بهروز افخمی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگوی لایو اینستاگرامی تسنیم درباره دستمزدهای نجومی بازیگران به این نکته اشاره کرد که باید سراغ بازیگران کاربلد شناخته نشدهای رفت که روی صحنه تئاتر بهترین اتفاقات هنری را رقم میزنند و به جای این همه پرداختن به بازیگرانی که شناخته شدهاند و نمیتوانند در برخی از آثار، آن باورپذیری را برای مخاطب رقم بزنند، از این جوانان مستعد و شناخته نشده استفاده کنند.
تنبلی مدیران تلویزیون
به گزارش تسنیم، او به تنبلی و عدم مدیریت درست در صداوسیما اشاره کرد که بیشتر از آدمهای شناخته شده و ایدههای کهنه و مستهلک استفاده میکند به جای اینکه از سوژهها و ایدههای خوب برای ساخت سریالهای تلویزیونی بهره ببرد. افخمی درباره بخشهای اندیشهورزی و طرح و برنامهای رسانه ملّی هم از کلیدواژه "پیر و فرسوده" استفاده کرد.
آیا اختصاصِ ۷۵ درصد بودجه آثار نمایشی به بازیگران حقیقت دارد؟
افخمی درباره دستمزدهای نجومی و اینکه بسیاری میگویند ۷۰ تا ۷۵ درصد بودجه آثار نمایشی به بازیگران اختصاص پیدا میکند، تأکید کرد: من از جزئیات این نرخها خبری ندارم، اما میدانم همه این قواعد و قانون دستمزدها به فیلمساز، تهیهکننده و سرمایهگذار برمیگردد که چقدر بر کار مسلط باشند و به این مقوله اشراف داشته باشند. تا جائیکه میدانم الان در بسیاری از پروژهها حداقل ۵۰ درصد بودجه و سرمایه اثر را به بازیگران اختصاص میدهند البته من که همیشه سعی میکنم از بازیگر شناخته شده و مشهور استفاده نکنم و مصداقِ بارز آن همین سریال "رعد و برق" باشد یا "عملیات ۱۲۵"، بیشتر از افرادی بهره بردم که کاربلدند و قاعده باورپذیرکردن آن شخصیتها و نقشها را میدانند. در تلویزیون که باید به سراغ آدمهای جوان، با استعداد و کاربلدی رفت که با تمام وجودشان به میدان میآیند و انرژی میگذارند نه کسانی که به دستمزدهای میلیاردی عادت کردهاند و دیگر با آن جدّیت در جلوی دوربین این کارها قرار نمیگیرند.
ادامه برخی از کارها اصرار بیخودی است
او در خصوص ساخت کارهای چند فصله مثل "پایتخت" یا اتکا به شخصیتهای مشهور در برنامههای سرگرمکننده و نداشتنِ ایده و خلاقیت و نوآوری در تلویزیون، گفت: ادامه برخی از کارها اصرار بیخودی است و از یک جایی به بعد آن ایدهپردازیها و جدیت وجود ندارد که ما شاهدِ کاری جذاب و دلچسب مثل گذشتهشان باشیم. سریال "پایتخت" که در تلویزیون خلق شد در روزگاری بسیار با ایده و قصه جذاب و قابل توجه ظاهر شد، اما از یک جایی به بعد دیگر آن اتفاقهای خوشایند تکرار نشد. فکر نمیکنم محسن تنابندهای که این روزها بیش از پیش در پروژههای مختلف سینمایی با دستمزدهای آنچنانی ایفای نقش میکند، حتماً باید شرایط این چنینی برای او فراهم شود و به ایده و طراحی قابل توجه و متفاوتی برسد بتواند آن موفقیتهای "پایتخت" در فصلهای قبلی را به رخِ مخاطب بکشد. در غیر این صورت رفته رفته خودِ این طراح و برخی از بازیگرانش بیانگیزه میشوند و باید تلویزیون در یک جایی با این نوع پروژهها به این شکل و ترکیب قدیمی، خداحافظی کند و به سراغ ایدههای جدید و سوژههای متنوعتر برود.
