اقتصاددانان جمعیت هر جامعهای را به لحاظ درآمد و مصرف به ۱۰ رتبه تقسیمبندی میکنند و هر یک از این رتبهها را دهک مینامند.
شهروند نوشت: دهک اول نشاندهنده ۱۰ درصد از خانوارهایی است که کمترین هزینه سالانه را داشتهاند. بنابراین میتوان گفت که این دسته از خانوارها جزو فقیرترین اقشار جامعه هستند. در نقطه مقابل دهک دهم، ۱۰درصد از خانوارهایی را نشان میدهد که بیشترین مبلغ را صرف هزینه سالانه خود کردهاند، بنابراین این دسته از خانوارها از مرفهترین اقشار جامعه هستند.
براساس آمار وزارت تعاون متوسط درآمد سالیانه دهک اول در سال ۹۸ برابر ۱۳ میلیون و ۱۰۵ هزار تومان و دهک دهم ۱۴۳ میلیون و ۸۲۳ هزار تومان بود.
شما در کدام دهک جامعه قرار دارید؟
بررسی دادههای آماری حاکی از افزایش چشمگیر نابرابری یا فاصله طبقاتی در سالهای اخیر است. شما در کدام دهک جامعه قرار دارید؟ بر اساس درآمد ماهانه خانوار خود و برمبنای دادههای رسمی مرکز آمار میتوانید به این سوال پاسخ دهید.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران فاصله درآمدی دهک اول و دهم درآمدی در سال گذشته معادل ۱۰۶ میلیون تومان در سال است؛ یعنی درآمد ۱۰درصد از خانوارهایی که بیشترین درآمد را در اختیار دارند، به طور متوسط سالی ۱۰۶ میلیون تومان بیشتر از خانوارهایی است که کمترین درآمد را کسب میکنند. این عدد برای بازه ماهانه حدود ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. طبعا چنین اختلاف درآمدی میتواند بسیاری از نابرابریها را توضیح دهد. خانواری که نزدیک به ۹ میلیون تومان در ماه درآمد بیشتری از خانوار دیگر دارد، سطح رفاه و مخارجش هم متفاوت است.
نکته جالب اینجاست که در دهکهای بالاتر درآمدی، درصد حقوقبگیری نیز بیشتر است؛ مثلا در دهک اول تقریبا ۲۵درصد از درآمد خانوار از راه حقوقبگیری بهدست میآید در حالی که این عدد برای دهک هشتم، ۳۴.۵درصد است. در دهک دهم نیز بیش از ۳۲درصد درآمد از راه حقوقبگیری وارد خانوارها شده است. این نکته نیز حائز اهمیت است که درآمد حقوقبگیری در دهک اول معادل ۴۰۳ هزار تومان در ماه است و در دهک دهم ۳ میلیون و ۳۳۵ هزار تومان؛ یعنی ۸ برابر دهک اول.
اما برای اینکه بدانید در کدام دهک درآمدی قرار دارید، جدول هزینه های زیر راهنما است.
اگر هزینه ماهانه شما ۳ تا ۴ میلیون تومان بوده، احتمالا در دهکهای میانی جامعه قرار دارید. اگر خانوار شما بیش از ۵ میلیون تومان در ماه هزینه دارد، احتمالا در دهک هفتم و هشتم قرار میگیرید. اما برای اینکه جزو ۱۰درصد بالایی جامعه باشید، باید اعضای خانوار بیش از ۱۰میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشند.
از آن سمت، اگر درآمد خانوار شما زیر ۳ میلیون تومان در ماه است، احتمالا جزو ۳۰درصد پایین جامعه از این حیث قرار میگیرید. اگر هم میزان درآمد به ۲ میلیون تومان در ماه نمیرسد، تنها ۲۰درصد پایین جامعه با شما در این سطح درآمدی شریک هستند. با این حال تا زمانی که درآمد خانوار شما از یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در ماه بیشتر بوده، در دهک اول قرار نمیگیرید.
وزن کالا در سبد مصرفی خانوار
دهک اول نشانگر قشر کمبرخوردار جامعه است. آنچه دهکهای درآمدی را از یکدیگر مجزا میکند، وزن کالا در سبد مصرفی خانوار است. دهکهای کمدرآمد به علت درآمد کمتر، هزینه کمتری را به تفریح و سرگرمی و حتی بهداشت و درمان اختصاص میدهند. از این جهت، وزن این کالاها در سبد مصرفی آنها کمتر است.
