تریتا پارسی رئیس اندیشکده کوئینسی آمریکا در تازهترین یادداشت خود با عنوان «حمله به ایران، ممکن است آخرین مکر ترامپ پیش از خداحافظی باشد» نوشت:
به گزارش خبرآنلاین، تحرکات اخیر پنتاگون در خاورمیانه (برای جلوگیری از هر گونه اقدام از سوی ایران در آستانه سالگرد ترور (شهید سپهبد قاسم سلیمانی)، همراه با گزارش رسانههای اسرائیلی مبنی بر درخواست عربستان و اسرائیل از ترامپ برای بمباران ایران قبل از ترک دفترش، گمانه زنیها پیرامون چند هفته فاجعه بار را تقویت میکند.
در چهار سال گذشته، دولت ترامپ بیش از هر کشوری ایران را تهدید به جنگ کرده است. از ماه اکتبر، پنتاگون ۲۰۰۰ نیروی نظامی و یک اسکادران دیگر از هواپیماهای جنگنده را به عربستان وهمچنین سه بار بمب افکنهای B ۵۲ را به منطقه فرستاده است. علاوه بر اینها، اسرائیل نیز که ترور ماه گذشته دانشمند هستهای ایران را تقریبا به عهده گرفته یک زیر دریایی هستهای را به خلیح فارس فرستاده است. هدف تمام این اقدامات بازدارندگی است. کنت فرانک مک کنزی، فرمانده نیروی سنتکام میگوید: این اقدامات برای جلوگیری از هر گونه حمله احتمالی دشمن است و ایالات متحده میخواهد نشان دهد که آماده پاسخگویی به هرگونه تهاجمی است که متوجه منافعش باشد.
جای تعجب ندارد اگر ایران این اقدامات را تحریک و تهدید تفسیر کند، درست مانند درک ایالات متحده از حضور فرضی کشتیهای جنگی ایران در سواحل فلوریدا. در این میان، سرپیچی دولت ترامپ از دیدار دولت در حال گذار بایدن با آژانسهای اطلاعات دفاعی ایالات متحده، نگرانیها را بیشتر میکند. برخی بر این باورند که این اقدام دولت چه بسا نشانهای از هرگونه عملیات برنامه ریزی شده یا قریب الوقوع باشد.
کل سیاست دولت ترامپ در رویارویی با ایران فاجعه بار بوده و ترامپ توانایی یادگیری از تجربیات گذشته را ندارد. به علاوه، گذشته نشان میدهد که هر چه ترامپ ناامیدتر باشد، بی پرواتر میشود. آیا ترامپ میتواند به امید ایجاد هرج و مرج کافی برای جلوگیری از روی کارامدن دولت بایدن در ماه ژانویه، دست به اقدامی بزند؟ هرچند هیچ دلیلی وجود ندارد که این قمار جواب دهد، اما غیر معقول بودن این گزینه دلیل قانع کنندهای نیست تا ترامپ دست به امتحان آن نزند. دست کم او میتواند حمایت گستردهتر اونجلیکالهایی که تا به حالا نیز گوش به فرمان آنها بوده را به دست آورد.
به گزارش خبرآنلاین، تحرکات اخیر پنتاگون در خاورمیانه (برای جلوگیری از هر گونه اقدام از سوی ایران در آستانه سالگرد ترور (شهید سپهبد قاسم سلیمانی)، همراه با گزارش رسانههای اسرائیلی مبنی بر درخواست عربستان و اسرائیل از ترامپ برای بمباران ایران قبل از ترک دفترش، گمانه زنیها پیرامون چند هفته فاجعه بار را تقویت میکند.
در چهار سال گذشته، دولت ترامپ بیش از هر کشوری ایران را تهدید به جنگ کرده است. از ماه اکتبر، پنتاگون ۲۰۰۰ نیروی نظامی و یک اسکادران دیگر از هواپیماهای جنگنده را به عربستان وهمچنین سه بار بمب افکنهای B ۵۲ را به منطقه فرستاده است. علاوه بر اینها، اسرائیل نیز که ترور ماه گذشته دانشمند هستهای ایران را تقریبا به عهده گرفته یک زیر دریایی هستهای را به خلیح فارس فرستاده است. هدف تمام این اقدامات بازدارندگی است. کنت فرانک مک کنزی، فرمانده نیروی سنتکام میگوید: این اقدامات برای جلوگیری از هر گونه حمله احتمالی دشمن است و ایالات متحده میخواهد نشان دهد که آماده پاسخگویی به هرگونه تهاجمی است که متوجه منافعش باشد.
جای تعجب ندارد اگر ایران این اقدامات را تحریک و تهدید تفسیر کند، درست مانند درک ایالات متحده از حضور فرضی کشتیهای جنگی ایران در سواحل فلوریدا. در این میان، سرپیچی دولت ترامپ از دیدار دولت در حال گذار بایدن با آژانسهای اطلاعات دفاعی ایالات متحده، نگرانیها را بیشتر میکند. برخی بر این باورند که این اقدام دولت چه بسا نشانهای از هرگونه عملیات برنامه ریزی شده یا قریب الوقوع باشد.
کل سیاست دولت ترامپ در رویارویی با ایران فاجعه بار بوده و ترامپ توانایی یادگیری از تجربیات گذشته را ندارد. به علاوه، گذشته نشان میدهد که هر چه ترامپ ناامیدتر باشد، بی پرواتر میشود. آیا ترامپ میتواند به امید ایجاد هرج و مرج کافی برای جلوگیری از روی کارامدن دولت بایدن در ماه ژانویه، دست به اقدامی بزند؟ هرچند هیچ دلیلی وجود ندارد که این قمار جواب دهد، اما غیر معقول بودن این گزینه دلیل قانع کنندهای نیست تا ترامپ دست به امتحان آن نزند. دست کم او میتواند حمایت گستردهتر اونجلیکالهایی که تا به حالا نیز گوش به فرمان آنها بوده را به دست آورد.
حتی اگر رویارویی با ایران از رئیس جمهورشدن بایدن جلوگیری نکند، ترامپ میتواند اینگونه ارزیابی کند که برای همیشه توافق هستهای را از بین میبرد و حمایت همیشگی اونجلیکالها را به دست آورد. با ارزیابیهای ترامپ، چه بسا با چند هفته از خطرناکترین دوران ریاست جمهوری او روبرو باشیم.