شاید فقط کسی که در دومین شب از سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، در پردیس ملت حاضر بود میتوانست لحظات پس از اکران فیلم «شیشلیک» را درک کند. وقتی درها باز شد و منتقدان و اهالی رسانه پس از تماشای جدیدترین فیلم مهدویان از سالنها خارج شدند، تغییر در احوالاتشان نسبت به قبل از تماشای فیلم کاملا قابل مشاهده بود؛ چشمهای برخی منتقدان و اهالی رسانه مانند چشمهای کسی بود که دقایقی قبل، فیلمی در ژانر وحشت دیده اند، قرمز و ملتهب شده بود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شاید هیچ کس مسعود فراستی را در این چند سال اخیر انقدر عصبانی ندیده باشد. البته که او به سختی یک فیلم را به عنوان اثری استاندارد میپذیرد و ممکن ست فیلمهای زیادی مورد پسندش نباشد، اما این بار عصبانیت او به حدی بود که مدام با همراهانش، کارگردان فیلم را نکوهش میکرد.
محمدرضا باقری منتقد سینما نیز که سال گذشته هم به درخت گردو، دیگر اثر محمدحسین مهدویان انتقادات فراوانی را مطرح کرده بود، پس از تماشای فیلم نسبت به اثر گلایههای فراوانی را مطرح کرد. او هم مانند بسیاری از کسانی که «شیشلیک» را دیده بودند، نسبت به فیلمنامه و کارگردانی فیلم، نقدهای جدی داشت.
بسیاری از اهالی رسانه و منتقدان معتقد بودند در این فیلم، ارزشهای ملی و مذهبی مانند مقام شهدا زیر پا گذاشته شده و تمامی آنچه از آثار مهدویان مانند ماجرای نیمروز و آخرین روزهای زمستان دیده میشد، یک جا زیر سوال رفته است. حتی افرادی که روزی مهدویان را به دلیل ساخت آثار ملی و مذهبی تمجید میکردند، حالا یکی از منتقدان سفت و سخت او شده اند. برخی هم معتقد بودند این اثر، برای موفقیت در گیشه به این صورت ساخته شده است.
خط و نشان کشیدن منتقدان برای کارگردان ایستاده در غبار/ منتقدان: مهدویان شهدا را زیر سوال برد!
«شیشلیک» روایت خانواده ایست که در روستایی در اطراف تهران با فقر شدید مالی زندگی میکنند. در این روستا زندگی همه شبیه به هم است و قواعد عجیبی از سوی مسئولان و سرمایه داران شهر، بر مردم حاکم است. قواعدی که خود مسئولان آن را رعایت نمیکنند. داستان از جایی شکل میگیرد که دختر بچه این خانواده از غذایی صحبت میکند که خوردن آن از طرف مسئولان جرم است و در ادامه به سبب این نابهنجاری، اتفاقات عجیبی رقم میخورد.
این فیلم که به ادعای عوامل سازنده آن، در ژانر کمدی ساخته شده است، حاوی صحنههایی است که قواعد فرمی و محتوایی آثار قبلی مهدویان و حتی سینمای ایران را زیر پا میگذارد و بی پروا به نقد ارزشها میپردازد. همین موضوع باعث شده است که واکنشهای شدیدی پس از تماشای «شیشلیک» شکل گیرد.
حسین آشنا یکی از فعالان رسانه با نگارش یادداشتی ز این فیلم انتقاد کرد و نوشت:
«یک کمدی سیاه به شدت غیرمنتظره. شیشلیک تمام انتظارات و پیشفرضها از ترکیب نامأنوس مهدویان- ژوله را بر هم میزند و در کمال تعجب، سنتزی دلچسب را تحویل مخاطب میدهد که نمونهاش را کمتر در سینمای ایران دیدهایم. شیشلیک در مرز باریک میان کمدی و تراژدی حرکت میکند و در برانگیختن آنی احساسات متضاد مخاطب بسیار موفق عمل میکند.
فیلم به شدت گزنده، تلخ، هولناک و اشکانگیز است؛ به طوری که اگر زوج عطاران- جمشیدی نبودند تا بتوانند با طنازیهای خاص خودشان همزمان بار کمیک قصه را به دوش بکشند، احتمالاً فیلم برچسب سیاه نمایی به خود میگرفت و حتی بایکوت میشد.