تنبلی مدیران تلویزیون
به گزارش تسنیم، او به تنبلی و عدم مدیریت درست در صداوسیما اشاره کرد که بیشتر از آدمهای شناخته شده و ایدههای کهنه و مستهلک استفاده میکند به جای اینکه از سوژهها و ایدههای خوب برای ساخت سریالهای تلویزیونی بهره ببرد. افخمی درباره بخشهای اندیشهورزی و طرح و برنامهای رسانه ملّی هم از کلیدواژه "پیر و فرسوده" استفاده کرد.
آیا اختصاصِ ۷۵ درصد بودجه آثار نمایشی به بازیگران حقیقت دارد؟
افخمی درباره دستمزدهای نجومی و اینکه بسیاری میگویند ۷۰ تا ۷۵ درصد بودجه آثار نمایشی به بازیگران اختصاص پیدا میکند، تأکید کرد: من از جزئیات این نرخها خبری ندارم، اما میدانم همه این قواعد و قانون دستمزدها به فیلمساز، تهیهکننده و سرمایهگذار برمیگردد که چقدر بر کار مسلط باشند و به این مقوله اشراف داشته باشند. تا جائیکه میدانم الان در بسیاری از پروژهها حداقل ۵۰ درصد بودجه و سرمایه اثر را به بازیگران اختصاص میدهند البته من که همیشه سعی میکنم از بازیگر شناخته شده و مشهور استفاده نکنم و مصداقِ بارز آن همین سریال "رعد و برق" باشد یا "عملیات ۱۲۵"، بیشتر از افرادی بهره بردم که کاربلدند و قاعده باورپذیرکردن آن شخصیتها و نقشها را میدانند. در تلویزیون که باید به سراغ آدمهای جوان، با استعداد و کاربلدی رفت که با تمام وجودشان به میدان میآیند و انرژی میگذارند نه کسانی که به دستمزدهای میلیاردی عادت کردهاند و دیگر با آن جدّیت در جلوی دوربین این کارها قرار نمیگیرند.
ادامه برخی از کارها اصرار بیخودی است
او در خصوص ساخت کارهای چند فصله مثل "پایتخت" یا اتکا به شخصیتهای مشهور در برنامههای سرگرمکننده و نداشتنِ ایده و خلاقیت و نوآوری در تلویزیون، گفت: ادامه برخی از کارها اصرار بیخودی است و از یک جایی به بعد آن ایدهپردازیها و جدیت وجود ندارد که ما شاهدِ کاری جذاب و دلچسب مثل گذشتهشان باشیم. سریال "پایتخت" که در تلویزیون خلق شد در روزگاری بسیار با ایده و قصه جذاب و قابل توجه ظاهر شد، اما از یک جایی به بعد دیگر آن اتفاقهای خوشایند تکرار نشد. فکر نمیکنم محسن تنابندهای که این روزها بیش از پیش در پروژههای مختلف سینمایی با دستمزدهای آنچنانی ایفای نقش میکند، حتماً باید شرایط این چنینی برای او فراهم شود و به ایده و طراحی قابل توجه و متفاوتی برسد بتواند آن موفقیتهای "پایتخت" در فصلهای قبلی را به رخِ مخاطب بکشد. در غیر این صورت رفته رفته خودِ این طراح و برخی از بازیگرانش بیانگیزه میشوند و باید تلویزیون در یک جایی با این نوع پروژهها به این شکل و ترکیب قدیمی، خداحافظی کند و به سراغ ایدههای جدید و سوژههای متنوعتر برود.
این سریال نقش اصلی ندارد
این کارگردان سینما و تلویزیون درباره سریال "رعد و برق" کار رمضانی شبکه پنج سیما، تصریح کرد: در این کار هیچکسی نقش اصلی نیست و همه به نوعی شخصیتند و نمیتوان گفت مهدی زمینپرداز و دوستانِ دیگر، چه کسی نقش کلیدی دارد. من سعی کردم از آدمهایی در این قصه استفاده کنم که کار را باورپذیر کنند و همه بدانند چه کارها و فعالیتهای جهادی اتفاق افتاده تا ما از سیل و حوادث آن دوره، در امان بمانیم.