در مقابل بیشترین سهم را خوراکیها و آشامیدنیها دارند. آنها بیشتر مخارج خود را معطوف این دسته از کالاها و در واقع ضروریات زندگی میکنند. بیش از ۴۰درصد از سبد مصرفی گروههای کمدرآمد را خوراکیها و آشامیدنیها تشکیل میدهند. اگر در این کالاها گرانی اتفاق بیفتد، برای کمدرآمدها بسیار قابل لمس است. در نتیجه اگر تورم خوراکیها زیاد شود، فشار بر گروههای کمدرآمد نیز افزایش خواهد یافت.
برداشت دیگری که از این واقعیت میتوان داشت، این است که اگر تورم بر اثر افزایش قیمت کالاهای خوراکی رشد کند، در آن صورت فشار بر قشر ضعیف افزایش خواهد یافت. از طرفی دیگر، اگر تورم از کانال افزایش قیمت کالاهای غیرخوراکی و خدماتی رشد کند، آن گاه فشار تورمی بر اقشار ضعیف کاهش خواهد یافت و شاخکهای تورمی پردرآمدها فعالتر میشود.
ضریب اهمیت خوراکیها و آشامیدنیها در بالاترین دهک درآمدی کشور ۱۷درصد است و ۸۲درصد اهمیت به کالاهای غیرخوراکی و خدمات اختصاص دارد. میتوان گفت که هر گاه قیمت مواد غذایی نسبت به کالاهای غیر خوراکی بیشتر گران شود، در آن صورت فشار تورمی بر قشر کمدرآمد تخلیه میشود.
زنگ خطر
اگر چه آمار مستندی از تأثیر افزایش شکاف درآمدی و نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی بر افزایش جرم و بزههای اجتماعی وجود ندارد، با این حال اندک تحقیقات مراکز پژوهشی کشور بر این امر صحه میگذارند که با افزایش نابرابری درآمدی و فاصله طبقاتی در کشور بزههای اجتماعی شدت گرفته است. حال بر اساس آنچه در این گزارش بحث شد و همچنین مد نظر قراردادن این مطلب که در یک سال اخیر با وقوع التهابات ارزی، التهابات بازار سکه، طلا، مسکن و افزایش چشمگیر قیمت اقلام مصرفی، قدرت خرید خانوارهای کمدرآمد بهشدت کاهش یافته است و دولت و مجلس باید در جهت کاهش آسیبها و مخاطرات ناشی از افزایش فاصله طبقاتی اقدام به تنظیم و اجرای سیاستهای توزیعی مناسب کنند.
شهروند نوشت: دهک اول نشاندهنده ۱۰ درصد از خانوارهایی است که کمترین هزینه سالانه را داشتهاند. بنابراین میتوان گفت که این دسته از خانوارها جزو فقیرترین اقشار جامعه هستند. در نقطه مقابل دهک دهم، ۱۰درصد از خانوارهایی را نشان میدهد که بیشترین مبلغ را صرف هزینه سالانه خود کردهاند، بنابراین این دسته از خانوارها از مرفهترین اقشار جامعه هستند.
براساس آمار وزارت تعاون متوسط درآمد سالیانه دهک اول در سال ۹۸ برابر ۱۳ میلیون و ۱۰۵ هزار تومان و دهک دهم ۱۴۳ میلیون و ۸۲۳ هزار تومان بود.
شما در کدام دهک جامعه قرار دارید؟
بررسی دادههای آماری حاکی از افزایش چشمگیر نابرابری یا فاصله طبقاتی در سالهای اخیر است. شما در کدام دهک جامعه قرار دارید؟ بر اساس درآمد ماهانه خانوار خود و برمبنای دادههای رسمی مرکز آمار میتوانید به این سوال پاسخ دهید.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران فاصله درآمدی دهک اول و دهم درآمدی در سال گذشته معادل ۱۰۶ میلیون تومان در سال است؛ یعنی درآمد ۱۰درصد از خانوارهایی که بیشترین درآمد را در اختیار دارند، به طور متوسط سالی ۱۰۶ میلیون تومان بیشتر از خانوارهایی است که کمترین درآمد را کسب میکنند. این عدد برای بازه ماهانه حدود ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. طبعا چنین اختلاف درآمدی میتواند بسیاری از نابرابریها را توضیح دهد. خانواری که نزدیک به ۹ میلیون تومان در ماه درآمد بیشتری از خانوار دیگر دارد، سطح رفاه و مخارجش هم متفاوت است.