شیشلیک دریک کلام درباره «تبعیض» است؛ درباره یکی از معدود نقاط اشتراک میان دیدگاههای مردم ایران از جناحهای مختلف و از نسلهای متفاوت. فیلم بیپرده علیه سیستم مولد تبعیض میشورد و عمیقترین مفاهیم سیاسی آرمانخواهانه و چپگرایانه را با لحنی شدیداً هجوآمیز به زبان میآورد. گره مرکزی که داستان بر محور آن شکل گرفته، به ظاهر بسیار غلوآمیز است؛ به نحوی که حتی باهوشترین مخاطب هم نمیتواند حدس بزند چطور همین سوژه مضحک، در سکانس هولناک استندآپکمدی، بیخ گلوی او را گرفته و بلای جانش میشود.
فیلم در پس همه پیچیدگیها و نازمان و نامکانبودنش، در واقع بسیار سرراست و صریح است. شخصیت ضدقهرمان آن قدر برای مخاطب امروزی آشناست که از همان ابتدا حتی پیشبینی سیر کنشهای او نیز چندان دشوار نیست. ضدقهرمان در واقع شمایل تهوعآور تبعیض و نفاق است و سکانس کتکخوردنش چنان وجدآور که دلت میخواهد همان جا تیتراژ فیلم بالا بیاید و دست کم تا لحظه روشنشدن چراغهای سالن سینما، با خیال تماشای آرمانشهر «طربآباد» خوش باشی. در نهایت، اما سیلی واقعیت تو را سر جای خود مینشاند تا ثابت کند که طبقه فرودست حتی در عالم قصه و خیال نیز سهمی از پیروزی ندارد.
پایانبندی فیلم به قدری تاریک است که به تنهایی باعث میشود شیشلیک را یکی از تندترین نقدهای اجتماعی- سیاسی دهه ۹۰ سینمای ایران بنامیم. شاید برای قضاوت کمی زود باشد اما، مهدویان دهه ۹۰ بیشباهت به مخملباف دهه ۶۰ نیست».
مسعود فراستی زمانی که از پردیس ملت خارج شد، به اطرافیانش وعده داد که در میزِ نقد برنامه هفت، نقد محکم و کوبندهای برای این فیلم مهدویان خواهد داد. البته که دیگر منتقدان هم که این شبها از رسانهها مختلف، نقدهای خود را نسبت به آثار حاضر در جشنواره فجر ارائه میکنند، نظر مشابهی داشتند. باید تا آخرین روز جشنواره فیلم فجر منتظر بمانیم و ببینیم، دیگر منتقدان و حتی مخاطبان جشنواره فجر نیز، نظری این چنینی درباره جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان خواهند داشت. فراموش نکنیم که «شیشلیک» پرفروشترین فیلم جشنواره سی و نهم تا به این لحظه بوده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شاید هیچ کس مسعود فراستی را در این چند سال اخیر انقدر عصبانی ندیده باشد. البته که او به سختی یک فیلم را به عنوان اثری استاندارد میپذیرد و ممکن ست فیلمهای زیادی مورد پسندش نباشد، اما این بار عصبانیت او به حدی بود که مدام با همراهانش، کارگردان فیلم را نکوهش میکرد.
محمدرضا باقری منتقد سینما نیز که سال گذشته هم به درخت گردو، دیگر اثر محمدحسین مهدویان انتقادات فراوانی را مطرح کرده بود، پس از تماشای فیلم نسبت به اثر گلایههای فراوانی را مطرح کرد. او هم مانند بسیاری از کسانی که «شیشلیک» را دیده بودند، نسبت به فیلمنامه و کارگردانی فیلم، نقدهای جدی داشت.
بسیاری از اهالی رسانه و منتقدان معتقد بودند در این فیلم، ارزشهای ملی و مذهبی مانند مقام شهدا زیر پا گذاشته شده و تمامی آنچه از آثار مهدویان مانند ماجرای نیمروز و آخرین روزهای زمستان دیده میشد، یک جا زیر سوال رفته است. حتی افرادی که روزی مهدویان را به دلیل ساخت آثار ملی و مذهبی تمجید میکردند، حالا یکی از منتقدان سفت و سخت او شده اند. برخی هم معتقد بودند این اثر، برای موفقیت در گیشه به این صورت ساخته شده است.
خط و نشان کشیدن منتقدان برای کارگردان ایستاده در غبار/ منتقدان: مهدویان شهدا را زیر سوال برد!
«شیشلیک» روایت خانواده ایست که در روستایی در اطراف تهران با فقر شدید مالی زندگی میکنند. در این روستا زندگی همه شبیه به هم است و قواعد عجیبی از سوی مسئولان و سرمایه داران شهر، بر مردم حاکم است. قواعدی که خود مسئولان آن را رعایت نمیکنند. داستان از جایی شکل میگیرد که دختر بچه این خانواده از غذایی صحبت میکند که خوردن آن از طرف مسئولان جرم است و در ادامه به سبب این نابهنجاری، اتفاقات عجیبی رقم میخورد.