چطور شد با "رعد و برق" به کارگردانی تلویزیون برگشتید؟
وی با اشاره به ساخت فیلم سینمایی "کاغذ شطرنجی" گفت: میخواستم فیلم سینمایی بسازم که با آن اتفاق سیل روبرو شدم و فکر و ذهنم به این سمت رفت. بعد از مدتها که اجرای برنامه سینمایی "هفت" و بعد "نقد سینما" را برعهده داشتم با آماده شدن فیلمنامه و شرایط ساخت، به آن مناطق سیلزده رفتیم تا این کار برای ماه رمضان ۱۴۰۰ آماده شود. گروه خیلی در تلاشند تا کار باورپذیری روی آنتن برود و مردم در جریان آن اتفاقات به شکل واقعیتری روبرو شوند.
افخمی خاطرنشان کرد: بعد از این کار حتماً به سراغ این کار معمایی میروم کاری که شاید ۳۰ جلسه فیلمبرداری نیاز داشته باشد. این کار ماجرای بازپرس جنایی به نام ناصر بیگدلی است و در سال ۱۳۶۰ تهران روایت میشود. داستانهای واقعی معمایی و جنایی که بیننده خیلی دوست دارد و ساختِ چنین کارهایی جایشان در میان آثار ساخته شده، واقعاً خالی است.
قرار بود نقش بازپرسِ را رامبد جوان بازی کند
او در پاسخ به این سؤال که قرار بود رامبد جوان نقش بازپرس فیلم سینمایی شما را بازی کند، گفت: با خود رامبد جوان هم درباره این نقش صحبت کردم، اما نهایتاً به مهدی زمینپرداز رسیدم که با ایفای نقش "ناصر بیگدلی"، شخصیت اصلی این فیلم، فکر میکنم تا مدتها او را به این نقش بشناسند.
افخمی درباره مشکل سریالسازی تلویزیون، گفت: زمانی سریالهای رسانه ملّی مثل "هزاردستان" علی حاتمی و "کوچک جنگلی" که خودم ساختم مخاطب را وارد موقعیتها و اتفاقات بِکر و دیالوگهای جذاب میکرد. لوکیشنها جایی فراتر از تهران و شهرنشینی بود و فیلمنامه هم از قدرت قابل توجهی برخوردار بود. اما امروز یا سوژه سریالسازان تکراری است و یا مخاطب همواره موقعیتهایی میبیند که به واسطه دیدن در کارهای دیگر، برایش تازگی ندارد.
مشکل سریالسازی تلویزیون/ فقط دنبال بازیگر مشهورند
او با اشاره به اینکه مدیران و تصمیمگیرندگان اصلی در سریالسازی تلویزیون عادت کردهاند با انتخاب چند بازیگر مشهور و شناخته شده، توجه مخاطب را جلب کنند، افزود: تلویزیون باید به سراغ کارهایی برود که مخاطب را غافلگیر کند و این اتفاق با بازیگرهای مشهور رقم نمیخورد. بلکه ایدهها و متن و فیلمنامه جذاب است که مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد. مدیران و تصمیمگیرندگان اصلی سریالسازی عادت کردهاند با انتخاب چند بازیگر مشهور، مخاطب را پایِ گیرندههایشان بیاورند در صورتیکه امروز حضور رسانههای مختلف هشداری میدهد که اگر ایده و خلاقیت و نوآوری چاشنی کارها نشود بینندهها برای تماشای آثار نمایشی به سراغ رسانههای دیگر بروند.
این کارگردان سینما و تلویزیون در پاسخ به این سؤال که شنیده شده سریال "حاج قاسم سلیمانی" را قرار است شما بسازید، خاطرنشان کرد: من آمادگیام را اعلام کردهام و خیلی خوشبخت خواهم بود که با فراهم شدن مقدمات کار و ساختِ چنین اثر فاخری، من کارگردان این کار باشم.
آنقدر میدانم که نام این فیلم باید سلیمانی باشد
وی درباره جزئیات این اثر و شکل و شمایلی که باید داشته باشد، تأکید کرد: من هنوز تصوری از این کار ندارم که بتوانم درباره جزئیاتش چیزی بگویم مثلاً اینکه از دوران کودکی سردار و یا برههای از عملیاتهایش به تصویر کشیده شوند؛ فقط تمام دغدغهام این است کاری که قرار است برای ایشان ساخته شود باید تمام اتفاقاتش طوری کنار هم قرار بگیرند که شکلِ جهانی و بینالمللی پیدا کند.
