به نظر میرسد منفورترین چهره های اپوزیسیون، مریم و مسعود رجوی باشند که قطعا" یکی از دلایل ماکزیمم بودن منفوریتشان، نوکری کردن برای صدام است. گرچه سایر دشمنان نظام نیز که حقوق بگیر کشورهای غربی هستند، در این چارچوب می گنجند و همین یک دلیل برای رد آنها کافیست که چرا نان حرام ظالمان را تناول کرده اند!
و بالاخره در این روزها بار دیگر اثبات شد که دشمنی با نظام ولایت فقیه کار انسان را به کدام اسفل السافلین می کشاند. نوریزاده در جواب فردی گفته بود که ما مزدور اعراب و استکبار جهانی باشیم بهتر است تا حقوق بگیر رژیم ایران باشیم. این سخن نوری زاده جان کلام عمده اپوزیسیون است. مگر رضا پهلوی و مسعود رجوی و مهاجرانی و سروش و گنجی و افشاری و... از کجا ارتزاق می کنند؟
خلاصه اینکه به قول شاعر...
هر که گریزد ز خراجات شاه . . . . بارکش غول بیابان شود
آن هم غولی مثل ملک عبدالله سعوی. به کار بردن کلمه غول برای ملک عبدالله، توهینی به غولهاست. چراکه کمتر غولی پیدا میشود که بتواند اینهمه جنایت کند. کمتر غولی یافت میشود که دستش به خون انقلابیون بحرین و یمن آلوده باشد. کمتر غولی پیدا میشود که دستش به خون جوانان ایرانی و کردها و شیعیان عراق آلوده باشد. کمتر غولی پیدا می شود که به حزب الله و حماس از پشت خنجر بزند. کمتر غولی پیدا می شود که با تحریک و حمایت معارضان سوری، موجب جنگ داخلی در سوریه شود. کمتر غولی پیدا می شود که با خیانتهای خود مانعی برای وارد شدن ضربات جمهوری اسلامی به غرب و اسرائیل شود. حال فکرش را بکنید که یک غول، تمام این خصوصیات را داشته باشد. چه شاه غولی باید باشد! پس مهاجرانی حق داشته است که بارکش چنین غولی شود.