این فیلم که به ادعای عوامل سازنده آن، در ژانر کمدی ساخته شده است، حاوی صحنههایی است که قواعد فرمی و محتوایی آثار قبلی مهدویان و حتی سینمای ایران را زیر پا میگذارد و بی پروا به نقد ارزشها میپردازد. همین موضوع باعث شده است که واکنشهای شدیدی پس از تماشای «شیشلیک» شکل گیرد.
حسین آشنا یکی از فعالان رسانه با نگارش یادداشتی ز این فیلم انتقاد کرد و نوشت:
«یک کمدی سیاه به شدت غیرمنتظره. شیشلیک تمام انتظارات و پیشفرضها از ترکیب نامأنوس مهدویان- ژوله را بر هم میزند و در کمال تعجب، سنتزی دلچسب را تحویل مخاطب میدهد که نمونهاش را کمتر در سینمای ایران دیدهایم. شیشلیک در مرز باریک میان کمدی و تراژدی حرکت میکند و در برانگیختن آنی احساسات متضاد مخاطب بسیار موفق عمل میکند.
فیلم به شدت گزنده، تلخ، هولناک و اشکانگیز است؛ به طوری که اگر زوج عطاران- جمشیدی نبودند تا بتوانند با طنازیهای خاص خودشان همزمان بار کمیک قصه را به دوش بکشند، احتمالاً فیلم برچسب سیاه نمایی به خود میگرفت و حتی بایکوت میشد.
شیشلیک دریک کلام درباره «تبعیض» است؛ درباره یکی از معدود نقاط اشتراک میان دیدگاههای مردم ایران از جناحهای مختلف و از نسلهای متفاوت. فیلم بیپرده علیه سیستم مولد تبعیض میشورد و عمیقترین مفاهیم سیاسی آرمانخواهانه و چپگرایانه را با لحنی شدیداً هجوآمیز به زبان میآورد. گره مرکزی که داستان بر محور آن شکل گرفته، به ظاهر بسیار غلوآمیز است؛ به نحوی که حتی باهوشترین مخاطب هم نمیتواند حدس بزند چطور همین سوژه مضحک، در سکانس هولناک استندآپکمدی، بیخ گلوی او را گرفته و بلای جانش میشود.
فیلم در پس همه پیچیدگیها و نازمان و نامکانبودنش، در واقع بسیار سرراست و صریح است. شخصیت ضدقهرمان آن قدر برای مخاطب امروزی آشناست که از همان ابتدا حتی پیشبینی سیر کنشهای او نیز چندان دشوار نیست. ضدقهرمان در واقع شمایل تهوعآور تبعیض و نفاق است و سکانس کتکخوردنش چنان وجدآور که دلت میخواهد همان جا تیتراژ فیلم بالا بیاید و دست کم تا لحظه روشنشدن چراغهای سالن سینما، با خیال تماشای آرمانشهر «طربآباد» خوش باشی. در نهایت، اما سیلی واقعیت تو را سر جای خود مینشاند تا ثابت کند که طبقه فرودست حتی در عالم قصه و خیال نیز سهمی از پیروزی ندارد.
پایانبندی فیلم به قدری تاریک است که به تنهایی باعث میشود شیشلیک را یکی از تندترین نقدهای اجتماعی- سیاسی دهه ۹۰ سینمای ایران بنامیم. شاید برای قضاوت کمی زود باشد اما، مهدویان دهه ۹۰ بیشباهت به مخملباف دهه ۶۰ نیست».
مسعود فراستی زمانی که از پردیس ملت خارج شد، به اطرافیانش وعده داد که در میزِ نقد برنامه هفت، نقد محکم و کوبندهای برای این فیلم مهدویان خواهد داد. البته که دیگر منتقدان هم که این شبها از رسانهها مختلف، نقدهای خود را نسبت به آثار حاضر در جشنواره فجر ارائه میکنند، نظر مشابهی داشتند. باید تا آخرین روز جشنواره فیلم فجر منتظر بمانیم و ببینیم، دیگر منتقدان و حتی مخاطبان جشنواره فجر نیز، نظری این چنینی درباره جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان خواهند داشت. فراموش نکنیم که «شیشلیک» پرفروشترین فیلم جشنواره سی و نهم تا به این لحظه بوده است.