چندسال شبیه هم میشن و هماهنگ.
عیب‌تون روبه‌روتون گفته شه؟
بگن عیبی نداره، مشکلی ندارم، ناراحت نمیشم، ولی اگه درست بگن از روی واقعیت نه بدجنسی.
روابط عمومی؟
سعی‌دارم با دیگران بد حرف نزنم و دوست ندارم باهام تند برخورد بشه.
شما یا دیگران سر حرف رو باز می‌کنین؟
آخه زیاد جایی نمیرم، معمولا دیگران.
بهترین انسان؟
صادق باشه.
 اعتقاد به قسمت؟
نه که نداشته باشم، ولی در دنیای امروز همت و رفتار آدم‌ها تعیین‌کننده است.
پیش‌بینی می‌کردین آینده‌تون اینجور باشه؟
نه.
وقتی به نتیجه زندگی‌تون می‌نگرین؟
خوبه گرچه مواردی میشه بهتر از این باشه. در مجموع خدا رو شکر.
اهل شنا برخلاف جریان رود هستین؟
نه. از این‌جهت ناراحتم. برخی موارد باید برخلاف مسیر شنا کرد.
بیشترین عمری که دوست دارین از خدا بگیرین؟
من سن تعیین نکردم. خیلی علاقه‌مند به سن بالا نیستم. گرفتاری‌هاش زیاده. هرچی خدا صلاح بدونه. تا حدی که سلامت و سرپا باشم بتونم گیروگره‌های زندگی رو باز کنم.
پایان‌بند  مصاحبه؟
میشه گفت زندگی رو هرجور بگیریم می‌گذره. سختگیر نباشیم. به آدم‌ها و موجودات علاقه‌مند باشیم. سعی‌نکنیم با خودخواهی و خواسته‌های خودمون دیگران رو در معرض آسیب و ناراحتی قرار بدیم. سعی‌کنیم خوب باشیم، خوب زندگی ‌کنیم، خوب ادامه بدیم تا ان‌شاءا... برامون خوبی اتفاق بیفته.