نکته جالب اینجاست که در دهکهای بالاتر درآمدی، درصد حقوقبگیری نیز بیشتر است؛ مثلا در دهک اول تقریبا ۲۵درصد از درآمد خانوار از راه حقوقبگیری بهدست میآید در حالی که این عدد برای دهک هشتم، ۳۴.۵درصد است. در دهک دهم نیز بیش از ۳۲درصد درآمد از راه حقوقبگیری وارد خانوارها شده است. این نکته نیز حائز اهمیت است که درآمد حقوقبگیری در دهک اول معادل ۴۰۳ هزار تومان در ماه است و در دهک دهم ۳ میلیون و ۳۳۵ هزار تومان؛ یعنی ۸ برابر دهک اول.
اما برای اینکه بدانید در کدام دهک درآمدی قرار دارید، جدول هزینه های زیر راهنما است.
اگر هزینه ماهانه شما ۳ تا ۴ میلیون تومان بوده، احتمالا در دهکهای میانی جامعه قرار دارید. اگر خانوار شما بیش از ۵ میلیون تومان در ماه هزینه دارد، احتمالا در دهک هفتم و هشتم قرار میگیرید. اما برای اینکه جزو ۱۰درصد بالایی جامعه باشید، باید اعضای خانوار بیش از ۱۰میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشند.
از آن سمت، اگر درآمد خانوار شما زیر ۳ میلیون تومان در ماه است، احتمالا جزو ۳۰درصد پایین جامعه از این حیث قرار میگیرید. اگر هم میزان درآمد به ۲ میلیون تومان در ماه نمیرسد، تنها ۲۰درصد پایین جامعه با شما در این سطح درآمدی شریک هستند. با این حال تا زمانی که درآمد خانوار شما از یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در ماه بیشتر بوده، در دهک اول قرار نمیگیرید.
وزن کالا در سبد مصرفی خانوار
دهک اول نشانگر قشر کمبرخوردار جامعه است. آنچه دهکهای درآمدی را از یکدیگر مجزا میکند، وزن کالا در سبد مصرفی خانوار است. دهکهای کمدرآمد به علت درآمد کمتر، هزینه کمتری را به تفریح و سرگرمی و حتی بهداشت و درمان اختصاص میدهند. از این جهت، وزن این کالاها در سبد مصرفی آنها کمتر است.
در مقابل بیشترین سهم را خوراکیها و آشامیدنیها دارند. آنها بیشتر مخارج خود را معطوف این دسته از کالاها و در واقع ضروریات زندگی میکنند. بیش از ۴۰درصد از سبد مصرفی گروههای کمدرآمد را خوراکیها و آشامیدنیها تشکیل میدهند. اگر در این کالاها گرانی اتفاق بیفتد، برای کمدرآمدها بسیار قابل لمس است. در نتیجه اگر تورم خوراکیها زیاد شود، فشار بر گروههای کمدرآمد نیز افزایش خواهد یافت.
برداشت دیگری که از این واقعیت میتوان داشت، این است که اگر تورم بر اثر افزایش قیمت کالاهای خوراکی رشد کند، در آن صورت فشار بر قشر ضعیف افزایش خواهد یافت. از طرفی دیگر، اگر تورم از کانال افزایش قیمت کالاهای غیرخوراکی و خدماتی رشد کند، آن گاه فشار تورمی بر اقشار ضعیف کاهش خواهد یافت و شاخکهای تورمی پردرآمدها فعالتر میشود.
ضریب اهمیت خوراکیها و آشامیدنیها در بالاترین دهک درآمدی کشور ۱۷درصد است و ۸۲درصد اهمیت به کالاهای غیرخوراکی و خدمات اختصاص دارد. میتوان گفت که هر گاه قیمت مواد غذایی نسبت به کالاهای غیر خوراکی بیشتر گران شود، در آن صورت فشار تورمی بر قشر کمدرآمد تخلیه میشود.
زنگ خطر
اگر چه آمار مستندی از تأثیر افزایش شکاف درآمدی و نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی بر افزایش جرم و بزههای اجتماعی وجود ندارد، با این حال اندک تحقیقات مراکز پژوهشی کشور بر این امر صحه میگذارند که با افزایش نابرابری درآمدی و فاصله طبقاتی در کشور بزههای اجتماعی شدت گرفته است. حال بر اساس آنچه در این گزارش بحث شد و همچنین مد نظر قراردادن این مطلب که در یک سال اخیر با وقوع التهابات ارزی، التهابات بازار سکه، طلا، مسکن و افزایش چشمگیر قیمت اقلام مصرفی، قدرت خرید خانوارهای کمدرآمد بهشدت کاهش یافته است و دولت و مجلس باید در جهت کاهش آسیبها و مخاطرات ناشی از افزایش فاصله طبقاتی اقدام به تنظیم و اجرای سیاستهای توزیعی مناسب کنند.