افخمی تصریح کرد: آنقدر میدانم نام این فیلم باید سلیمانی باشد. یعنی کاملاً متمرکز باشد روی شخصیت حاج قاسم، اما اینکه از دوران کودکی شروع کنیم بعید است. به نظرمن آن شخصیتی که فرمانده سپاه قدس بود باید محورِ این سریال باشد. بیشتر فکر میکنم این کار باید به شکلی ساخته شود که به شکل یک فیلم سینمایی ۳ ساعته یا دو فیلم سینمایی سه ساعته قابلِ مونتاژ و نمایش روی پردههای بزرگ هم باشد. البته میدانم که برای نمایش چنین فیلمی روی پردههای بزرگ سینماهای دنیا مشکل خواهیم داشت، اما فیلم وقتی آماده شد یک روزی روی پرده هم دیده میشود و آن موقع باید ببینیم شکوهِ لازم و خصوصیت لازم برای دیده شدن روی پرده داشته یا خیر.
ماجرای جنجال نامه افخمی به وزیر بهداشت چه بود؟
این کارگردان سینما و تلویزیون درباره جنجالی که برای نامهاش به وزیر بهداشت اتفاق افتاد، توضیح داد: من خودم انتظاری غیر از این نداشتم موقعی که شما یک حقیقتی که از روی اعداد و آمار و ارقام بدست آوردی برای مردمی که آنقدر وحشتزده شدند و یا وحشتزدهشان کردند که توان فکر کردن را از دست دادند توضیح میدهی طبیعتاً باید منتظر واکنشها و عکسالعملهای عجیب و غریب باشیم. حقیقت برای خودم نوشتن این نامه خیلی ترسناک بود. وقتی فکر میکردم به عکسالعمل مردم نگران و وحشتزدهای که باور نمیکنند کرونا آنقدر کماثر باشد و کمخطر باشد و خیلی به ارقام و اعداد فکر نمیکنند. من انتظار داشتم بسیاری مخصوصاً این قشر پولدار یا نیمچه و خرده پولداری که فکر میکنند همه فضای مزاجی متعلق به آنها است انتظار نداشتم به سادگی از کنار هشداری که میدهم عبور کنم و خودم مورد حمله قرار ندهم.
وی افزود: خیلی ناراحت شدم از ناسزا و حملات و هجمههایی که به من وارد شد. از ناسزاهایی که شنیدم گذشتم، اما از کسانی که سعی میکنند به من دروغ و تهمتی وارد کنند، مثل دکتر جلالیفخر که دروغ گفته بود در آن یادداشتی که نوشته بود فلانی گفته کسانی که بر اثر کرونا فوت کردهاند اگر زنده میماندند بر اثر تصادف یا خودکشی فوت میکردند. این حرف احمقانهای است خود ایشان درست کرده بود و به من نسبت داد؛ و برخوردی که کردم شایستهاش بود. به طورکلی هدفم این بود که مردم متوجه کنم جایی برای ترس وجود ندارد، اما الان آمار و ارقام نشان میدهد بخش عمدهای کرونا را گرفتند چه کسانی که خفیف مبتلا شدند و چه آنهایی به شکلِ شدید درگیر این ویروس شدند و بعد از دوره نقاهت، سلامتیشان را بدست آوردند. ما در مراحل پایانی شیوع این بیماری قرار داریم و ضرورت داشت یک نفر به مردم این واقعیتها را بگوید.
افخمی در پایان خاطرنشان کرد: این حالت افسردگی و روحیه وحشتزدگی در شأن مردم ایران نیست و بر اثر بیمسئولیتی برخی پزشکان که اطلاعات اولیه یک چنین همهگیری و فراگیری را جمع نکردند و البته برخی هم در این میان به دنبال درآمدزاییاند، از این جهت به وزیر بهداشت فشار میآورند. شاید برخی جنبههای دیگر هم داشته باشد که به برخی از سیاستمداران بیلیاقتی برمیگردد که اشتباهات و ضعفهای خودشان را پشت کرونا پنهان میکنند.